آب کشیده

معنی کلمه آب کشیده در فرهنگ فارسی

( آب کشیده ) ( اسم ) ۱ - آنچه با آب شسته باشند مطهر . ۲ - خوب نیک کامل : بانگلیسی آب کشیده حرف میزند .

معنی کلمه آب کشیده در ویکی واژه

آب‌کشیده
خیس شده، نم گرفته، آب را به خود جذب کرده.[۱]
شسته شده، آب کشی شده و نیز آب نکشیده.
↑ ساخت صفت مفعولی در معنای صفت فاعلی است.

جملاتی از کاربرد کلمه آب کشیده

ز خارا پی افگنده در قعر آب کشیده سر باره اندر سحاب
وقتی آب دوباره یخ می زند، وایت واکرها به گروه جان حمله می کنند. دنریس از راه می رسد و اژدها ها بسیاری از وایت واکرها را می سوزانند. مردان سعی می کنند برای نجات و فرار از دست وایت واکرها سوار اژدها شوند ، اما وایت واکرها به حمله خود ادامه می دهند. با استفاده از نیزه یخی، پادشاه شب ویسریون،یکی از اژدهایان دنریس را می کشد. جان روی زمین به مبارزه ادامه می دهد تا بقیه بتوانند فرار کنند، اما به داخل آب کشیده می شود. جان توسط بنجن استارک نجات می‌یابد که اسبش را به جان می‌دهد تا به ایست‌واچ برود در حالی که خودش را در مبارزه با وایت واکرها فدا می‌کند.
درآورد دیوارش از گِردِ آب کشیده سر کنگره بر سحاب
عاصم بن عدی العجلانی آمد و صد وسق خرما آورد. بو عقیل انصاری نام وی صحاب مردی پیر بود و درویش، آمد و یک صاع خرما آورد گفت: یا رسول اللَّه همه شب آب کشیده‌ام کشت زار فلان را و دو صاع خرما استده‌ام یک صاع آورده‌ام و یک صاع عیال و فرزندان را بگذاشته‌ام. منافقان گفتند ابو بکر و عمر و عثمان و عبد الرحمن می‌بخشند از مال فراخ، دانیم که می‌نام جویند این صاع خرمای بو عقیل باری خدای بوی چه نیاز دارد مگر که خویش را بیاد خدا و رسول میدارد، توانگران را بریاء متهم کردند و بر اندک بو عقیل طنز میکردند تا رب العالمین آیت فرستاد، الَّذِینَ یَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعِینَ ای یعیبون المطوعین المتنفّلین من المؤمنین، فِی الصَّدَقاتِ التطوع من الصدقة ما لا یلزمه لزوم الزکاة.