آبشش
معنی کلمه آبشش در فرهنگ عمید
معنی کلمه آبشش در فرهنگ فارسی
( آب شش ) ( اسم ) دستگاه تنفسی جانوران بحری عضوی که بوسیل. آن جانوران آبزی ( مانند ماهیها و خرچنگها و نوزاد قورباغه ) اکسیژن محلول در آب را جذب و انیدرید کربنیک بدن را دفع میکنند .
معنی کلمه آبشش در دانشنامه عمومی
بافت آبشش شاخه شاخه یا پر مانند، و به ویژه در نزدیکی سطح، سرشار از رگ های خونی است. این ساختار، تبادل اکسیژن و دی اکسید کربن را با آب پیرامون آبزی تسهیل می کند.
آبشش ها یا درون حفره هایی در بدن جانور محصورند که آب برای تبادل گازها با فشار از آنجا گذرانده می شود یا اینکه همچون زائده ای از بدن جانور بیرون زده اند و در آب قرار می گیرند.
اکسیژن محلول در آب از درون دیواره های نازک آبشش ها می گذرد و وارد خون می شود. سپس، آب از راه شکاف های آبشش خارج می شود.
معنی کلمه آبشش در دانشنامه آزاد فارسی
در زیست شناسی، اندام تنفسی اصلی اکثر ماهی ها، دوزیستاننابالغ، و بسیاری از بی مهرگان آبزی. در همۀ این گونه ها، آب از روی آبشش ها عبور می کند. اکسیژن از طریق غشاهای آبششی در دستگاه گردش خون انتشار می یابد و گاز کربنیک (دی اکسید کربن) از جریان خون خارج و وارد آب می شود. در حشرات آبزی، انتشار گازها به داخل یا خارج از مجاری پر از هوایی با نام نای صورت می گیرد.
معنی کلمه آبشش در ویکی واژه
(جانوری): اندام تنفسی ماهیها و سایر جانوران آبزی که اکسیژن را از آب بدست میآورند.
دستگاه تنفسی جانوران آبزی.
جملاتی از کاربرد کلمه آبشش
در این روش، نشان داده میشود که تغییرات اندک در نسبتها و جایگاه اجزای موجودات زنده برای تغییر کارکرد کافی هستند. برای نمونه گوش ما شکلی تکوینیافته از آبشش ماهی است.
مشاهدات او دربارهٔ کوسهها در ۱۶۷۸ در فلورانس منتشر شد که نشان از مطالعهٔ عمیق او در زمینهٔ کالبدشناسی و فیزیولوژی داشت. شناخته شدهترین کشف او آمپولهای لورنزینی است که به نرم آبشش داران کمک میکند تا میدانهای الکترومغناطیسی را حس کنند. این اندامها در جلوی سر جانور قرار دارد و شامل مجراهایی پر از مادهای ژلاتینی ویژه است.
قلب سیستمیک دارای دیوارههای انقباضی عضلانی است و از یک بطن منفرد و دو دهلیز تشکیل شدهاست، یکی برای هر طرف بدن. رگهای خونی از عروق، مویرگها و رگها تشکیل شده و با اندوتلیوم سلولی پوشانده شدهاند که کاملاً شبیه بسیاری از بی مهرگان دیگر نیست. خون از طریق آئورت و سیستم مویرگی، به ورید حفره گردش میکند و پس از آن خون توسط قلبهای کمکی از طریق آبششها پمپ میشود و به قلب اصلی برمی گردد. بیشتر سیستم وریدی انقباضی است که به گردش خون کمک میکند.
موشماهی، روزنک و شیار پنجم ورود آب به آبشش را از دست داده است. باقی ماندهٔ شیارهایش هم با استخوانی پوشانده شده است. این استخوان در ادامهٔ سپتوم کمانهای آبشش تشکیل شده است.
آبششها تقریباً در تمام ماهیان، محل اصلی تبادل گازها هستند. آنها از کمانهای استخوانی با غضروفی تشکیل شدهاند که زوجهایی از رشتههای آبششی به آنها اتصال دارند. تعداد زیادی تیغههای ریز به صورت برآمدگیهایی در دو طرف رشتهها قرار گرفتهاند و محلهای اصلی تبادل گاز به حساب میآیند با این وجود، تمام جریان خون آبششها به سمت تیغهها جریان نمییابد.
پربالهماهیان نوجوان آبششهای بیرونی دارند. این شاخصهای بسیار ابتدایی است که در دوزیستان در مرحله لاروی هم دیده میشود.
عبارت «ماهی» به صورت دقیقتر توصیفکنندهٔ هر جانور غیرچهاراندام جمجمهداری (جانوری با جمجمه و در بیشتر موارد دارای استخوان پشت) است که در طول زندگی آبشش دارد و دست و پاهایش (اگر داشته باشد) همانند بالهاند. برخلاف گروههای پستانداران و پرندگان، ماهیها یک کلاد تکی نیستند بلکه مجموعهای نافراگیر از آرایههای زیستیاند. شامل: مخاطیواران، مکندهماهیها، غضروفماهیان، پرتوبالگان، تهیخارها و شُشماهیان
برخی دوزیستان و لاروها، آبشش خارجی دارند که با بزرگ شدن جانور کارکردش کمتر میشود تا اینکه در بیشتر دوزیستان با شُش و در ماهیها با آبشش جایگزین میشود. برخی دوزیستان آبشش خارجی را در بزرگسالی نگه میدارند اما بخش پیچیدهٔ داخلی، مانند آنچه در ماهیها وجود دارد، در آغاز فرگشت چهاراندامان به صورت برگشتناپذیر حذف میشود.
سمندر مکزیکی خویشاوندی نزدیکی با سمندر دارد. سمندر در خشکی زندگی میکند ولی سمندر مکزیکی به آب وابسته است. هر دوی آنها شش دارند ولی بیشتر با آبشش تنفس میکنند. سمندر مکزیکی توانایی شگفتی در زمینه بازسازی اندامهای بریده دارد. او میتواند اندامهای بزرگ تن خود را هم بازسازی کند. این جاندار هر دو سه روز یک بار به خوراک نیاز دارد. سمندر مکزیکی لارو وزغ، تارپایان نرم و ماهیان کوچک را میخورد و توانایی خوردن گوشت چرخ کرده خام را هم دارد. سمندر مکزیکی بیشتر خاکستری و قهوهای است ولی به رنگهای زرد، ترکیبی از سفید و صورتی و همچنین سیاه نیز یافت میشود.
چیزهایی که اکسیژن آب را مصرف میکنند ممکن است مواد طبیعی از قبیل گیاهان (برگها یا علفها) بوده یا مواد شیمیایی ساخته دست بشر باشند. بعضی مواد طبیعی یا ساخته بشر ممکن است سبب ایجاد کدروت در آب شده و با جلوگیری از نفوذ نور رشد گیاهان را مختل کنند یا در آبشش بعضی از گونههای ماهیها رسوب کند.