باروری

معنی کلمه باروری در لغت نامه دهخدا

باروری. [ وَ ] ( حامص مرکب ) عمل بارور. آبستنی. حمل.

معنی کلمه باروری در فرهنگ فارسی

آبستنی

معنی کلمه باروری در فرهنگستان زبان و ادب

{fertility} [علوم سلامت] 1. امکان تولیدمثل فرزند زنده 2. در جمعیت نگاری (demography )، تولید واقعی فرزند زنده که در محاسبۀ آن مرده زایی و سقط در نظر گرفته نمی شود

معنی کلمه باروری در دانشنامه آزاد فارسی

باروَری (fertilization)
باروَری
باروَری
(یا: لقاح) در تولیدمثل جنسی، اتحاد دو گامتیا یاخته های جنسی، غالباً تخمکو اسپرم، برای ایجاد تخم. در تخم اطلاعات وراثتی والدین ترکیب می شود. در خودباروری، گامت نر و ماده هر دو متعلّق به یک گیاه اند. در باروری متقاطع، گامت ها از دو گیاه متفاوت منشأ می گیرند. خودباروری در حیوانات نادر است و حتی حیوانات دوجنسیهم باروری متقاطع دارند. ادغام گامت ها باعث مخلوط شدن موادّ وراثتی نشأت گرفته از والدین می شود. برای جلوگیری از دوبرابرشدن اطلاعاتِ به ارث رسیده به هر نسل، هر گامت فقط نصف اطلاعات وراثتی را دارد و اصطلاحاً هاپلوئیداست. برای رسیدن به چنین یاخته ای، هنگام ایجاد گامت ها تعداد کروموزوم ها نصف می شود و با مخلوط شدن گامت ها، مقدار اطلاعات وراثتی به اندازه طبیعی، دیپلوئید، برمی گردد. گامت ها با نوعی تقسیم خاص، با نام میوز، پدید می آیند که هدف آن کاهش مقدار اطلاعات وراثتی است. این نوع تقسیم فقط در تشکیل گامت ها دیده می شود. در این نوع تقسیم، راه هایی برای مخلوط کردن ژن ها، پیش از تولید گامت ها، وجود دارد. بدین ترتیب، گامت هایی با ترکیب های متفاوت از ژنهای متنوع ایجاد می شوند (← انتخاب_طبیعی). در حشرات، پستانداران، خزندگان، و پرندگان، باروری در بدن جاندار ماده شکل می گیرد. در انسان، گامت های نر (یاختۀ اسپرم) در مهبلقرار داده می شوند. گامت ماده (تخمک) از تخمدانرها و وارد لولۀ تخم بر(لولۀ فالوپ) می شود. ادغام گامت های نر و ماده معمولاً در لولۀ تخم بر صورت می گیرد. در انسان، به ندرت دو یا چند گامت ماده هم زمان رها می شوند. مصرف داروهای باروری شیوع این حالت را افزایش می دهد. این حالت باعث دو یا چندقلویی می شود. تقسیم تخمِ بارور به روش میتوز نادر است. این امر باعث ایجاد دو یاخته می شود که هرکدام به فرد جدیدی تبدیل می شوند. این دوقلوها از نظر وراثتی همسان اند. در اکثر ماهی ها و دوزیستان و اغلب بی مهرگانآبزی، جنس نر و ماده گامت های خود را در محیط خارج رها می کنند و باروری در خارج از بدن صورت می گیرد. در بیشتر قارچ ها، گامت ها آزاد نمی شوند، ولی ریسه های والدین به طرف هم رشد می کنند و به هم می پیوندند تا باروری صورت گیرد. در گیاهان عالی تر، گرده افشانیقبل از لقاح صورت می گیرد.

معنی کلمه باروری در ویکی واژه

fecondazione
produttività

جملاتی از کاربرد کلمه باروری

یک مطالعه اخیر الگوهای اپی‌ژنتیک را در اسپرم مردان شناسایی کرد که ممکن است به ناباروری کمک کند.
اروس ایزد اصلی و اول عشق و آمیزش بود. او همچنین به عنوان یک ایزد باروری و پرستش می‌شد. همتای او در فرهنگ رومی او کوپید (میل) بود.
کتاب آمریکایی پادآرمان‌شهری را می‌کاود که در آن بسیاری از شهروندان از پرداخت مالیات‌ها و هزینه‌های مادی و فرهنگی روزافزون حکومت سرباز می‌زنند، مقررات سنگین دولتی را رد و از آن شانه خالی می‌کنند و با دریغ مهارت و استعدادها و خلاقیت خویش، صنایع حیاتی شان را محو و تعطیل می‌کنند. این تعطیلی یک وضعیتی را به ذهن متبادر می‌کند که اطلس اسطوره‌ای اگر از حمل و بالا نگه داشتن آسمان سرباز می‌زد، رخ می‌داد. جان گالت آنان را رهبری می‌کند. گالت این محو شدن‌ها و خود کنار کشیدنها را «متوقف کردن موتور دنیا»، موتور پوینده و حیاتی دنیا به وسیلهٔ خود حذفی و عقب نشستن مردمی توصیف می‌کند که باروری جامعه را به پیش می‌رانند.
بیهنر چون درخت خار آور با هنر چون درخت باروری
به گفته پژوهشگران آمار بالای طلاق، باروری کم، سالمندی و ازدواج پایین از مشکلات حوزه جمعیت در میان قوم طبری به ویژه طبری‌های مازندران محسوب می‌شود. پژوهشگران به روند پیری جمعیت قوم طبری اشاره نموده و بر لزوم توجه به سیاست جوانی جمعیت تأکید دارند. پژوهشگران خطر انقراض قوم طبری (مازندرانی) را در کشور خطر جدی می‌دانند. براساس غربالگری از ۴۳۰ هزار زوج طبری (مازندرانی) در سال ۱۴۰۱ حدود ۱۰ هزار زوج نابارور در مازندران شناسایی شدند.
به بیان ابوریحان بیرونی، «اسفندارمذ» ایزد موکل بر زمین و ایزد حامی و نگاهبان زنان پارسا و درست کار بوده. به همین مناسبت این روز، عید زنان به‌شمار می‌رفت. مردم به جهت گرامی داشت، به آنان هدیه داده و بخشش می‌کردند. زنان نه تنها از هدایا و دهش‌هایی برخوردار می‌شدند، بلکه به نوعی در این روز فرمانروایی می‌کردند و مردان باید که از آنان فرمان می‌بردند. سپندارمذ نگهبان زمین است و از آنجا که زمین مانند زنان در زندگی انسان نقش باروری و باردهی دارد جشن اسفندگان (اسپندگان) برای گرامیداشت زنان برگزار می‌گردد. ایرانیان از دیر باز این روز را روز زن و روز مادر می‌نامیدند.
داده‌های سلامت هر داده که "مربوط به شرایط بهداشتی، نتایج باروری، علل مرگ و کیفیت زندگی " برای یک فرد یا جامعه است. داده‌های بهداشت شامل معیارهای بالینی همراه با اطلاعات محیط زیستی، اجتماعی، اقتصادی و رفتاری مربوط به سلامتی است.
برخی فرهنگ‌ها زمین را خدا می‌دانستند و ویژه تر آن را یک ایزدبانو فرض می‌کردند. برخی هم آن را خدای مادر یا خدای باروری می‌دانستند. در برخی آیین‌ها به ویژه در اسلام و مسیحیت پروتستانی، دربارهٔ آفرینش زمین از سوی خدای یکتا یا خدایان سخن به میان آمده و به صراحت بر راستی آن تأکید شده‌است. اما در میان گروه‌های مذهبی، آیین‌هایی وجود دارد
«یَوْمَ تَرَوْنَها» آن روز که زلزله بینید، «تَذْهَلُ کُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ» باز ماند هر شیر دهنده‌ای از آن فرزند که شیر میداد، «وَ تَضَعُ کُلُّ ذاتِ حَمْلٍ حَمْلَها» و بنهد هر باروری آنچه دارد از بار خویش، «وَ تَرَی النَّاسَ سُکاری‌»و مردمان را در دیدار چشم مستان بینی، «وَ ما هُمْ بِسُکاری‌» و ایشان مستان نیستند، «وَ لکِنَّ عَذابَ اللَّهِ شَدِیدٌ» (۲) لکن عذاب خدای که می‌بینند سختست.
تکنیک اخلاقی خود را به عنوان یک گروه عمومی در جامعه مورد توجه قرار داده و هیچ تمایزی بین جنسیت قائل نیست، اما تأثیرات تکنولوژیکی را بر روی هر جنس به صورت جداگانه در نظر می‌گیرد. این یک توجه مهم است زیرا برخی از فناوری‌ها برای استفاده توسط یک جنس خاص ایجاد شده‌اند، از جمله کنترل بارداری، سقط جنین، درمان‌های باروری و ویاگرا. فمینیست‌ها تأثیر قابل توجهی در برجستگی و توسعه فناوری‌های تولید مثل دارند. تحقیق تکنیکی باید تأثیرات این فناوری‌ها را بر جنسیت مورد نظر بررسی کند و در عین حال تأثیر آنها را بر جنس دیگر نیز در نظر بگیرد. بعد دیگر تکنو فمینیسم مربوط به مداخله زنان در توسعه فناوری است: مشارکت زنان در زمینه فناوری درک جامعه را در مورد تأثیر فناوری بر تجربه زنان در جامعه گسترش داده‌است.
هست امید که تا حشر نهال قلمت متصل در چمن لطف کند باروری
تشخیص آزواسپرمی با اسپرموگرام است. یک درصد مردان آزواسپرمی دارند که علت ۲۰ درصد از ناباروری‌ها در مردان است. درمان آزواسپرمی به عامل ایجادکننده بستگی دارد.
نخلی است محبت که زهر دل که بروید جز محنت و اندوه غمش باروری نیست
عَشتَروت یا اشتاروت ایزدبانوی فنیقی باروری و زیبایی است.
سایه تو پیش و پس جان مرا دسترس سایه آن نخل بس باروری گو مباش
فرازِ سرو که دیده ست سیب و شفتالو نگاه کن که چه پاکیزه ای و باروری