چمن از شاخ شکوفه فلک پروینست که زازهار نمودار ثریا دارد
احمد معمارزاده (۱۳۰۴-) وزیر بازرگانی در دولت نظامی غلامرضا ازهاری بود.
تا آنجا که من یادم هست تیمسار ازهاری میگفتند، «خوب، حالا یک عده هم ده روز هم زندان باشند شاید یککمی در آرامش کمک کند. یک تعدادی ده روز هم زندان باشند.»
هم خط بر آن رخسار به هم سبزه بر ازهار به هم گل میان خار به ایمن ز گلچین پیکرش
افسار گسسته فرس، و رفته به صحرا مرعا و قرو دیده و ازهار دمیده
جعفر عادلی رانکوهی (زادهٔ ۱۳۰۰) پزشک ایرانی و نماینده لاهیجان و نایب رئیس کمیسیون بهداری بیست و چهارمین دوره مجلس شورای ملی بود. او با با اکثریت ۱۵٬۵۵۵ رای برگزیده شد. عادلی از جمله نمایندگان پان ایرانیست بود که در پی واقعه ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ قصد استیضاح دولت ازهاری را داشتند. عادلی در ۴ بهمن ۱۳۵۷ به همراه جمعی دیگر از نمایندگان از آنجا که نمیتوانستند «نقش ملی و قانونی خود را ایفا نمایند» از نمایندگی استعفا دادند.او یکی از ۳۳۵ نفری بود که اموالش به دلیل همکاری با رژیم پهلوی به دستور شورای انقلاب اسلامی، در ۲۷ خرداد ۱۳۵۸ مصادره شد.
ازهاری در سال ۱۳۳۶ به فرماندهی لشکر کرمان و پس از آن به فرماندهی لشکر سبزوار منصوب شد و دو سال بعد با به درجه سرلشکری ارتقاء یافت و سپس به فرماندهی دانشکده جنگ منصوب شد. وی پس از چندی در ۱۳۴۱ به ستاد فرماندهی نیروی زمینی منتقل شد و یک سال بعد با درجه سپهبدی به فرماندهی سپاه غرب منصوب شد. ازهاری در سال ۱۳۴۵ نماینده نظامی ایران در گروه نمایندگان پیمان نظامی سنتو بود. وی به مدت دو سال از ۱۳۴۸ جانشین رئیس ستاد بزرگارتشتاران شد و در دوران ریاست ارتشبد فریدون جم بر ستاد بزرگارتشتاران خود را بازنشسته نمود ولی در ۲۸ تیر ماه سال ۱۳۵۰ با برکناری ارتشبد فریدون جم با درجه ارتشبدی مجدداً به خدمت دعوت و تا ۱۳ دی ۱۳۵۷ ریاست این ستاد را به عهده داشت.
با شکست دولتهای متعدد در مقابله با انقلاب، و بهدنبال حوادث ۱۳ آبان ۱۳۵۷ در پایتخت محمدرضا شاه تصمیم گرفت با انتصاب یک نظامی به ریاست دولت جریان انقلاب را متوقف کند. به همین منظور در ساعت ده صبح روز ۱۴ آبان ۱۳۵۷ ارتشبد غلامرضا ازهاری به کاخ نیاوران احضار شد و پس از مذاکرات مختصری پادشاه به وی تکلیف نخستوزیری را نمود و او نیز این مأموریت را پذیرفت. نخستوزیر جدید در ۱۵ آبان ۱۳۵۷ منصوب شد و همان روز کابینه نظامی خود را معرفی کرد. در این دولت غلامعلی اویسی به سرپرستی وزارت کار و امور اجتماعی، سپهبد امیرحسین ربیعی به سرپرستی وزارت مسکن و شهرسازی و ارتشبد عباس قرهباغی به وزارت کشور منصوب شدند.
مایه اقرار من، گلبن ازهار من قلزم ز خار من، راه بوصل از چه روست؟
امیراصلان افشار، نخستوزیر پیشین ایران، فرزند جانمحمدخان امیرمسعود و امیربانو (طلعتالملوک) بود. جانمحمدخان امیرمسعود قاسملو در ۳۰ آبان ۱۲۹۸ در تهران به دنیا آمد و از نظامیان دورهٔ رضاشاه بود و به مقام سرهنگی رسید. وی فرزند خود را به احترام نیاکان خود «امیراصلان» نام نهاد. امیراصلان، رئیس ایل «ارَسلو» از خانهای دوران نادرشاه بود. پسرعموی او امیرخسرو افشار قاسملو در کابینههای جعفر شریفامامی و غلامرضا ازهاری به وزارت امور خارجهٔ ایران رسید.
از اقدامات دولت نظامی ازهاری، دستگیری نویسندگان مطبوعات، بازداشت دولتمردانی چون ارتشبد نعمت نصیری، منوچهر آزمون، عبدالعظیم ولیان، داریوش همایون، غلامرضا نیکپی و امیرعباس هویدا بود.
عالم در نضرت بهار بود و زمین در خضرت ازهار، گیتی در رنگ و بوی بود و عندلیب در گفتگوی صراحی و صباح برایشان و اثر راح رواح در سر ایشان، آتش شرم با آب گرم در هم آمیخته و شیطان هوی از عقال عقل گریخته، مفرح اتحاد، همه را یک مزاج کرده و بقراط اعتقاد، همه را یک علاج فرموده، همه در هم پیوسته و بهم بسته و نقش بیگانگی بصورت یگانگی بدل شده.
اویسی در دولت نظامی ارتشبد ازهاری که از ۱۵ آبان تا ۱۱ دی ۱۳۵۷ به طول انجامید، وزیر کار و امور اجتماعی بود.
ز اعتدال نو بهار گلشنت در مهرگان می دماند خیری از ازهار وگلبرگ از خسک
تو اندر خویشتن دایم چو بو در گل چه ماندستی چو برگ از شاخ و چون میوه سر از ازهار بیرون کن
داغ جنان و باغ جنانست ساحتش ز ازهار گونه گونه وز اشجار پر ثمار
ارتشبد غلامرضا ازهاری (۲۲ بهمن ۱۲۹۰ – ۱۴ آبان ۱۳۸۰)از فرماندهان ارتش شاهنشاهی ایران قبل از انقلاب بود. وی ارتشبد نیروی زمینی شاهنشاهی ایران، رئیس ستاد از ۲۸ تیر ۱۳۵۷ تا دی ۱۳۵۷ و به مدت ۵۵ روز نخستوزیر ایران و رئیس دولت نظامی از ۱۵ آبان ۱۳۵۷ تا ۱۱ دی ۱۳۵۷ بود.
ارتش رهاییبخش ایران با نام مخفف (آرا) نام سازمانی نظامی بود که بهرام آریانا به اتفاق غلامرضا ازهاری، سردار جاف، حسن جاف و حمایت اردشیر زاهدی، با حمایت دولت عراق برای حمله به ایران تأسیس کرد.
ملکا و پادشاها! جان مشتاقان لقای خود را که از دریای هستی به کشتی اجتهاد، عبور می جویند به سلامت و سعادت به ساحل فضل و رحمت خویش برسان. دردمندان لقای فراق خود را به مرهم و درمان امانِ خویش، صحت و عافیت ابدی روزی گردان. دیدۀ دل هر یکی را به تماشای انوار و ازهار بستان غیب گشاده گردان. شبروان خلوت را در ظلمات هوی و شهوات ازگمراهی و بی راهی نگاه دار. ای خدایی که به امر «اهبطوا» مرغان ارواح ما را به دام و دانهٔ قالب خاکی محبوس کردی، به کمالی فضل خویش از این دامگاه صعب به گشاد عالم غیب راه نمای، یا اله العالمین و یا خیرالناصرین. ابتدای کلام و آغاز پیام به حدیثی کنیم از احادیث رسول صادق، محمد مصطفی صلی الله علیه و سلم: روی فی اصّح الاخبار عن افصح الاخیار انه قال: «ان لله تبارک و تعالی عباداً امجاداً محلهم فی الارض کمحل المطران وقع علی البّر اخرج البُرّوان وقع علی البحر اخرج الدّر». چنین می فرماید مصلح هر فساد،کلید هر مراد، پناه مطیع و عاصی، رهنمای دانی و قاصی صلی الله علیه و سلم: خدای خالق زمین و زمان را، مبدع طباق هفت آسمان را، خداوند بی حیف را، سلطان بی کیف را در جهان آب وگل بندگانند پاک تر از جان و دل.
نظر دروی بهر سو تیز بگمار بهشتی بینی از انواع ازهار