اسلوب

معنی کلمه اسلوب در لغت نامه دهخدا

اسلوب. [ اُ ] ( ع اِ ) گونه. ( ربنجنی ) ( السامی فی الاسامی ) ( ترجمان القرآن علامه جرجانی ) ( منتهی الارب ). راه. ( وطواط ) ( منتهی الارب ). طریق. شیوه. منوال. طرز. نمط. وضع. ( غیاث ). طور. روش. ( منتهی الارب ). و تیره. سبک. هنجار. نهج. منهج. سان. وجه.مذهب. سیرت. رسم : و از اسلوب کتاب فراتر نشوی و از تکلف و تصلف مجانبت نمایی. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 14 ). ج ، اسالیب. || قانون. قاعده. فن. نوع.
- اسالیب کلام ؛ انواع کلام ، فی اسالیب من القول ؛ ای فنون منه. ( مؤید الفضلاء ).
ج ، اسالیب. || اصل. ( بحر الجواهر ). ج ، اسالیب. || گردن شیر بیشه. ( منتهی الارب ). || بلندی بینی. ( منتهی الارب ). کبر. || جنسی از طعام و خوردنی. ( جهانگیری ) ( شرفنامه منیری ) ( مؤید الفضلاء ) ( آنندراج ). || نام پادشاهی هم بوده است. ( برهان ) ( آنندراج ). || نام حکیمی است. ( جهانگیری ) ( شرفنامه منیری ) ( مؤید الفضلاء ) ( برهان ). رجوع به فقره بعد شود.

معنی کلمه اسلوب در فرهنگ معین

( اُ ) [ ع . ] ( اِ. ) شیوه ، روش .

معنی کلمه اسلوب در فرهنگ عمید

طرز، طریقه، شیوه، راه و روش.

معنی کلمه اسلوب در فرهنگ فارسی

طرز، طریقه، شیوه، راه وروش، اسالیب جمع
( اسم ) گونه راه شیوه طریق طرز . ۲ - پایه و اساس مقام و لحن و مابه الامتیاز اثر آهنگ سازی با اثر آهنگ ساز دیگر . جمع اسالیب .

معنی کلمه اسلوب در ویکی واژه

شیوه، روش.

جملاتی از کاربرد کلمه اسلوب

به زینت کی توان پوشید عیب بی‌کمالی را که بی‌اسلوبی خط گم در آب زر نمی‌گردد
مبر علاقه ز همصحبتان بدین اسلوب مورز نفرت هم شهریان بدین منوال
شهر اسلوبودوسکوی (به روسی: Слободской) در کشور روسیه و در اوبلاست کیروف واقع شده‌است.
جامی احسنت کز اشعار بدیع اسلوبت هست در عالم وحدت دری از هر مصرع
اسلوبودان پروویچ (سیریلیک صربی: Слободан Перовић؛ ۶ مهٔ ۱۹۲۶ – ۲ مهٔ ۱۹۷۸) یک بازیگر صربستانی بود. او از سال ۱۹۵۵ تا ۱۹۷۸ در بیش از هفتاد فیلم ظاهر شد.
او به طرف این شهر روانه شد و چون به آنجا رسید، دید که شهر محکم است و ساخلوی کافی دارد. این بود که منتظر ورود بار و بنهٔ قشون و ادوات محاصره گردید. به زودی پارتی‌ها با اسلوب جنگی خودشان بنای تعرض نسبت به رومی‌ها را گذاشتند و ده‌هزار نفر از آنها را کشتند. متعاقب این حمله قشون اَرتاواردِس نیز از پارتی‌ها شکست فاحشی خورد و کار آنتوان سخت گردید.
و در قصیده ای دیگر از این اسلوب می گوید:
اسلوب بانگ وا ابتا را ز نو فکند آشوب وای فاطمتا را دگر گریست
گر به درگاه جاه تو گذرد عمر بر این سیاق و اسلوبم
اسلوبودان کاچار (سیریلیک صربی: Слободан Качар؛ زادهٔ ۱۵ سپتامبر ۱۹۵۷) بوکسور اهل صربستان است.
ابن السَّرّاج (؟-۹۲۹م) لغوی و نحوی عربی بغدادی بود که در نگرش به نحو، از اسلوب منطفی تأثیر گرفته بود. . نسب کاملش «ابوبکر محمد بن السَّری بن سهل» ذکر شده است. وی نزد فارابی منطق و موسیقی میخواند و فارابی نزد او دستور.
بود بس شاعر ولی چون منکسی از عشق دوست نه بلنداقبال ونه شعرش بدین اسلوب بود
کنون قاآنیا ختم سخن‌ کن که در اسلوب شعر اینست قانون
خاقانی حقایقی شروانی - رحمه الله تعالی، وی را به سبب کمالی که در صناعت شعر داشته حسان العجم لقب کرده اند از همه شعرا در اسلوب سخن ممتاز است و در آن شیوه غریب بی انباز در مواعظ و حکم طریقه حکیم سنایی سپرده است و در آن گوی مسابقت از اقران برده و در قطعه ای بر وجه مفاخرت می گوید:
«حسن تخلص» از مهم‌ترین اسلوب‌های بدیعی قرآن است؛ به معنای گریز زدن و منتقل شدن، اسلوبی است که سخنور از یک مطلب به مطلب دیگر منتقل شود که هدف اصلی است؛ اما شنونده، متوجه این انتقال نمی‌شود، به دلیل مناسبت و ارتباطی که میان این دو کلام است واین در حالی است که معنای اصلی در ذهن او جای می‌گیرد. زرکشی در البرهان می‌گوید: از بهترین مثال‌های حسن تخلص «آیه نور» است. در این آیه، پنج تخلص به کار رفته‌است: ابتدا «نور» و صفت آن بیان شده و سپس به بیان «زجاجه» و صفت آن تخلص یافته‌است. پس از ذکر «نور» و «زیت»، به «شجره» تخلص یافته‌است. پس از «شجره» صفت «زیت» را آورده‌است. سپس از صفت «زیت» به صفت «نور» و تضاعف آن تخلص یافته‌است. سرآخر به هدایت الهی تخلص یافته‌است.
. . . یک روز نمایشنامه «افرا» را برایم خواند. بر خلاف سایر نمایشنامه‌هایش، زبان محاوره‌ای داشت. گفتم: «خیلی طولانی است». گفت: «کمی صبر کن». خواندن «افرا» سه ساعت طول کشید. اما وقتی تمام شد، من قانع شده بودم که بايد همین طور باشد. «افرا» که اجرا شد، نمایش را ديدم. اجرای او یک تعریف بسیار درخشانی بود که برای من تازگی داشت. يک اسلوب جدید و مدرن آورده بود و من خیلی لذت بردم از نوع و شیوه اجرای بدیع آن.
کتاب شامل پنج فصل کلیات، انتقاد تاریخی، تدوین تاریخی، ساختمان تاریخ و مؤثرات تاریخی است. فصل اول به شرح الفاظ و اصطلاحات و مبانی و اصولی می‌پردازد که به اسلوب تحقیق تاریخی مربوط می‌شود. فصل دوم شامل مطالب مربوط به کاربرد قواعد سنجش صحت و سقم و قوت و ضعف اخبار و اسناد و تعدیل و ترجیح آنهاست. فصل سوم، مشتمل بر جهات افتراق مواد تاریخی و مواد علوم تجربی است. در فصل چهارم، مؤلف به چیدمان وقایع تاریخی در زمان و مکان خود می‌پردازد و مورخ را به ایجاز و دقت در نگارش تاریخ دعوت می‌کند. در فصل پنجم ابتدا به مسئله بینش الهی اشاره می‌شود و نویسنده در ادامه اسباب حوادث تاریخی را به امور مادی و معنوی و پاره‌ای قوانین تقسیم می‌کند.
اگرچه فقیر را هنوز شرف خدمت آن جناب دست نداده، ولیکن مطالعهٔ دیوان موسوم به گنجینه‌اش ابواب کنوز دقایق و رموز حقایق بر روی دل گشاده و آن دیوان معارف بنیان مشتمل است بر مطالب و منشآت مرغوب و مکاتیب و خطب فصاحت اسلوب عربیّاً و فارسیّاً و ترکیّاً، نظماً و نثراً ید بیضا ظاهر نموده و دم عیسوی گشوده. الحق سالهاست که نظیر آن جناب از کتم عدم به عرصهٔ وجود قدم ننهاده و این جامعیت بسیاری از فرق خلف و سلف را دست نداده. تیمّناً و تبرّکاً بعضی از قصاید و غزلیات و رباعیات و مثنویات آن جناب در این کتاب ثبت شد:
اسلوبودان میشکوویچ (سیریلیک صربی: Слободан Мишковић؛ زادهٔ ۱۲ دسامبر ۱۹۴۴ - درگذشته ۴ ژوئیهٔ ۱۹۹۷) بازیکن هندبال اهل یوگسلاوی بود.
توجه: در اسلوب معادله هریک از دو مصراع استقلال معنایی دارند به گونه ای که یکی از طرفین معادل و مصداقی برای تایید مفهوم طرف دیگر است.