اشراقی

معنی کلمه اشراقی در لغت نامه دهخدا

اشراقی. [ اِ ] ( ص نسبی ) آن قسم ازفلسفه که در اصول و قواعدش ادله عقلیه و کشف هر دومعتبر است. رئیس اشراقیون در فلاسفه یونان افلاطون بود و رئیس ایشان در فلاسفه اسلام شیخ شهاب الدین سهروردی که تصنیفات بسیار دارد. حکمت و فلسفه که فهمیدن حقایق اشیاء باشد بر سه قسم منقسم گشت : 1 - فلسفه مشائی که اصول و قواعدش از روی ادله عقلیه است و بس.رئیس فلاسفه مشائین یونان ارسطاطالیس بود و رئیس فلاسفه مشائین اسلام ابوعلی سینا. 2 - اشراقی که اصول وقواعدش از ادله عقلیه و مکاشفه ( ریاضت ) هر دو است.3 - تصوف و عرفان که اصول و قواعدش از روی مکاشفه ( ریاضتی ) است و بس. ( فرهنگ نظام ). اشراقی ، یا بمعنی کشفی و ذوقی است و یا منسوب به حکمای مشرق است. ( از حکمت اشراق ص 36 ). و رجوع به اشراق و اشراقیان شود.
اشراقی. [ اِ ] ( اِخ ) ( شیخ ِ... ) رجوع به اشراق شیخ شهاب الدین شود.

معنی کلمه اشراقی در فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به اشراق مربوط به اشراق : حکمای اشراقی . جمع :اشراقیون اشراقیین .
آن قسم از فلسفه که در اصول و قواعدش ادله عقلیه و کشف هر دو معتبر است .

جملاتی از کاربرد کلمه اشراقی

به من از علم اشراقی و مشّایی چه می‌گویی؟ که صد ره شسته‌ام چون مشق طفلان این رسایل را
اشراقیان مدرسة عشق را بود جز با زبان گوشة ابرو حرام بحث
مشاییان پیاده و او در میان سوار اشراقیان فتاده و او در میان به‌پاست
خم خانه جای صحبت اشراقیانه است گو جام‌ها به خون فلاطون وضو کنند
بریز ماه من ای آفتاب آفاقی ز خط جام جم دل شراب اشراقی
-چشم‌اندازی به زندگی و دیدگاه تاریخ بیهقی/ احسان اشراقی
شیخ اشراق در منطق نیز دیدگاه‌هایی نو عرضه کرده است که در منطق فلسفه مشاء به چشم نمی‌خورد. وی از این دیدگاه‌ها با عنوان قواعد اشراقی در منطق یاد می‌کند؛ هر چند بخش‌هایی از مباحث منطق فلسفه مشاء را نیز پذیرفته و آن‌ها را در منطق خود، به ویژه قسم اول کتاب حکمت‌الاشراق جای داده است.
زائر آئینه وجه باقی است کان نهان را جلوهٔ اشراقی است
ابوالقاسم خزعلی، در پیش از انقلاب ۱۳۵۷ یک بار در زندان قزل‌قلعه زندانی و سه‌بار نیز به شهرهایی مثل دامغان گناوه و زابل تبعید شد. اولین بار در سال‌های پایانی دهه ۱۳۳۰ بود که به سه سال تبعید به گناباد محکوم شد که به دلیل وساطت بروجردی در دربار، از تبعید خلاصی می‌یابد.خزعلی در طول سال‌های ۱۳۴۸ و ۴۹ به دعوت مرتضی مطهری با حسینیه ارشاد همکاری می‌کرد و در طول این مدت تعداد ۱۲ سخنرانی در این مکان انجام داد. وی در سال۱۳۵۷ به دلیل محرومیت از منبر دچار مشکل شده بود که سید روح‌الله خمینی در نامه‌ای به داماد خود شهاب‌الدین اشراقی خواسته بود که به ایشان رسیدگی کند.
سید روح‌الله خمینی نام کوچک افراد منصوب را در نامه خود ذکر نکرده‌است و از همین رو اشتباهاتی در بسیاری منابع به وجود آمده‌است. نام حسین‌علی نیری در بسیاری منابع خصوصاً در مطالب مجاهدین خلق به اشتباه ایرج نیری ذکر شده‌است. یرواند آبراهامیان، مرتضی اشراقی را رئیس هیئت و آیت‌الله می‌خواند در حالی که او اساساً روحانی نبوده‌است و در نامه خمینی هم، برخلاف نیری که حجت‌الاسلام خوانده شده، هیچ لقبی ندارد. مسعود انصاری هم، در کتاب خود به نام کشتار، عکسی از شهاب‌الدین اشراقی (داماد خمینی) منتشر و او را مرتضی اشراقی معرفی نموده‌است.
راه مشائیان ز تو واضح نور اشراقیان ز تو لایح
-احسان اشراقی نگاهبان تاریخ/ رسول جعفریان
«خمینی را در آینده، خون‌ریز، سفاک و فتاک، لقب خواهند داد».حسینعلی منتظری، در جلسهٔ خصوصی با حسین‌علی نیری، مصطفی پورمحمدی، سید ابراهیم رئیسی و مرتضی اشراقی در تاریخ ۲۴ مرداد ۱۳۶۷.
در ۱۲ فروردین ۱۳۶۰ هیئت حل اختلافی مرکب از مهدوی کنی (نمایندهٔ خمینی)، شهاب‌الدین اشراقی (نمایندهٔ بنی‌صدر) و محمد یزدی (نمایندهٔ مجلس و رجایی) تشکیل گردید.
در ۱۲ فروردین ۱۳۶۰ هیئت حل اختلافی مرکب از مهدوی کنی (نمایندهٔ خمینی)، شهاب‌الدین اشراقی (نمایندهٔ بنی‌صدر) و محمد یزدی (نمایندهٔ مجلس و رجایی) تشکیل گردید.
«بزرگ‌ترین جنایتی که در جمهوری اسلامی شده و در تاریخ، ما را محکوم می‌کند، به دست شما انجام شده و [نام] شما را در آینده، جزو جنایت‌کاران در تاریخ می‌نویسند!»حسینعلی منتظری، در آغاز جلسهٔ خصوصی با اعضای «هیئت مرگ»یعنی حسین‌علی نیری، مصطفی پورمحمدی، سید ابراهیم رئیسی و مرتضی اشراقی در تاریخ ۲۴ مرداد ۱۳۶۷.
بیک اضافه اشراقی از ظهور تو داد ز عقل تا بهیولای کون را اعلام
شراب عشق میسازد ترا از سر کار آگه نه تدقیقات مشائی نه تحقیقات اشراقی
مکدر کرد مغرب چشمه های علم و عرفان را جهان را تیره تر سازد چه مشائی چه اشراقی
پس از انتشار کتاب خلیج فارس در سال ۱۳۴۵، اقتداری به تدریس در دانشگاه تهران دعوت شد. وی در مهر ۱۳۴۸ از وزارت آموزش و پرورش[الف] بازنشسته شد و به پیشنهاد حمید عنایت، از سال ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۶ به تدریس درس «مسائل خلیج فارس» در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد در دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران پرداخت. پس از آن دوره، بنا به درخواست احسان اشراقی، رئیس گروه تاریخ دانشکدهٔ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران و تأیید صلاحیت علمی اقتداری، وی ضمن دریافت مدرک دکترای افتخاری تاریخ از دانشگاه تهران، برای تدریس «تاریخ تمدن در خلیج فارس» در مقطع دکترای تاریخ فراخوانده شد اما این امر هیچگاه اجرایی نشد.