برودت. [ ب ُ دَ ] ( اِمص ) برودة. سردی. ( غیاث ). خنکی. مقابل حرارت. مقابل گرمی : گفتم که از برودت ایام جای ساخت گفتا که از حرارت جنبش گزید فر.ناصرخسرو.جسم هوا رابوسیلت برودت... فرستاد. ( سندبادنامه ص 2 ). || کدورت و نقار. ( ناظم الاطباء ). سردی. بی مهری. ورجوع به کدورة شود. برودة. [ ب ُدَ ] ( ع مص ) خنک و سرد گردیدن. ( از منتهی الارب ). سرد شدن. ( المصادر زوزنی ) ( دهار ) ( از اقرب الموارد ). برودة. [ ب ُ دَ ] ( ع اِمص ) خنکی و سردی. ( منتهی الارب ). سردی. ( دهار ). ضد حرارت. ( از اقرب الموارد ). برودت. ج ، برودات. ( دهار ). و رجوع به برودت شود. || جرجانی گوید کیفیتی است که تفریق بین متشاکلات و جمع بین متخلفات از شأن آنست. ( از تعریفات ).
معنی کلمه برودت در فرهنگ معین
(بُ دَ ) [ ع . ] (مص ل . ) سرد شدن ، خنک شدن .
معنی کلمه برودت در فرهنگ عمید
سرد شدن، سردی، خنکی.
معنی کلمه برودت در فرهنگ فارسی
سردشدن، سردی و خنکی ۱- ( مصدر ) سرد شدن خنک شدن . ۲- ( اسم ) سردی خنکی .
معنی کلمه برودت در ویکی واژه
سرد شدن، خنک شدن.
جملاتی از کاربرد کلمه برودت
و چنانک در عالم کبری چهار فصل بود بهار و خریف و تابستان و زمستان در آدم که عالم صغری است چهار طبع بود: حرارت و برودت و رطوبت و یبوست در چهارچیز تعبیه؛ صفرا و سودا و بلغم و خون. در عالم کبری چهار باد بود باد بهاری و باد تابستانی و باد خزانی و باد زمستانی تا بهاری اشجار را آبستن کند و برگها بیرون آرد و سبزهها برویاند و تابستانی میوهها بپزاند و خزانی بخوشاند و زمستانی بریزاند همچنین در آدم چهار باد بود: یکی جاذبه دوم هاضمه سیم ماسکه چهارم دافعه. تا جاذبه طعام را بحلق کشاند و بهاضمه دهد تا بپزاند و بماسکه رساندتا منافع آن تمام بستاند پس بدافعه دهد دافعه بدر بیرون کند. چنانک از آن چهارباد اگر یکی نباشد در عالم کبری جهان خراب شود ازین چهار باد در عالم صغری اگر یکی نباشد قوام قالب نتواند بود.
کاتدها را که حاوی مس الکترولیز شده میباشند و معمولاً در مرحله اول الکترولیز حدود 9/99 درصد مس دارند، ذوب کرده و در شکل و اندازه های معین و بر اساس برنامه تنظیمیمیریزند. پس از آنکه آند در عملیات الکترولیز تصفیه شد و به کاتد پیوست، اکنون کاتد به عنوان مس خالص آماده ورود به عرصه صنعت و بازار کار میباشد که در این موقع ممکن است کاتد از روشهای نورد به فرمهای متنوع شکل گیرد و از طریق کشش به شکل سیم در مصارف برقی ویا به صورت لوله در مصارف برودتی به کار گرفته شود. بخش دیگری از کاتد راهی کارخانه های آلیاژ سازی شده ودر تولید آلیاژهای مس به کار گرفته میشود.
درتابستان این سطوح داخلی منبع مناسبی از برودت هستند که ساکنین زیرزمین با این مطلب اشنا هستند. فقط وقتی که میزان رطوبت هوا وخاک در تابستان بالا میرود وجمع شدن ذرات اب در نزدیکی دیوارها وکف به عنوان یک مشکل اساسی مطرح میشود انجام عایق بندی لازم وضروری است.
با آب مصرفی تماس پیدا کند. به عبارتی لولهها باید خارج مخزن باشند؛ که این خود اتلاف انرژی چشمگیری را در پی دارد. قدرت سیستم برودتی باید به اندازهای باشد که دیوارههای مخزن یخ نزند ولی آب به سرعت خنک شود!
از برودت همچو آب از بسکه می بندد هوا بادبان امروز کشتی را بجای لنگر است
مهتاب بسته شد ز برودت به روی خاک چندان کزو فتاده همه در گمان برف
ز کافورم غرض سکن مزاج است که تسکین زان برودت یافت اجزا
اما هر بادی که دارای توان کافی جهت عبور از میان برگها راداشته باشد مسلماً چنین مشکلی را برطرف خواهد کرد وبعلاوه برودت حاصل از بخار اب روی برگها نیز به خنکی اطراف بنا کمک خواهد کرد.
آب و هوای این منطقه گرم و خشک با تابستانهای گرم و سوزان و زمستانهای سرد و خشک بوده و حداکثر دمای هوا در تابستان به بیش از ۵۵ درجه سانتیگراد و حداقل برودت هوا در زمستان به ۷- درجه سانتیگراد میرسد.
ز ننگ زاهد ما بگذر ای برودت طبع به حق ریش دوشاخی که نیست کم ز سمور
الاستومر برای تولید عایقهای برودتی - حرارتی و عایقهای صوتی کاربرد فراوانی دارد. هماکنون شرکتهای بسیار بزرگی در ایران و سایر کشورها این عایقها را بر پایه الاستومر در سایزها و ضخامتهای مختلف تولید میکنند که در جهت ذخیره انرژی و صرفه جویی در آن و همچنین کاهش آلودگی صوتی کاربرد بسیاری دارند و هر روز بر اقبال تولیدکنندگان و مصرفکنندگان از این تکنولوژی افزوده میشود.
گربه گفت: اى موش بیهوش! سرما خورده را برودت هوا و سرما بکار نمیآید، و تشنهى آب را در تلاطم دریا و غدیر سیراب نمیسازند صنعت و بازى گردکان به چه کار من میآید؟ موش دانست که گربه گرسنه است، گفت: اى شهریار! دیروز ران راست گنجشکى را یخنى کردهام چند قرص کلوچه قندى با آن ذخیره کردهام، هرگاه شهریار مرا مرخص میفرماید بروم و آنرا بیاورم!. گربه را ناخن خیال در یخنى پخته فرو رفت و زمام اختیار از دست بداد، در این مقام لسان حال موش باین بیت گویا بود:
ز بس برودت در طبع روزگار حرون که منجمد شده قوهٔ نما به طبعگیاه
از چهار طبع پدید آمدهاست که از میان آنها، دو طبع، یعنی حرارت و خشکی شدید به ظاهر آن اختصاص دارد و دو طبع دیگر یعنی برودت و رطوبت به باطن آن. ظاهر آن، سخت و باطن آن نرم است. ظاهر هیچ جسمی به سختی ظاهر آن نیست. همچنین نرمی باطن آن به اندازه سختی ظاهرش است. از میان فلزات جیوه مانند آهن است؛ زیرا ظاهر آن آهن و باطن آن جیوهاست.
فشردهسازی کابین فرآیندی است که در آن هوای مطبوع به داخل کابین هواپیما یا فضاپیما پمپ میشود تا محیطی امن و راحت برای مسافران و خدمه پرواز در ارتفاعات بالا ایجاد شود. برای هواپیما، این هوا معمولاً از خروجی موتورهای توربین گاز در مرحله کمپرسور تأمین میشود و برای فضاپیماها با مخازن تحت فشار بالا و اغلب برودتی حمل میشود. هوا قبل از اینکه توسط یک یا چند سامانه کنترل محیطی به داخل کابین توزیع شود در صورت لزوم سرد و مرطوب شده و با هوای در گردش مخلوط میشود. فشار کابین توسط شیر خروجی تنظیم میشود.
بیدل به چارسوی برودت رواج دهر گردکساد، جنس وفا را لحاف شد
ساکن شوید فارغ و آزاد در بهشت بی حَرِّ و بی برودت بی جوع و بی ظماء
پنزیاس پس از پایان تحصیلاتش به آزمایشگاههای بل در هولمدل رفت و به رابرت وودرو ویلسون پیوست. او در گیرندههای بسیار حساس برودتی ریزموج مدتی کار کرد و رصدهایی را در قالب ستارهشناسی رادیویی انجام داد.
انواع مختلف آبنماها با توجه به شکل، نحوه طراحی، نحوه اجرا، مواد به کار رفته در فرایند ساخت، ویژگیهای سمعی و بصری، ویژگیهای تصفیه کنندگی، اندازه، محل قرارگیری، برودت یا گرمایش و … تقسیمبندی میشوند.
گذشت آن کز برودت آب می ماند چو شاخ کرگدن فوق فواره