آبشش
معنی کلمه آبشش در فرهنگ عمید
معنی کلمه آبشش در فرهنگ فارسی
( آب شش ) ( اسم ) دستگاه تنفسی جانوران بحری عضوی که بوسیل. آن جانوران آبزی ( مانند ماهیها و خرچنگها و نوزاد قورباغه ) اکسیژن محلول در آب را جذب و انیدرید کربنیک بدن را دفع میکنند .
معنی کلمه آبشش در دانشنامه عمومی
بافت آبشش شاخه شاخه یا پر مانند، و به ویژه در نزدیکی سطح، سرشار از رگ های خونی است. این ساختار، تبادل اکسیژن و دی اکسید کربن را با آب پیرامون آبزی تسهیل می کند.
آبشش ها یا درون حفره هایی در بدن جانور محصورند که آب برای تبادل گازها با فشار از آنجا گذرانده می شود یا اینکه همچون زائده ای از بدن جانور بیرون زده اند و در آب قرار می گیرند.
اکسیژن محلول در آب از درون دیواره های نازک آبشش ها می گذرد و وارد خون می شود. سپس، آب از راه شکاف های آبشش خارج می شود.
معنی کلمه آبشش در دانشنامه آزاد فارسی
در زیست شناسی، اندام تنفسی اصلی اکثر ماهی ها، دوزیستاننابالغ، و بسیاری از بی مهرگان آبزی. در همۀ این گونه ها، آب از روی آبشش ها عبور می کند. اکسیژن از طریق غشاهای آبششی در دستگاه گردش خون انتشار می یابد و گاز کربنیک (دی اکسید کربن) از جریان خون خارج و وارد آب می شود. در حشرات آبزی، انتشار گازها به داخل یا خارج از مجاری پر از هوایی با نام نای صورت می گیرد.
معنی کلمه آبشش در ویکی واژه
(جانوری): اندام تنفسی ماهیها و سایر جانوران آبزی که اکسیژن را از آب بدست میآورند.
دستگاه تنفسی جانوران آبزی.
جملاتی از کاربرد کلمه آبشش
مجاری خونی قاعدهای غیر تنفسی یا سینوسهای سیاهرگیلنفی، بخش قابل ملاحظهای از خون اّبششی را منتقل میکنند. تیغهها از یاختههای پوششی نازک در خارج و غشاهای پایه نازک به همراه سلولهای پیلار پشتیبان در داخل تشکیل شدهاند. ماهیها با افزایش تیغهها و نزدیکتر کردن فاصله بین آنها و افزایش طول تیغهها، ناحیه سطحی آبششها را افزایش میدهند.
تبادل مؤثر گازها در ماهیانی که با آبشش تنفس میکنند، بستگی به این امر دارد که خون و آب لازم برای تنفس در مجاورت یکدیگر و در دو سوی غشایی قرار گیرند که ضخامت آن به اندازه یک یا دو لایه سلولی باشد. در این حالت است که گاز میتواند انتشار یابد. این دستگاه در صورتی میتواند به بهترین نحو عمل کند که جهت جریان آب و خون برخلاف یکدیگر باشد، از اینرو لازم است نیرویی وجود داشته باشد که آب را به حرکت درآورد و همچنین نیرویی که باعث به جریان انداختن خون شود و مجاری تقسیم شدهای که این مایعات از طریق آنها بتوانند جریان یابند، این مجاری توسط ساختار آبششها ایجاد میشوند.
خارتاق از چهاراندامان معروف دونین است. این جانور چهار اندام داشت که به هشت انگشت دست یا پا ختم میشدند، اما ویژگیهایی ابتدایی هم داشت، از جمله میلهبالههایی در امتداد بالا و پایین دمش. اسکلت آبششی خارتاق تکاملیافته بود و بنابراین احتمالاً، علاوه بر تنفس به کمک کیسهی هوا، از آبشش هم برای تنفس استفاده میکرد. گوش خارتاق شبیه گوش دیگر چهاراندامان بود و استخوانهای رکابی داشت. در ماهیها، استخوانهایی مشابه بهکار آبششها کمک میکردند.
ماهی نام دستهای از جانداران خونسرد آبزی است. آنها به کمک بالههایشان در آب حرکت میکنند، هنگام دور زدن از بالههای سینهای و هنگام حرکت سریع از بالهٔ دُمی استفاده میکنند. پوست بدن ماهیها از پولک پوشیده شده و لغزنده است. ماهیها با آبششهای دو طرف سر خود در آب تنفس میکنند. ادامهٔ نسل ماهیها با تخم ریزی در آب صورت میگیرد که از هر تخم یک ماهی متولد میشود. بهطور کلی میتوان گفت ماهیها در دستهٔ آبزیان جای دارند و تخمگذار هستند.
سرخرو گشتآبششپیر امشباز بختملک زانکه از دیر آمدن شرمنده بود و خاکسار