اخیر. [ اَ ] ( ع ص ) پسین. ( مؤیدالفضلاء ).بازپسین. واپسین. آخر. آخِری. مقابل اوّل و مقدم. اخیر. [ اَ ی َ ] ( ع ن تف ) به. خیر. بهتر: هو اخیرُ منک ، بمعنی هو خیر منک است ؛ یعنی او از تو به است و در آن معنی تفضیل نیست.
معنی کلمه اخیر در فرهنگ معین
( اَ ) [ ع . ] (ص . ) پسین ، بازپسین ، آخری .
معنی کلمه اخیر در فرهنگ عمید
۱. پسین، آخری، بازپسین، واپسین. ۲. (اسم ) دنباله و آخر چیزی. ۳. (اسم ) آخرین موقع پیش از این. بهتر.
معنی کلمه اخیر در فرهنگ فارسی
پسین، بازپسین، واپسین، آخری، دنبال و آخرچیزی ، اخیرا: در آخر، درزمان بازپسین، بتازگی، به، بهتر ( صفت ) پسین بازپسین آخر آخری مقابل اول مقدم .یا سفر اخیر. سفر واپسین آخرین سفر کنایه از مرگ . به خیر بهتر
معنی کلمه اخیر در ویکی واژه
recente پسین، بازپسین، آخ تازه
جملاتی از کاربرد کلمه اخیر
برزخی نبود چو آن بطن اخیر رب مطلق اوست سلطان خبیر
بخش سوّم: خلافت علی (این بخش دارای سه باب بوده و دو جلد اخیر کتاب الصحیح من سیره امیرالمؤمنین را به خود اختصاص داده است.)
تازا شاعر بوده نیز هر نه باخیرسان دیبی یوخ چوخ اوزالتسان بو غازی اورده گی قاز ایله میسن
امل به صبح قیامت رساند گرد نفس گذشت فرصت تقدیمت آن سوی تاخیر
فهرست بیشترین حضور در نساجی در سالهای اخیر:
مطالعه خواب برای تأیید تشخیص نیاز است؛ مطالعات خواب باید بهطور سنتی در یک مرکز خواب در شب انجام گیرد، اما با این حال، تحقیقات اخیر نشان میدهد که برای تشخیص و مطالعات خواب گاهی وقتها در خانه نیز با استفاده از بعضی تجهیزات انجام پذیر است.
زاهد بدین اشارت حالی انتباهی یافت، و بیش ذکر آن بر زبان نراند، تا مدت حمل سپری شد. الحق پسری زیبا صورت مقبول طلعت آمد. شادیها کردند و نذرها بوفا رسانید. چون مدت ملالت زن بگذشت خواست که بحمامی رود، پسر را بپدر سپرد و برفت. ساعتی بود معتمد پادشاه روزگار باستدعای زاهد آمد. تاخیر ممکن نگشت؛ و در خانه راسوی داشتند که با ایشان یکجا بودی و بهرنوع از وی فراغی حاصل شمردندی، او را با پسر بگذاشت و برفت. چندانکه او غایب شد ماری روی بمهد کودک نهاد تا اورا هلاک کند. راسو مار را بکشت و پسر را خلاص داد. چون زاهد بازآمد راسو در خون غلطیده پیش او باز دوید. زاهد پنداشت که آن خون پسر است، بیهوش گشت و پیش از تعرف کار و تتبع حال عصا را در راسو گرفت و سرش بکوفت. چون در خانه آمد پسر را بسلامت یافت و مار را ریزه ریزه دید. لختی بر دل کوفت و مدهوش وار پشت بدیوار بازگشت و روی و سینه میخراشید:
اگر شما اخیراً این مقاله را بهعنوان صفحهٔ نیازمند ترجمه برچسب زدهاید، لطفاً عبارت{{جا:نیاز به ترجمه|صفحه=اریک هابزبام |زبان=انگلیسی |نظر= }} ~~~~را به پایین این بخش از فهرست صفحههای نیازمند ترجمه به فارسی بیفزایید. لطفاً
اخیراً شعرها گفتی برایم طلب کردی شفایم از خدایم
لوکمن در جام جهانی زیر ۲۰ سال برای تیم ملی زیر ۲۰ سال انگلیس انتخاب شد. او در این مسابقات سه گل به ثمر رساند، از جمله دو گل در مقابل کاستاریکا در ۱۶ بازی اخیر. انگلیس در فینال یک بر صفر ونزوئلا را شکست داد تا به اولین قهرمانی این کشور در فینال یک تورنمنت جهانی از جام جهانی ۱۹۶۶ برسد.
ولیمه است و این سنتی موکد است. رسول (ص) عبدالرحمن عوف را گفت چون نکاح کرده بود، «اولم و لو بشاه ولیمه کن اگر همه به یک گوسفند باشد.» و هرکه گوسفند ندارد، آن قدر از طعام پیش دوستان نهند ولیمه باشد. رسول (ص) چون صفیه را نکاح کرد، از پست جو و خرما ولیمه کرد. پس آن قدر که ممکن باشد بباید کرد تعظیم کار را و باید که از سه روز اول در نگذراند و اگر تاخیر افتد از هفته بیرون نشود.
(سه کتاب اخیر با مشارکت چند تن از اساتید گروه ادبیات به چاپ رسید)
در پی پیشرفتهای جدیدی که در تئوریهای اقتصادی مرتبط با سازمانها، اطلاعات، حقوق مالکیت، و هزینههای تراکنش صورت گرفت، تلاش شد تا نهادگرایی با پیشرفتهای اخیر در اقتصاد متعارف ادغام شود و نام آن اقتصاد نهادگرایی جدید گذاشته شود.
این ماده باعث بسته شدن باز جذب دوپامین میشود و مهمترین عامل میانجی تأثیرات تحریکی روانی حرکتی و تقویتکنندگی است. شواهد اخیر این موضوع را نشان میدهد که دوپامین همانند گیرندهها، نقش مهمی در حالت سرخوشی و تأثیرات تحریکی کوکایین دارد.
اگر شما اخیراً این مقاله را بهعنوان صفحهٔ نیازمند ترجمه برچسب زدهاید، لطفاً عبارت{{جا:نیاز به ترجمه|صفحه=ال کارمن ده ویوورال |زبان=نامشخص |نظر= }} ~~~~را به پایین این بخش از فهرست صفحههای نیازمند ترجمه به فارسی بیفزایید. لطفاً
«یَخافُونَ یَوْماً» یعنی یفعلون ذلک من خوف یوم، «تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصارُ» یعنی یتحیرون فیه و تضطرب فیه القلوب و الأبصار، گفتهاند تقلب القلوب آنست که از بیم رستاخیر و هول قیامت دلها بچنبر گردن رسد نه بیرون آید از تن نه در بر آرام گیرد، هم چنان که گفت: «إِذِ الْقُلُوبُ لَدَی الْحَناجِرِ،» و تقلّب الأبصار آنست که چشم از جای بر آید و خیره بماند چنان که جایی دیگر گفت: «تَشْخَصُ فِیهِ الْأَبْصارُ»، و گفتهاند تقلب الأبصار آنست که چشمها میگردانند تا خود کجا رانند ایشان را سوی بهشت یا سوی دوزخ، و نامههای کردار از کدام. جهت ایشان را دهند از سوی راست یا از سوی چپ، و گفتهاند تقلّب آنست که ایشان را در دوزخ در عذاب از حال بحال میگردانند گهی «تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ»، گهی «یَشْوِی الْوُجُوهَ»، گهی «لَوَّاحَةٌ لِلْبَشَرِ»، گهی «یُسْحَبُونَ فِی النَّارِ عَلی وُجُوهِهِمْ»، قال الزجاج فی معنی الآیة: من کان قلبه موقنا بالبعث و القیامة ازداد بصیرة و رأی ما وعد به. و من کان قلبه علی غیر ذلک رأی ما یوقن معه بامر القیامة و البعث فعلم ذلک بقلبه و شاهد ببصره فلذلک تقلب القلوب و الأبصار.
تو یک تنی که خیر دو عالم زذات تست وان دیگران ، کثیر ، که لاخیر فی کثیر
در کتاب «زبان، گفتمان و سیاست خارجی» با عنوان فرعی «دیالکتیک بازنمایی از غرب در جهان نمادین ایرانی» ادیبزاده با رویکرد تحلیل گفتمان به تبارشناسی و شیوههای بازنمایی از غرب درون جهان نمادین متنها و «گفتمانهای ایرانی» نیمقرن اخیر میپردازد و ریشههای عمیق «غربستیزی» در «فرهنگ سیاسی ایران» و «گفتمان سیاست خارجی» را بررسی میکند و پیوند تنگاتنگ «زبان» و «امر فرهنگی» را با «امر سیاسی»، در «ایران مدرن»، مورد توجه خویش قرار میدهد.
اشتها صادق بود تاخیر به تا گواریده شود آن بیگره
روز خود میرو شو از ایشان میر اللّه اللّه در این مکن تاخیر