آنگاه

معنی کلمه آنگاه در لغت نامه دهخدا

( آنگاه ) آنگاه. ( ق مرکب ) پس از آن. پس. سپس. آنگه. در آخر. بعد. بعد از آن :
چو سی روزگردش بپیمایدا
دو روز و دو شب روی ننمایدا
پدید آید آنگاه بارنگ زرد...فردوسی.آنگاه یکی ساتگنی باده برآرد.منوچهری.وآنگاه یکی زرگرک زیرک جادو
به آژیر بهم بازنهاده لب هر دو...منوچهری.حرکت خواهیم کرد بر جانب بلخ... آنگاه سوی غزنین رفته آید. ( تاریخ بیهقی ). نخست بر منابر نام ما برند بشهرها و خطبه به نام ما کنند، آنگاه به نام وی. ( تاریخ بیهقی ). به قدرخان... بباید نبشت تا رکابداری بتعجیل ببرد... آنگاه چون رکاب عالی... ببلخ رسد تدبیر گسیل کردن رسولی... کرده آید. ( تاریخ بیهقی ). آنگاه فرمود بازگردید و طلب کنید در مملکت من خردمند مردمان را. ( تاریخ بیهقی ). نخست خطبه خواهم نبشت... آنگاه تاریخ روزگار همایون او برانم. ( تاریخ بیهقی ). نامه ها که از کوتوال کرک آمدی همه عبدوس عرضه کردی آنگاه نزدیک استادم فرستادی. ( تاریخ بیهقی ). و چون از این فارغ شدم آنگاه بسر آن بازشوم. ( تاریخ بیهقی ). بر سکه درم و دینار... نخست نام ما نویسند آنگاه نام وی. ( تاریخ بیهقی ). امیرمسعود را بیاوردی و بر صدر بنشاندی آنگاه امیرمحمد را بیاوردندی. ( تاریخ بیهقی ). ملوک روزگار که با یکدیگر دوستی بسر برند... وفاق و ملاطفات را پیوسته گردانند و آنگاه آن لطف حال را بدان منزلت رسانند که دیدار کنند. ( تاریخ بیهقی ). از وی و پسرش خط بستانند بنام خزانه معمور آنگاه حدیث آن مال با سلطان افکنده آید. ( تاریخ بیهقی ). گروهی از فرزندان آدم... یکدیگر را... میخورند... آنگاه خود می گذارند و می روند. ( تاریخ بیهقی ). و بر سکه درم و دینار و طراز جامه نخست نام ما نویسند آنگاه نام برادر. ( تاریخ بیهقی ). چون از این فارغ شوم آنگاه نشستن این پادشاه ببلخ بر تخت ملک پیش گیرم. ( تاریخ بیهقی ). التماس کردند که فلان رنجور است توجّه خاطر شریف درویزه می نماید فرمودند اول بازگشت خسته می باید آنگاه توجه خاطر شکسته. ( انیس الطالبین بخاری ). || آن وقت. آن زمان. آن هنگام :
وز درخت اندر گواهی خواهد اوی
تو بدانگاه ازدرخت اندر بگوی
کان تبنگو کاندرو دینار بود
آن ستد زیدر که ناهشیار بود.رودکی.چون شدم نیم مست و کالیوه
باطل آنگاه نزد من حق بود.

معنی کلمه آنگاه در فرهنگ معین

( آن گاه ) (ق . ) ۱ - آن زمان ، آن وقت . ۲ - پس از آن ، سپس ، بعد.

معنی کلمه آنگاه در فرهنگ عمید

( آنگاه ) ۱. آن هنگام، آن وقت.
۲. پس از آن، سپس، بعد، بعد از آن.

معنی کلمه آنگاه در فرهنگ فارسی

( آنگاه ) ۱ - آن زمان آن وقت آن هنگام . ۲ - پس از آن سپس بعد در آخر . ۳ - مع هذا مع ذالک . ۴ - بعلاوه از آن گذشته .

معنی کلمه آنگاه در ویکی واژه

پس از آن. در آن وقت. در آن صورت.

جملاتی از کاربرد کلمه آنگاه

آن است که با ایشان مزاح کند و بازی کند و گرفته نباشد و به درجه عقل ایشان باشد. و هیچ کس با اهل چندان طیبت نکردی که رسول (ص) تا آنجا که با عایشه به هم بدوید تا که در پیش شود. رسول (ص) در پیش شد. یک بار دیگر باز دوید، عایشه در پیش شد. رسول گفت، «یکی به یکی، این بدان بشود، یعنی اکنون برابریم»، و یکروز آواز زنگیان شنید که بازی می کردند و پای می کوفتند، عایشه را گفت، «خواهی که ببینی؟» گفت، «خواهم» برخاست و نزدیک در آمد و دست پیش داشت تا عایشه زنخدان بر ساعد رسول (ص) نهاد و نظاره کرد ساعتی در آن. گفت، « یا عایشه بس نباشد؟» گفت، «خاموش» تا سه بار بگفت، آنگاه بسنده کرد. و عمر با جد و درشتی وی در کارها می گوید که مرد باید که با اهل خویش چون کودکی باشد و چون از وی کدخدایی خواهند چون مردان بود. گفته اند، «مرد باید که خندان باشد که درآید و خاموش بود که بیرون شود. هرچه بباید بخورد و از هرچه نیابد نپرسد».
یک روز مرا بخواند و بنواخت و آنگاه به وصل من زبان داد
از آنگاهی که پیدا گشت شادی پایگاه او نبودم رنج و شادی را بگیتی رأی و راه او
انکتیل در اندیشه راهی شدن به بنارس بود تا دربارهٔ آیین هندو پژوهش کند ولی اشغال پوندیچری به دست انگلیسی‌ها وی را ناچار کرد تا هندوستان را ترک کند. او با یک کشتی انگلیسی به اروپا بازگشت و چندی را در لندن و آکسفورد ماند و آنگاه به فرانسه رفت. در ۱۴ مارس۱۷۶۲ او به همراه یک‌صد و هشتاد نوشتهٔ خطی به پاریس رسید.
قانون تقاضا در اقتصاد بیان می‌دارد که در صورت ثابت بودن سایر شرایط، به هنگام افزایش قیمت محصول مقدار تقاضا کاهش، و با کاهش قیمت محصول مقدار تقاضا افزایش می‌یابد. به عبارت دیگر بر اساس قانون تقاضا، رابطه میان قیمت و مقدار تقاضا، به شرط ثابت ماندن بقیه عوامل معکوس می‌باشد. اگر درآمد مصرف‌کننده، قیمت کالاهای مرتبط و ترجیحات مصرف‌کننده بدون تغییر باقی بماند، آنگاه تغییر در مقدار کالای تقاضاشده توسط مصرف‌کننده با تغییر در قیمت کالا دارای همبستگی منفی می‌باشد. البته باید توجه داشت استثنائاتی هم بر این قاعده وجود دارند (نگاه کنید به کالای گیفن و کالای وبلن).
او دروس مقدماتی و سطح را در حوزه علمیه کربلا به پایان رساند، آنگاه برای تکمیل دروس به نجف مهاجرت کرد و در حوزه آن شهر به تحصیل پرداخت.
نه چندان بودش آنجا اشتیاق او نشست آنگاه بر پشت براق او
آنگاه آزادم که بوسه بر سیمای مرگ نهم.
(یک عبارت واحد) باشد آنگاه همهٔ عبارتهای شامل
اگر کسی بر جامه خواب زنی یابد و با وی صحبت کند بر گمان آن که بیگانه ای است، بزهکار شود، اگر چه آن زن وی است. بلکه بی طهارت نماز کند ثواب بود چون پندارد که طهارت دارد و اگر پندارد که طهارت ندارد و نماز کند بزهکار شود، اگر چه با یاد آید طهارت داشته است. این همه احوال دل است. اما اگر قصد معصیتی کند و آنگاه نکند از بیم حق تعالی، وی را حسنتی بنویسند چنان که در خبر است، چون قصد بر موافقت طبع است . دست بداشتن برخلاف طبع مجاهده ای است که اثر آن در روشن گردانیدن دل بیش است از اثر آن قصد در تاریک کردن دل. و معنی نبشتن حسنه این بود و معنی آن خبر این است. اما اگر به سبب عجز دست بدارد آن را هیچ کفارت نبود و آن ظلم از او نیفتد و بدان ماخوذ بود، همچون کشته که به سبب عجز از کشتن خصم خویش بازماند و کشته آید.
بغمزه کشت و آنگاهم دگر بار بلب چون مرغ عیسی جانور کرد
فاسیای آپونوروز و لایه‌های ماهیچه‌ای با جداکردن فیبرهای عضلانی، از همدیگر جدا شده و هموستاز این بخش نیز انجام می‌گیرد. با گذاشتن رتراکتور و کشیدن آن‌ها لایهٔ صفاق آشکار می‌شود، آنگاه آن را توسط دو هموستات بالا می‌آورند تا از احشای داخلی شکم فاصله بگیرد.
و این است گلوکن آن قصه که از فراموشی نجات داده شد و از بین نرفت و ممکن است مایه رستگاری ما نیز بشود.پس اگر قول مرا باور کنید و معترف شوید که روح موبد و قادر است همه متاعب کما این که همه نیکی‌ها را تحمل کند آنگاه است که پیوسته در مدارج صعودی عروج خواهیم کرد و در همه حال عدالت و عقل را بکار خواهیم بست و مادام که در اینجا هستیم و پس از این که پاداش‌های عدالت را به مانند قهرمانانی که در حضور جمع برای اخذ جوائز حاضر می‌شوند دریافت داشتیم.با نفس خویش و خدایان پیوسته ایام موافق و همراه بوده و در این مسافرت هزار ساله، در این سرزمین که شرحش را نقل کردیم مقضی المرام خواهیم بود.
آن به که پیش خصم به تسلیم رو نمود وآنگاه چشم داشت به الطاف داوری
اولش علمست آنگاهی عمل تا دهد بر بعد مهلت یا اجل
دوم رضای زن، مگر که دوشیزه بود که چون پدر وی را بدهد، به رضای وی حاجت نباشد، و هم اولیتر آن باشد که بر وی عرضه کنند، آنگاه اگر خاموش بود کفایت بود.
اگر چیزی باشد که محرک همه حرکات باشد، آنگاه مطمئناً هر حرکتی محرکی دارد؛ ولی از این که هر حرکتی محرکی دارد، نتیجه گرفته نمی‌شود که چیز واحد و یگانه‌ای هست که محرک همه حرکات باشد.
ملکوتی در یک دوره یک ساله به همراه دوستانش، همچون میرزاعلی احمدی میانجی، موسوی اردبیلی، و حقی سرابی به مشهد رفت و در مدرسه خیرات خان سکونت گزید. در این حوزه در درس فقه و معارف دینی استادانی چون سید یونس اردبیلی و میرزا مهدی غروی اصفهانی شرکت جست و نزد محمد رضا کرباسی، ریاضیات و هیئت را آموخت. بخشی از شرح اشارات را نیز نزد سیف الله ایسی میانجی فرا گرفت و آنگاه دوباره به قم بازگشت.
دریغا عذر این گناه از برای او خود بخواست که «لِیَغْفِرَلَکَ اللّهُ ماتَقَدَّمَ منْ ذَنْبِکَ وَما تَأَخَّرَ»! دریغا که اگر ذره‌‬ای از این گناه بر کونین و عالمین نهادندی، همگی ایشان برقم فنا مخصوص شدندی! مگر که ابوبکر از اینجا گفت ای کاشکی من گناه و سهو محمد بودمی! دریغا ایاز گفت: در خدمت سلطان هیچ گناه چنان نمی‌دانم ک همرا بر تخت مملکت می‬‌نشاند و آنگاه او زیر تخت من می‬‌نشیند و می‌گوید: ای آنکه عشق ما از تو مراد یافته است! ای آنکه وجود تو مملکت حضرت ما گشته است! ای آنکه وجود ما از وجود تو زیبایی یافته است! ای ما از تو و ای تو از ما!
آرشاک دوم، پسر و جانشین تیران هفتم با شاهزاده‌خانمی رومی ازدواج کرده بود و در فاصله بین حدود سال‌های ۳۵۱ تا ۳۶۷ میلادی سلطنت کرد خویشتن را در موقعیت بسیار دشواری یافت. ارمنستان دوباره مورد حمله شاپور دوم قرار گرفت؛ واساک مامیکونیان در مقابل او مقاومت کرد، آنگاه شاپور، آرشاک و سردار ارمنی واساک را به تله انداخت، بدین معنی که پادشاه ارمنستان را به بهانه مذاکرات صلح به نزد خود دعوت کرد، و او وقتی آمد شاپور به زندانش انداخت دو چشمش را کور کرد و واساک را به قتل رساند. آنگاه شروع به تجزیه و تفرقه ارمنستان کرد و می‌خواست مذهب مسیحیت را از ارمنستان براندازد.