الاخلاق

معنی کلمه الاخلاق در دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] الاخلاق (احمد امین). کتاب الأخلاق از تألیفات احمد امین (1373 1295ق) در موضوع مهمترین مسائل اخلاقی و حقوقی به زبان عربی می باشد.
مؤلف، کتاب حاضر را با توجه به نیازهای زمان معاصر نوشته است. از این رو در این کتاب مباحثی مطرح می کند که در بسیاری از کتب اخلاقی دیگر پیدا نمی شود.
مقدمه کتاب شامل تعریف علم اخلاق و موضوع و فائده اخلاق است. در ادامه مؤلف، رابطه علم اخلاق را با برخی از علوم دیگر (علم اجتماع، علم نفس و علم قانون) مورد بررسی قرار داده است.
کتاب از سه بخش تشکیل شده است که مؤلف هر کدام از آن بخش ها به نام «الکتاب» یاد می کند.
کتاب اول (الکتاب الأول) در مورد مباحثی نفسانی است که در اخلاق جای دارد مباحثی همچون غریزه، عادت، وراثت، اراده و غیره.
مؤلف، بعد از تعریف غریزه چنین می گوید که غرایز در اشخاص و طوایف متفاوت است علاوه بر آن در نوع و کیفیت هر غریزه نسبت به هر شخص نیز فرق می کند و چون ماده اولی در پیدایش اخلاق، غریزه است لذا صحیح نیست که غرایز را به حالت طبیعی خود رها کرد بلکه باید آن را تربیت و تهذیب کرد.
[ویکی نور] الاخلاق (شبر). الأخلاق، اثر مرحوم سید عبدالله شبر، به زبان عربی است.
مؤلف، این کتاب را در روز چهارشنبه، 27 ربیع الأول 1225ق، به پایان رسانده است.
کتاب، توسط جواد شبر مورد تحقیق و دقت نظر واقع شده است.
کتاب، مشتمل بر یک مقدمه و چهار رکن (به ترتیب شامل 10، 13، 14 و 14 باب و برخی از ابواب، حاوی چندین فصل) است. شیوه مؤلف در طرح مباحث این است که آیات مربوطه را در ابتدای بحث آورده و روایات را گاهی لابه لای مطالب و گاهی مقدم بر آنها به عنوان دلیل و شاهد ذکر می کند.
درباره محتوا و ویژگی های این اثر، نکات زیر قابل توجه است:

جملاتی از کاربرد کلمه الاخلاق

و کان (ص) یقول: «اللّهمّ انّی اعوذ بک من العجز و الکسل و الجبن و البخل و الهرم و عذاب القبر، اللّهمّ انّی اعوذ بک من الفقر و القلّة و الذّلّة و اعوذ بک ان اظلم او اظلم و اعوذ بک من الشّقاق و النّفاق و سوء الاخلاق».
انبیاء هر یکی علی الانفراد بحری بودند، چون علم نصرت این مهتر عالم پدید آمد همه در جنب بحر او بقطره‌ای بازآمدند، برای آنکه همگان از بشریت به نبوت آمدند و آن مهتر از نبوت به بشریت خرامید کما قال: «کنت نبیّا و آدم بین الماء و الطین» و قال (ص) «آدم و من دونه تحت لوائی» و همگان از دنیا بعقبی شوند و آن مهتر از عقبی بدنیا آمد کما قال: «بعثت انا و الساعة کهاتین» و اشار باصبعیه‌ «فسبقتها کما سبقت هذه هذه» یعنی کما سبقت الوسطی المسبحة فی الطول، و هر یکی را یک امّت بیش نبود، و هر چه لم یکن ثم کان‌اند، همه امت اواند اما بحکم قهر و اما بحکم نواخت، کما قال: «بعثت الی الاحمر و الاسود و الی الخلق کافّة» و همگان از تفرقت قدم در دائره جمع نهادند و این مهتر از دایره جمع برای نجات خلق بتفرقت آمد و این را نه تراجع گویند بلکه تنزل گویند، تراجع از فترت افتد و تنزل از مکارم الاخلاق رود، کما قال: «بعثت لاتمم مکارم الاخلاق».
ابراهیم بن علی بن عمر متبولی انصاری لقب‌گرفته به برهان‌الدین (؟ -۱۴۷۳م) نیکوکار و صوفی مصری در سدهٔ نهم هجری بود. نزد عوام نسبت به او اعتقادهای غلوآمیز بوده است. وساطت او نزد سلطان و امیران رد نمی‌شد. اماکن بسیاری ساخت، مانند مسجد جامع بزرگ در طنطا و برجی در دمیاط. زرکلی اثری از او با عنوان الاخلاق المتبولیه در کتابخانه عارف حکمت، یادکرده که ۶۱۶ صفحه دارد و دربارهٔ مواعظ است.
نه بینی که اکل و شرب و نوم و نکاح و امثال این خصال که بر عموم مردم رود بر پیغامبر نیز رود، و وی را در آن هیچ عیب نه، و رب العالمین کافران را ذم کرد که بعثت پیغامبر را با وجود این صفات انکار کردند و آن را ضلالت شمرد ازیشان، فقال تعالی وَ قالُوا ما لِهذَا الرَّسُولِ یَأْکُلُ الطَّعامَ، الی قوله... فَضَلُّوا فَلا یَسْتَطِیعُونَ سَبِیلًا پس میباید دانست که امّیّت در صفات پیغامبر از امارات نبوت است و دلائل رسالت، که با صفت امّیّت وحی حق میگزارد و بیان علم اولین و آخرین میکرد، و ز غیب آسمان و زمین خبر میداد، و خلق را براه حق دعوت میکرد و بر طریق راست میداشت، و تعلیم فرائض و شرایع و مکارم الاخلاق میکرد، پس امیّت در حق وی صفت کمال بود، و در حق دیگران نشان نقصان.
اخلاق ناصِری یکی از مهم‌ترین رساله‌های حکمت عملی در دوره اسلامی است که خواجه نصیر طوسی در سال ۶۳۳ هجری قمری نوشتن آن را به پایان رساند. همچنین این کتاب از مشهورترین نوشته‌های خواجه نصیر، یکی از دو کتاب نوشته شده بنا به خواست حاکم اسماعیلیه (به همراه اخلاق جلالی) در باب حکمت عملی و نخستین اثر فارسی زبان مهم در باب مذکور است که مطالب آن مبتنی بر تلفیق دیدگاه فلسفی و علمی یونان و دیدگاه اسلامی درباره انسان، خانواده و جامعه است. اخلاق ناصری در باب اخلاق فردی، تدبیر منزل (رفتار در محیط خانه و اداره زندگی) و سیاست مدن (به تعبیر امروزی علوم سیاسی) نگاشته شده‌است. باب اول آن، خلاصه‌ای از رساله عربی تهذیب‌الاخلاق یا الطّهارة اثر ابن مسکویه است.
قوله، (ص) «بعثت بجوامع الکلم، و لأتمم مکارم الاخلاق». مهره کس را ندید اندر همه دریای مهر
تو راست از همه گیتی محامدالاثار تو راست از همه عالم مکارم‌الاخلاق
شمه از روایح کرمت نسختست از مکارم الاخلاق
هر کاو به جمال سروری مشتاق است سرمایهٔ او مکارم الاخلاق است
حلم، عبارت از بردباری است. قدما حلیم کسی را گفته‌اند که نفس او را سکون و طمانینتی حاصل شده باشد که غضب به آسانی تحریک او نتواند کرد، و اگر مکروهی بدو رسد در اضطراب نیفتد. از حضرت رسالت مروی است که «الحلم حجاب الآفات» لفظ حلیم را چون مقلوب کنی ملح شود، و از اینجا گفته‌اند که «الحلم ملح الاخلاق» شاعر حلم ممدوح را بدین سیاق ستوده:
احمد بن محمد برقی (و. ح ۲۸۰ ق)، دانشمند و محدث شیعه معاصر تقی، نقی و حسن عسکری و از مردم کوفه بود. او در یکی از خانواده‌های ایرانی که به برقی معروف بودند به دنیا آمد. آثار وی عبارتند از «المحاسن»، در فقه و آداب شریعت؛ «کتاب العویص»؛ «کتاب التبصره»؛ «کتاب الرجال»؛ «اختلاف الحدیث»؛ «الانساب»؛ «الادب النفس»؛ «المنافع»؛ «المعیشه»؛ «المکاسب»؛ «مذام الاخلاق»؛ «المکارم الاخلاق»؛ «علل الحدیث»؛ «النجوم»؛ «السماء»؛ «البلدان و المساحة»؛ «النحو»، «الطب»؛ «الجمل»؛ «الشعر و الشعراء».
تطهیر جان منزه کردن آن از عیب‌ها و آلودگی‌های اخلاقی است. به این جهت ابن مسکویه کتاب تهذیب الاخلاق خود را، کتاب طهارت نامیده‌است.
او مؤلف حدود سیصد مقالهٔ فلسفی، عرفانی، کلامی، و ادبی در دائرةالمعارف‌ها، مجلات دانشگاهی و مجلات غیردانشگاهی است. از جمله مقالات مشهور او می‌توان به «بررسی سبک‌شناختی توضيح الاخلاق تحرير خليفه سلطان»، «نگاهی به اسماعيليه و نظريه‌های کلامی فلسفی در مکتب اسماعيلی»، «شمول معنايی شعر حافظ و تأويل‌های يک سو نگرانه» و «خرقه‌سوزی آيينی رندانه اما آرمانی» اشاره کرد.
مر آنرا جنه‌‌الاخلاق گویند ز اوصاف طبیعت طاق گویند
اخلاق جلالی یا لوامع الإشراق فی مکارم الاخلاق (درخشش خورشید در خوبی رفتار) کتابی است از جلال‌الدین دوانی که آن را به تبعیت از اخلاق ناصری خواجه نصیرالدین طوسی نگاشته‌است.
ابن مسکویه در اخلاق، هم دنباله‌روِ افلاطون است، و هم ارسطو. وی با برقراریِ تعادل میانِ قوایِ روح و فضائلِ اخلاقی، اعتقاداتش را در تهذیب الاخلاق چنین بیان می‌کند که: روان، دارای سه قوه است: قوهٔ عاقله، قوهٔ سبعیه، قوهٔ بهیمه که به ترتیب فضایلِ: حکمت، شجاعت و عفت را دارا می‌باشند. فضیلتِ چهارم که عدالت نام دارد از ایجاد تعادل میانِ سه فضیلتِ پیشین به وجود می‌آید.
و ام القرآن از آنست که اصل علوم قرآن و جمله کتابهای خداوند است. هر چه در کتابها است از علوم دینی و مکارم الاخلاق معظم آن در این سورة از روی اشارت موجود است و مثله الدّماغ سمّی أمّ الرأس لانّه یجمع الحواسّ و المنافع، و امّ القری اصل لجمیع البلدان حیث دحیت من تحتها. و گفته‌اند رأیت سلطان که در معسکر قبله لشکر باشد أمّ گویند پس این سورة را ام القرآن از اینجا گفتند. یعنی که مفزع اهل ایمانست و مرجع اهل قرآن، و مصطفی (ع) در بعضی اخبار این سورة را شفا خواند و ذلک‌ قوله صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم «هی أمّ القرآن و شفاء من کلّ داء» و روی أنّه قال صلّی اللَّه علیه «فاتحة الکتاب شفاء من السم».