بشریت. [ ب َ ش َ ری ی َ ] ( اِ ) ( مص جعلی ، اِ مص ) انسانیت. ( ناظم الاطباء ). مردمی : کمترین درجه اندر صحو رؤیت بازماندگی بشریت بود. ( کشف المحجوب ص 233 ). گفتم : ز وادی بشریت توان گذشت گفتا: توان اگر نبود مرکبت جمام.خاقانی.- ضعف بشریت ؛ ناتوانی انسانی : از ضعف بشریت تاب آفتاب نیاورد. ( گلستان ). - طبع بشریت ؛ طبعیت و خوی انسانی و سرشت انسانی. ( ناظم الاطباء ) : و محمود نیز آنرا که ساختند خریداری کرد بطبع بشریت که نتوانست دید کسی را که جای او را سزاوار باشد. ( تاریخ بیهقی ). بشریة. [ ب َ ش َ ری ی َ ] ( ع ص نسبی ) تأنیث بشری. رجوع به بشری و بشریت شود. بشریة. [ ب َ ش َ ری ی َ ] ( اِخ ) یکی از هفت فرقه معتزله باشند. ( بیان الادیان ). فرقه ای از معتزله ، اصحاب بشربن المعتمر. ( مفاتیح ). گروهی از معتزله و اتباع بشربن المعتمر باشند. بشر خود از افاضل علماء معتزله بود و عقاید خاصی داشت. رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون و تعریفات جرجانی و البیان و التبیین ج 1 ص 126 شود.
معنی کلمه بشریت در فرهنگ معین
(بَ شَ یَّ ) [ ع . ] ( اِ. ) ۱ - وضع یا کیفیت بشر بودن . ۲ - نوع انسان ، مجموعة انسان ها. ۳ - منش یا رفتار انسانی ، انسانیت .
معنی کلمه بشریت در فرهنگ عمید
۱. انسان بودن. ۲. انسانیت، مردمی. ۳. (اسم ) نوع انسان، تمام انسان ها.
معنی کلمه بشریت در فرهنگ فارسی
( مصدر ) انسانیت مردمی .
معنی کلمه بشریت در ویکی واژه
umanità وضع یا کیفیت بشر بودن. نوع انسان، مجموعة انسانها. منش یا رفتار انسانی، انسانیت.
جملاتی از کاربرد کلمه بشریت
گفت: «چون مُحرم شدی به میقات از صفات بشریت جدا شدی؛ چنانکه از جامه؟» گفتا: «نی.» گفت: «پس محرم نشدی.»
أَ وَ مَنْ کانَ مَیْتاً فَأَحْیَیْناهُ حیات معرفت دیگر است، و حیات بشریت دیگر.
باش تا از سفینهی دنیا که در دریای بشریت است برون آیی، چون برون آمدی پای همت بر سرش زنی که «مالی و لِلدُّنیا و ما لِلدُّنیا ولی». «حَتّی إذا رَکِبا فی السَّفینَةِ خَرَقَها» خود بیان این همه میکند.
آنها یک میلیون سال پیش توسط سلستیالها خلق شدند و به عنوان یک فرایند تکاملی برای زندگی راحت بر روی زمین توصیف میشوند. دشمنان اصلی آنها دیوینتها هستند که منشأ مشابهی با جاودانگان دارند و تهدیدی جدی برای بشریت بهشمار میروند. اولین حضور آنها در دنیای سینمایی مارول و در فیلم جاودانگان به کارگردانی کلویی ژائو بود که در ۵ نوامبر ۲۰۲۱ اکران شد.
دادگاه بینالمللی کیفری یوگسلاوی سابق تاکنون شماری از مقامات رسمی جمهوری صرب بوسنی را به جرم جنایت علیه بشریت و جنایت جنگی در این اردوگاه محاکمه کردهاست.۹۰ نفر در این اردوگاه جان سپردند.
مرد تا نیست نگردد از صفات بشریت بدو هست نگردد.
حمد بیحد و ثنای بیعد پادشاهی را که وجود هر موجود نتیجه خود اوست وجود هر موجود حمد و ثنای وجود او که «وان من شییء الا یسبح بحمد» آن خداوندی که از بدیع فطرت و صنیع حکمت به قلم کرم نقوش نفوس را بر صحیفه عدم رقم فرمود و آب حیات معرفت را در ظلمات خلقیت بشریت تعبیه کرد که «و فی انفسکم افلا تبصرون».
قوله تعالی: فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ... الآیة... اینست یاد دوست مهربان، آسایش دل و غذاء جان، یادی که گوی است و انسش چوگان، مرکب او شوق و مهر او میدان، گل او سوز و معرفت او بوستان، یادی که حق در آن پیدا، بحقیقت حق پیوسته از بشریت جدا، یادی که درخت توحید را آبشخورست دوستی حق مر آن را میوه و برست. اینست که رب العالمین گفت لا یزال العبد یذکرنی و اذکره حتی عشقنی و عشقته. این نه آن یاد زبان است که تو دانی، که آن در درون جانست.
ایشان از این خرابات خرابی صفات بشریت فهم کنند که اصول دین آن است که این صفات که آبادان است خراب شود تا آن که ناپیدا است در گوهر آدمی پیدا آید و آبادان شود.
در اواخر دهه ۱۸۰۰، جیمز ویر مقالهای نوشت که آغاز و جنبههای احساس مذهبی اولیه را توصیف کرد. به گفته بویر، انسانهای اولیه مجبور بودند برای زنده ماندن، غذا و سرپناهی پیدا کنند، در حالی که دائماً توسط غرایز و حواس خود هدایت میشدند. از آنجا که وجود آنها به طبیعت وابسته بود، انسانها شروع به شکلگیری دین و اعتقادات خود در موضوع طبیعت و اطراف آن کردند. او استدلال میکند که بدیهی است که دین اول بشریت باید از دنیای مادی توسعه مییافت، زیرا انسانها به شدت به حواس خود متکی بودند. به این معنا، پرستش طبیعت شکل گرفت و به انسان این امکان را داد که برای بقا بیشتر به طبیعت وابسته باشد.
از دیدگاه یهودیت، ارمیا دومین پیامبر بزرگ تاریخ بشریت، و کتاب ارمیا توضیح دهندهٔ احکام شریعت دین یهود است.
در خاطرم میآید که این آیت را تفسیر کنم اگر چه مناسب این مقال نیست گفتم امّا در خاطر چنین میآید پس بگوییم تا برود؛ حق تعالی میفرماید يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيکُمْ مِنَ الْأَسْرَى إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِکُمْ خَيْرًا يُؤْتِکُمْ خَيْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْکُمْ وَيَغْفِرْ لَکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ سبب نزول این آیت آن بود که مصطفی صلیّ اللّه علیه و سلّم کافران را شکسته بود و کُشش و غارت کرده اسیران بسیار گرفته، بند در دست و پای کرده و در میان آن اسیران یکی عمّ او بود عبّاس رضی الله عنه ایشان همه شب در بند و عجز و مذلّت میگریستند و میزاریدند و امید از خود بریده بودند و منتظر تیغ و کشتن میبودند؛ مصطفی صلوات الله علیه در ایشان نظر کرد و بخندید ایشان گفتند «دیدی که در او بشریتّ هست و آنچه دعوی میکرد که در من بشریّت نیست به خلاف راستی بود. اینک در ما نظر میکند؛ ما را درین بند و غلّ اسیر خود میبیند شاد میشود همچنانکه نفسانیان چون بر دشمن ظفر یابند و ایشان را مقهور خود بینند شادمان گردند و در طرب آیند» مصطفی صلوات الله علیه ضمیر ایشان را دریافت گفت «نی، حاشا که من ازین رو میخندم که دشمنان را مقهور خود میبینم یا شما را بر زیان میبینم؛ من از آن شاد میشوم بل خندهام از آن میگیرد که میبینم به چشم سِرّ که قومی را از تون و دوزخ و دوددان سیاه به غُل و زنجیر کشکشان به زور سوی بهشت و رضوان و گلستان ابدی میبرم و ایشان در فغان و نفیر که «ما را ازین مهلکه در آن گلشن و مأمن چرا میبری؟» خندهام میگیرد، با این همه چون شما را آن نظر هنوز نشده است که این را که میگویم دریابید و عیان ببینید. حق تعالی میفرماید که اسیران را بگو که شما اوّل لشکرها جمع کردید و شوکت بسیار و بر مردی و پهلوانی و شوکت خود اعتماد کلّی نمودید و با خود میگفتید که «ما چنین کنیم، مسلمانان را چنین بشکنیم و مقهور گردانیم» و بر خود قادری از شما قادرتر نمیدیدید و قاهری بالای قهر خود نمیدانستید
رحیم صفاری در مورد دکتر حشمت اشاره مینویسد: «دکتر حشمت معتقد بود اگر انقلاب همیشه به دنبال شعارهای تند و ویرانگر برود، افتخاری برای خود ذخیره نخواهد کرد. وضع مردم را به بهانه انقلاب بدتر کردن هنر نیست و اگر ما توانستیم وضع مردم را بهتر بکنیم به بشریت خدمت کردهایم.»
استانیسلاو گالیچ (صربی: Станислав Галић؛ زادهٔ ۱۲ مارس ۱۹۴۳}} یک سرباز و فرماندهٔ ارتش جمهوری صرب بوسنی در جریان جنگ بوسنی است. او در دادگاه بینالمللی کیفری یوگسلاوی سابق به اتهام جنایات علیه بشریت در کشتار غیرنظامیان و نقشش در محاصره سارایوو به حبس ابد محکوم شد.
در ۸ مه ۱۹۵۰، دادگاه برلین باوئر را به جرم جنایت علیه بشریت به اعدام محکوم کرد. از آنجا که مجازات اعدام در آلمان غربی لغو شده بود، حکم باوئر بهطور خودکار به حبس ابد تبدیل شد. او ۲۱ سال در زندان آلت موابیت برلین زندانی بود و سپس به زندان تِگِل برلین منتقل شد. در دوران زندان، او به مشارکت خود در کشتار جمعی در سوبیبور اعتراف کرد و گهگاه علیه همکاران پیشین خود شهادت میداد.
در مقدمه این اعلامیه آمده که هدف این حقوق جدید بشری، تبلور آرمان مشترکی است که برای همه ملل این جهان است. در جمله اول این مقدمه به فاجعه اعمال وحشیانه ناسیونال سوسیالیسم آلمان اشاره شده و به اهمیت حقوق نوین بشری صحه گذاشته میشود: «… از آنجا که شناسایی حیثیت ذاتی کلیه اعضای خانواده بشری و حقوق یکسان و انتقال ناپذیر آنان اساس آزادی و عدالت و صلح را در جهان تشکیل میدهد، عدم شناسایی و تحقیر حقوق بشر منتهی به اعمال وحشیانهای گردیدهاست که روح بشریت را به عصیان واداشته؛ و ظهور دنیایی که در آن افراد بشر در بیان عقیده آزاد و از ترس و فقر فارغ باشند به عنوان بالاترین آمال بشر اعلام شدهاست…»
۱۰۰ سال پیش از شروع داستان با ظهور تایتانها بشریت مجبور شد برای ادامه حیات به زندگی قرونوسطایی در درون دیوارهایی بلند روی بیاورد. سه دیوار به ترتیب با نامهای
و گفت: صوفیان آن قوماند که جان ایشان از کدورت بشریت آزاد گشته است و از آفت نفس صافی شده و از هوا خلاص یافته تا در صف اول و درجه اعلی با حق بیارامیدهاند و از غیر او رمیده نه ملک بودند و نه مملوک.
و گفت: سخن د رراه معاملت نیکوست ولیکن درحقایق بادی است که از بیابان شرک و جهد ونکوئی است که ازعالم بشریت پدید آمد.
تمام انسانها به جز یک برادر و دو خواهر از بین رفته بودند. برای ادامه بشریت، این سه نفر باید تولید مثل میکردند. یکی از خواهران به نام بلیها در اوج ناراحتی از صخرهای به سمت رودخانه پرید که این آبشار بهوجود آمد و نام بلیها را به خود گرفت. خواهر دیگر به گریه افتاد. او همان رودخانهای است که اکنون بی سر و صدا از حاشیه سانسکی عبور میکند.