اعاده

معنی کلمه اعاده در لغت نامه دهخدا

اعاده. [ اِ دَ ] ( ع مص ) مکرر کردن. ( فرهنگ نظام ). دوباره. ( ناظم الاطباء ). مکرر کردن : دیروز هرچه مطلب خود را اعاده کردم کسی گوش نداد. ( فرهنگ نظام ). تکرار کردن. از نو کردن. از سر کردن. بار دوم کردن. باز کردن. ( یادداشت مؤلف ) : یکی از ملوک را مرضی هائل بود که اعاده ذکر آن ناکردن اولیتر. ( گلستان ). || بازگفتن. ( یادداشت مؤلف ).( از منتخب ) ( کنز ) ( غیاث ) ( آنندراج ). اعادت. اعادة. رجوع به دو صورت مذکور شود. || برگردانیدن. برگرداندن. ( یادداشت مؤلف ). بازگردانیدن. ( یادداشت مؤلف ). واگردانیدن. ( یادداشت مؤلف ). واگردانیدن.( زوزنی ). عود دادن. ( فرهنگ نظام ). واگردانیدن. ( زوزنی ). بازگردانیدن. ( از منتخب ) ( از کنز ) ( غیاث ) ( فرهنگ نظام ) ( از تاج المصادر بیهقی ) ( آنندراج ). لفظ مذکور در عربی با حرف تاء اعادت است ولی در فارسی با تاء( اعادت ) و با هاء ملفوظ ( اعاده ) و با هاء زاید هر سه استعمال می شود اما استعمال با حرف تاء در غیر تکلم است. ( فرهنگ نظام ). || بازگشت. ( ناظم الاطباء ). || بازداشت خواستن کسی را. ( تاج المصادر بیهقی ). || در تداول دانش بدیع، اعاده از هنرهای لفظی «محسنات بدیعی » است ، چنانکه لفظی را برای تأکید اعاده کنند با امکان بی نیازی از آن همچون آیه «الذین کذّبوا شعیباً کأن لم یغنوا فیها الذین کذّبوا شعیباً کانوا هم الخاسرین » ( قرآن 92/7 )؛ همانا اعاده کلمه موصول و صله «الذین کذبوا شعیباً» آن با امکان بی نیازی از آن برای تأکید و اهتمام بمضمون دو جمله و اظهار این است که هر یک مقصودند بالذات و مستقل اند علیحده. و چنانکه در قول منوچهری :
ماند ورشان بمطرب کوفی
ماند ورشان بمقری بصری.
اعاده جمله برای اهتمام هر یک از دو تشبیه است. و چنانکه در قول رودکی :
چومیر ابونصر آنجا برون کشد شمشیر
چو میر ابونصر آنجا ببر کند خفتان.( از هنجار گفتار ص 297 ).و رجوع به تأکید لفظی از نظر نحو شود. || در زبان فارسی دو گونه اعاده می توان یافت : 1 - نخست اعاده عین کلمه یا جمله از نظر تأکید که آن را تأکید لفظی گویند چون : گفتم برو، گفتم برو. یا برگرد، برگرد. یا در پاسخ کسی که گوید چه را خواستی ؟ گویند: کتاب را کتاب را. و در نوشته های شاعران و نویسندگان نیز شاهدهای فراوان می توان بدست آورد. 2 - اعاده با تکرار فاعل یا مفعول یا یکی دیگر از اجزای سخن در جمله های دراز چنانکه بیهقی آرد: «از فقیه بوحنیفه اسکافی درخواستم قصیده ای گفت ، بجهت گذشته شدن سلطان محمود و آمدن امیرمحمد بر تخت و مملکت گرفتن مسعود، و بغایت نیکو گفت و فالی زده بودم که چون بی صلت و مشاهره ، این چنین قصیده گوید اگر پادشاهی به وی اقبال کند ابوحنیفه سخن به چه جایگاه رساند». ( ص 380 چ فیاض ). و در بلعمی و داراب نامه و سمک عیار و دیگر متنهانیز این شیوه متداول است ، بویژه در جمله های بزرگ تاخاطر خواننده مشوش نشود. رجوع به مقاله «شیوه ای درنثر قدیم » بقلم پروین گنابادی در مجله ماهنامه فرهنگ شماره پنجم و ششم خردادماه 1341 هَ. ش. شود. || در نزد فقیهان شافعی عبارت از اقسام حکم است به اعتبار متعلق آن که فعل یا کار است و آن عملی است که بهنگام گزاردن یا ادای آن بار دوم انجام پذیرد ازینرو که در بار نخست خللی بدان راه یافته است و برخی گویند بسبب عذری انجام می گیرد، چنانکه نمازگزار منفرد هر گاه بار دیگر با جماعت نماز گزارد، این عمل دوم وی اعادت خواهد بود زیرا فضیلت جویی عذری است بجز عمل نخست ،چه خللی در آن نیست. این گفته صاحب عضدی و صاحب کشف البرذوی است. برخی از اصولیان گفته اند: ادا یا گزاردن از نظر شرع تسلیم عین واجب در وقت معین آن و قضاء از نظر شرع تسلیم مثل واجب در غیر وقت معین آن است و اعادت اتیان مثل واجب بر صفت کمال باشد چنانکه هر گاه بر مکلف عملی موصوف بصفتی واجب باشد و آن را بر وجه نقصان فاحش ادا کند اعادت آن بر وی واجب می شود و این اعادت بعین اتیان مثل اول بر صفت کمال است. چنین است در کتاب میزان. بنابراین هر گاه عملی را دوباره در وقت یا خارج از وقت انجام دهد آن را اعادت نامند. سپس صاحب کشف البرذوی آرد: هر گاه اعادت واجب باشد چنانکه عمل نخست بفساد انجام گیرد همچون ترک قرائت یا در مثل ترک رکنی از نماز، در این صورت داخل در اداء یا قضاء ( فریضه ) خواهد بود زیرا بعلت فساد راه یافتن به عمل نخست از نظر شرع در حکم عدم قرار می گیرد و ازینرو اگر آن را در وقت انجام دهد اداء یا گزاردن خواهد بود و اگر در خارج از وقت به انجام دادن آن قیام کند آن را باید در حکم قضا شمرد. و هر گاه اعادت واجب نباشد چنانکه عمل نخست ناقص انجام گیرد نه فاسد، همچون ترک کردن کسی چیزی را در نماز که ترک آن سجده سهو را بر وی واجب کند، آن وقت عمل دوم در شمار اداء و قضا داخل نخواهد بود زیرا ادا و قضا از اقسام واجب به امراند چنین اعادتی واجب نیست و بنابراین عمل نخست در شمار واجب است نه دوم و دوم بمنزله سجده سهو است. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ).

معنی کلمه اعاده در فرهنگ معین

(اِ دِ ) [ ع . اعادة ] ۱ - (مص م . ) بازگفتن ، از سر گرفتن . ۲ - بازگردانیدن . ۳ - (اِمص . ) برگشت .

معنی کلمه اعاده در فرهنگ عمید

۱. بازگردانیدن، برگردانیدن، چیزی را به جای خود بازگردانیدن.
۲. از سر گرفتن.
۳. دوباره گفتن سخن، تکرار.

معنی کلمه اعاده در فرهنگ فارسی

اعادت: بازگردانیدن، برگردانیدن، چیزی رابجای خودبازگردانیدن، ازسرگرفتن، دوباره گفتن سخن
۱ - ( مصدر ) بازگفتن دوباره گفتن ۲ - باز گردانیدن ( چیزی را بجای خود ) باز آوردن بر گرداندن . ۳ - ( اسم ) برگشت . یا اعاد. حیثیت . رد کردن حقوق و اعتبارات مجرم که بسبب جرم سلب شده بدو .
مکرر کردن . ماخوذ از تازی دوباره مکرر کردن . مثال دیروز هر چه مطلب خود را اعاده کردم کسی گوش نداد . تکرار کردن . از نو کردن . از سر کردن بار دوم کردن . باز کردن . یا باز گفتن . باز گفتن از منتخب و کنز . اعادت . اعاده . یا برگردانیدن برگرداندن .

معنی کلمه اعاده در دانشنامه آزاد فارسی

اِعاده
(یا: اعادۀ معدوم؛ به معنای بازگردانیدن چیزی که نابود شده است) در اصطلاح متکلمان، اعاده دربرابر «اِبداء» و به دو معنا است: ۱. آفرینش دیگربارِ موجودات یا خلق دوبارۀ ممکنات. متکلمان معتقدند اوّلاً، به دلیل عدم امتناع عقلی، ثانیاً، به سبب توانایی خدا بر ممکنات، ثالثاً، به دلیل تصریح قرآن (یس، ۷۸ـ۸۱؛ روم، ۲۷) به امکان پیدایشِ جهانِ دیگر، اعاده ممکن خواهد بود؛ ۲. گردآوری پاره های جسم پس از پراکندگی آن ها و دمیدن حیات در آن (← آکل و مأکول، شبهه). اعاده به این معنا، اعادۀ مثل معدوم است. اعادۀ عین معدوم به دلایل «تَخَیُّل عدم در وجود» و «امتناع بازگشت زمان» و نیز به دلیل پاسخ خداوند به ابراهیم درباب چگونگی زنده کردن مردگان (بقره، ۲۶۰) ممکن نیست. هر دو تفسیر در میان اشاعره، معتزله و امامیه مدافعانی دارد. حکمای الهی و اکثر امامیه از تفسیر دوم دفاع کرده اند.

معنی کلمه اعاده در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ــ اعاده در دو معنا به کار رفته است:۱. انجام دوبارۀ عمل۲. بازگرداندن چیزی به جای اول آن.از اعاده به معنای نخست، در باب های طهارت، صلات، زکات و حج سخن رفته است. ــ اعاده، انجام دوباره عمل عبادی در وقت مخصوص آن است.
اعاده، مقابل ادا و قضا و به معنای انجام دوباره عبادت در وقت مخصوص آن است، مثل: به جا آوردن دوباره نماز صبح توسط کسی که در رکعات آن شک نموده است.
← تعریف بیضاوی
در مبحث اجزا در اصول، محور بحث این است که چنان چه «مامورٌ به» به صورت صحیح و مطلوب به جا آورده شود، آیا سبب اِجزا از امر آن می شود یا نه؛ در صورت اعتقاد به اِجزا، لازمه آن، سقوط اعاده در وقت، و سقوط قضا در خارج وقت است.
جهت های اعاده
اعاده یا به جهت وجود خلل در عمل اول است یا بدون آن.
← به جهت وجود خلل در عمل اول
...
[ویکی فقه] اعاده (اصول).
...

معنی کلمه اعاده در ویکی واژه

اعادة
بازگفتن، از سر گرفتن.
بازگردانیدن.
برگشت.

جملاتی از کاربرد کلمه اعاده

دل خراب اعاده درد است شیشه را حسرت‌گداز شکست
حکمی که در مرحله اعاده‌دادرسی صادر می‌گردد، از حیث تجدیدنظر و فرجام خواهی تابع مقررات مربوط خواهد بود. به این معنا که اگر مطابق مقررات مربوط به تجدیدنظرخواهی یا فرجام‌خواهی، این حکم قابل اعتراض باشد، محکوم‌علیه می‌تواند نسبت به آن اعتراض نماید. در غیر این صورت، حکم قطعی خواهد بود. همچنین نسبت به حکمی که پس از اعاده‌دادرسی صادر می‌گردد، دیگر اعاده‌دادرسی از همان جهت پذیرفته نخواهد شد.
أَمَّنْ یَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ یقال بدأ الخلق و ابدأ هم اذا وجدهم اوّل مرة، و اعادهم اوجدهم بعد اماتتهم، وَ مَنْ یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ من السماء بالمطر و من الارض بالنبات. قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ یعنی قل لهم إِنْ کُنْتُمْ تعلمون انّ مع اللَّه الها یفعل شیئا من ذلک او یقدر علیه فاظهروا افعاله و دلّوا علی قدرته إِنْ کُنْتُمْ تصدقون فی مقالتکم. بل هو صنع اللَّه الذی اتقن کلّ شی‌ء. ذکر فی هؤلاء الآیات الخمس و قال یبدأ و یهدی بلفظ المضارع بعد قوله: أَمَّنْ جَعَلَ الْأَرْضَ، لانّ بعض افعاله تقدّم و حصل مفروغا منه و بعضها یفعله حالا بعد حال کالمتصل الدائم.
از آنجا که با قبولی اعاده‌دادرسی، ممکن است حکم نقض گردد، لذا با صدور قرار قبولی اعاده‌دادرسی، وضعیت اجرای حکم به شرح ذیل خواهد بود:
و یا عطای امیرست‌کز اعادهٔ او ز جان سائل مسکین برون برد تیمار
تا گرم اعاده ی سبق شد چون غنچه دلم ورق ورق شد
ملا هزار بار به انگشتهای دخل ته کرده درس وگرم تلاش اعاده است
سلطان‌زاده در سال ۱۹۳۲ از سوی حکومت ژوزف استالین به ضدیت با لنین متهم شد. در این هنگام، حزب کمونیست ایران منحل اعلام شد. اما سلطان‌زاده تا سال ۱۹۳۵ نیز به ضدیت با سیاست‌های کمینترن به ویژه سیاست‌های آن در قبال مسائل ایران و انتقاد از دیوانسالاری شوروی ادامه داد. وی در ۱۶ ژوئیه ۱۹۳۸ (۲۵ تیر ۱۳۱۷) و در جریان تصفیه‌های دههٔ ۱۹۳۰ دوران استالین به اتهام «جاسوسی برای آلمان «نازی» تیرباران شد. پس از درگذشت استالین و در دوران نیکیتا خروشچف، حزب کمونیست شوروی بار دیگر از وی اعادهٔ حیثیت کرد.
مسلمانان بر این باورند که خدا، قرآن را از طریق فرشته‌ای به نام جبرئیل به محمد داده‌است. مهم‌ترین آموزه‌های اسلام، توحید، معاد و نبوت است. به باور مسلمانان، اسلام کامل‌ترین دین جهان و خدا بر همهٔ پیامبران، وحی فرستاده و محمد آخرین آنان است. مسلمانان محمد را اعاده‌کننده «بازگرداننده» ایمان توحیدی خالص ابراهیم، موسی، عیسی و دیگر پیامبران می‌دانند. اسلام اعمال مختلف را در قالب شش دستور واجب، مستحب، مباح، حرام، حلال و مکروه برای پیروانش وضع کرده و مهم‌ترین اعمالی که در اسلام مورد تأکید قرار گرفته، روزه، نماز، حج و زکات است. مسلمانان با ادای شهادتین، اسلام را می‌پذیرند.
در صورتی که جهت اعاده دادرسی، مغایرت دو حکم باشد، دادگاه پس از صدور قرار قبول اعاده‌دادرسی، هر یک را از دو حکم صادره را که صحیح تشخیص دهد، تأیید و رای دیگر را نقض می‌کند. در اعاده‌دادرسی کیفری این احتمال نیز وجود دارد که دادگاه، با توجه به محتویات پرونده، هیچ‌کدام از آراء صادره را صحیح تشخیص ندهد، در این صورد هردو رای را نقض و پس از رسیدگی مبادرت به صدور رای مقتضی می‌نماید.
زاهدی گفته است: نماز سی سالی را که در صف اول نمازگزاران بجا آورده بودم، ناگزیر، بقضا اعاده کردم. چرا که روزی، بسببی دیر کردم و جائی در صف اول نیافتم.
نقصان گل اعادهٔ باغ کمان تست آدم شو و تلاش ظلوم و جهول‌کن
ای چینی اینقدر به طنین موی سر مکن فغفور در اعادهٔ ساز سفال رفت
جواز علما بر خواندن قرآن بر این نکته استناد کرده که استحاضه یک باطل جزئی است که فقط مستلزم اعاده وضو است، بنابراین این شرط، نماز واجب را باطل نمی‌کند و مانعی برای خواندن نماز هم نیست، و همچنین مانعی برای قرائت قرآن و دست زدن به مصحف و ورود به نمازخانه مسجد یا طواف در اطراف کعبه حرام نیست.
برخلاف اعاده‌دادرسی از احکام کیفری که فقط اختصاص به محکوم‌علیه داشت، این مورد فقط اختصاص به شاکی دارد صرفاً از ناحیه شاکی قابل طرح می‌باشد. مع‌الوصف در صورتی که قرار منع تعقیب در دادسرا قطعی شده باشد، شاکی مستقیماً درخواست خود را تسلیم دادستان می‌نماید. اما در صورتی که قرار منع تعقیب، در دادگاه قطعی شده باشد، شاکی مکلف است درخواست خود را تسلیم دادستان نماید و سپس، دادستان - به عنوان مقام تعقیب - از دادگاهی که قرار منع تعقیب نزد آن قطعی شده‌است، درخواست تجویز تعقیب مجدد را می‌نماید.
جایز شود اعاده معدوم بر حکیم چون عمر رفته آرد و دفع علل کند
روی انّ ابن مسعود قرأ ان معاذا: «کانَ أُمَّةً قانِتاً لِلَّهِ» فقیل غلطت انّما هو ابراهیم فاعادها ثلثا، ثم قال: انّا معاشر اصحاب رسول اللَّه کنّا نشبّهه بابراهیم، ثمّ قال: أ تدرون ما الامّة و ما القانت؟ قلنا اللَّه اعلم، فقال: الامّة الذی یعلم الخیر و القانت المطیع للَّه و کذا کان معاذ بن جبل معلما للخیر مطیعا للَّه. و فی الخبر انّ معاذ بن جبل یبعث یوم القیامة امّة، و قوله: «حَنِیفاً» ای مستقیما علی طریق الحقّ.
پس از صدور قرار تجویز اعاده‌دادرسی و تشکیل جلسه رسیدگی، دادگاه هم‌عرض به ماهیت دعوا و ادله ابرازی اعاده‌دادرسی و ادله موجود در پرونده رسیدگی می‌نماید؛ در صورتی که در ماهیت نیز درخواست اعاده‌دادرسی را وارد تشخیص دهد، اقدام به نقض دادنامه مورد اعاده‌دادرسی و صدور حکم به نفع متقاضی می‌کند. اما در صورتی که در ماهیت، اعاده دادرسی را وارد تشخیص ندهد، حکم به تأیید دادنامه مورد اعاده‌دادرسی صادر می‌نماید. این حکم از حیث تجدیدنظرخواهی یا فرجام خواهی، تابع مقررات مربوط خواهد بود.
او به خاطر رفتار خوب و صداقت، در سال ۱۹۸۶ آزاد شد. دادگاه عالی ازبکستان در ژوئیهٔ سال ۲۰۰۰ از او اعادهٔ حیثیت کرد و اعلام نمود که این اتهام، تنها یک صحنه‌سازی جعلی بوده‌است.