الایمان

معنی کلمه الایمان در دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] الإیمان،کتابی است در موضوع علم کلام به روش ماثور.در این کتاب1089 ،حدیث در موضوع ایمان باب بندی شده که طولانی ترین آنها باب97 در وجوب ایمان به رؤیت خداوند است.برخی دیگر از ابواب این کتاب بدین شرح است:
ذکر ما یدل علی الفرق بین الایمان و الاسلام.
ذکر ما یدل علی أن الإیمان الذی أمر الله عز و جل عباده أن یعتقدوه.
ذکر ما یدل علی أن ابتداء الإیمان أن یؤمن العبد بالله عز و جل وحده و کتبه .
ذکر ما یدل علی أن من الإیمان أن یؤمن بالقدر خیره و شره .
[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
امن (۸۷۹ بار)

جملاتی از کاربرد کلمه الایمان

الانسان و الایمان، المفهوم التوحیدی للعالم، المجتمع و التاریخ، الامداد الغیبی فی حیاةالبشری، مسائل النظام و الثورة.
توقد بهم النّار یوم القیامة ثمّ رجع الی کفّار مکة فقال: وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَی الطَّرِیقَةِ اختلفوا فی تأویلها، فقال قوم: لو استقاموا علی طریقة الحقّ و الایمان و الهدی فکانوا مؤمنین مطیعین. لَأَسْقَیْناهُمْ ماءً غَدَقاً کثیرا واسعا ینبت زروعهم. قال عمر بن الخطاب: حیث ما کان الماء کان المال، و حیث ما کان المال کانت الفتنة. و المعنی: اعطیناهم مالا کثیرا و عیشا رغیدا و وسّعنا علیهم فی الرّزق و بسطنا لهم فی الدّنیا.
فعلاً در عرصه فعالیت‌های رسانه‌ای جوزجان تلویزیون‌های ملی، آیینه و باتور، رادیوهای موج اف ام ارمغان، آسایش، درمان، غزل، بوستان و ملی، نشریه‌های جوزجانان، گوراش، حکومت و شهروند، پیام الفت، الایمان، گلستان سواد، مجلات جوزجانان، صدای زن، نوای کهسار، خط خطی، بیان نو، ایزگو تویغو (بزبان اوزبیکی)، چاپخانه‌های دولتی، اقبال و مطبعه جوانان شجاع همراه با سه شبکه کیبلی به نام‌های آقچه کیبل، آسمان سیتی کیبل و جهان‌نما کیبل فعالیت دارند.
مهین خدیوا شد وقت آنکه ترک شود زمن رعایت حب الوطن من الایمان
فَإِنْ أَعْرَضُوا عن الایمان بعد هذا البیان، فَقُلْ أَنْذَرْتُکُمْ صاعِقَةً مِثْلَ صاعِقَةِ عادٍ وَ ثَمُودَ الصاعقة عند العرب عذاب معه صوت، و اکثر ما یقولونه اذا کان مع الصوت نار. «إذ جاءتهم» یعنی عادا و ثمود، الرُّسُلُ مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ اراد بقوله: مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ الرسل الذین ارسلوا الی آبائهم من قبلهم، وَ مِنْ خَلْفِهِمْ یعنی و من بعد الرسل الذین ارسلوا الی آبائهم، الذین ارسلوا الیهم هود و صالح فالکنایة فی قوله: مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ راجعة الی عاد و ثمود و فی قوله: وَ مِنْ خَلْفِهِمْ راجعة الی الرسل.
کنت المفدی بینهم ولدیهم بحیاه رأسی کانت الایمان
أَدْعُوکُمْ إِلَی النَّجاةِ من النار بالایمان باللّه وَ تَدْعُونَنِی إِلَی النَّارِ ای الی الشرک الذی یوجب النار.
کتاب مستدرک شامل ۸۸۰۳ حدیث است که در ۵۱ کتاب و در موضوعاتی که بیشتر، فقهی هستند، جمع‌آوری شده‌است. تعداد موضوعات کتاب ۳۶۴۷ عنوان می‌باشد. این احادیث با کتاب الایمان، کتاب العلم، کتاب الطهارة، کتاب الصلاة وکتاب الجمعة شروع شده و با کتاب الطب، کتاب الرقی و التمائم، کتاب الفتن و الملاحم و کتاب الاهوال پایان می‌پذیرند. یکی از ویژگی‌های این کتاب، آوردن مجموعه‌ای کامل از احادیثی است که در فضیلت علی بن ابیطالب و اهل بیت اوست که تقریباً ۲۶۰ حدیث را شامل می‌شود.
بَیْنَهُما بَرْزَخٌ، البرزخ الحائل بین الشیئین و منه سمّی القبر برزخا لانه بین الدنیا و الآخرة و قیل الوسوسة برزخ الایمان لانها طائفة بین الشک و الیقین، لا یَبْغِیانِ ای لا یختلطان و لا یتغیّران و قیل لا یَبْغِیانِ علی الناس فیغرقاهم.
وَ اسْتَکْبَرَ هُوَ وَ جُنُودُهُ فِی الْأَرْضِ ای تعظّم فی ارض مصر و ما یلیها بدعوی الالهیّة و الامتناع من اتّباع الرّسل و الایمان بهم بغیر الحق، یعنی بغیر حقّ اوجب ذلک بالباطل. و قیل الباء للحال ای غیر محقّین، وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ إِلَیْنا لا یُرْجَعُونَ للبعث و النّشور، قرأ نافع و حمزة و الکسائی و یعقوب لا یرجعون بفتح الیاء.
قوله: «قالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی». چون فرمان آمد از جبّار کائنات بموسی (ع) کلیم که: «اذْهَبْ إِلی‌ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغی‌» و موسی دل بر آن نهاد که پیش فرعون رود، از اللَّه تعالی تمکین خواست و ساز و اهبّت آن کار، گفت: «رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی» و این از بهر آن گفت که موسی را آن ساعت دل بتنگ آمده بود و باری بر دل وی نشسته که از چنان مقام مناجات می‌بایست شدن و با دشمن سخن می‌بایست گفت. پس از آن که با حق تعالی جلّ جلاله سخن گفته بود. گفت بار خدایا چون با دشمن سخن می‌باید گفت نخست این بار از دل من فرو نه و دلم بر گشای و فراخ گردان تا رسالت بتوانم گزارد و جواب بتوانم شنید. قال ابن جریح: اشْرَحْ لِی صَدْرِی، ای وسع و لیّن قلبی بالایمان و النبوّة لاعی عنک ما تودعه من وحیک و اجتری علی خطاب فرعون.
وَ إِذا قِیلَ لَهُمُ لکفّار مکّة اسْجُدُوا لِلرَّحْمنِ قالوا مَا الرَّحْمنُ ما نعرف الرحمن الّا رحمن الیمامة، یعنون مسیلمة الکذاب کانوا یسمّونه رحمن الیمامة، أَ نَسْجُدُ لِما تَأْمُرُنا قرأ حمزة و الکسائی یأمرنا بالیاء، ای لما یأمرنا محمد (ص) بالسجود له، و قرأ الآخرون بالتاء، ای لما تأمرنا انت یا محمد «و زادهم» قول القائل لهم: اسْجُدُوا لِلرَّحْمنِ، نُفُوراً عن الدین و الایمان، و هو نظیر قوله: فَلَمْ یَزِدْهُمْ دُعائِی إِلَّا فِراراً، وَ لا یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلَّا خَساراً، و کان سفیان الثوری اذا قرأ هذه الایة، رفع راسه الی السّماء و قال: الهی زادنی خضوعا ما زاد اعداک «نفورا».
«لَقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّکْرِ» ای عن الایمان و القرآن «بَعْدَ إِذْ جاءَنِی» یعنی: الذّکر مع الرّسول «وَ کانَ الشَّیْطانُ» و هو متمرّد عات من الانس و الجنّ و کلّ من صدّ عن سبیل اللَّه فهو شیطان «لِلْإِنْسانِ خَذُولًا»، ای تارکا یترکه و یتبرّأ منه عند نزول البلاء و العذاب. و حکم هذه الآیات عامّ فی کلّ متحابّین اجتمعا علی معصیة اللَّه. و منه‌ قول النّبیّ (ص): «مثل جلیس الصّالح و السّوء کحامل المسک و نافخ الکیر فحامل المسک امّا ان یحذیک و امّا ان تبتاع منه و امّا ان تجد منه ریحا طیبة و نافخ الکیر امّا ان یحرق ثیابک و امّا ان تجد ریحا خبیثة».
کتابهای دیگری نیز به ابومنصور نسبت داده می‌شوند که برخی مفقود شده یا در دسترس نیستند مانند کتاب المقالات، و برخی دیگر که به نظر می‌رسد به نام او منسوب شده‌اند تا در میان ماتریدیان مورد توجه قرار بگیرند مانند، الجدل فی اصول الفقه، کتاب رد اوائل الادله للکعبی، رد تهذیب الجدل للکعبی، رد وعید الفساق للکعبی، الرد علی القرامطه، رد الامامه لبعض الروافض، رساله فی الایمان.