ایزدان
معنی کلمه ایزدان در ویکی واژه
در شاهنامه ایزدان استفاده نشده ولی کاربرد ایزد فراوان است. ز من بگسلد فرّهٔ ایزدی ..... گر آیم به کژی و راه بدی
جملاتی از کاربرد کلمه ایزدان
نیکی را جایزدان و از شر در جهت نشان یافتن در امور این دنیا - هر چند سترگ بود - بگذر. اوقات را با امروز و فردا کردن مگذران و بدی را وسیله ی کسب حسنه مگذار.
این اساطیر به صورت تندیسههای بزرگ سنگی از جنس سنگ خارا و مرمر سیاه، تندیسههای براق مفرغی و زرین همچنین ایزدان و ایزدبانوانی ساخته شده از گل رس که به ترتیب سلسله مراتبی که معمولاً به حالت نشسته یا ایستاده دیده میشوند.
سنگنوشته میتانی، بازمانده از سدهٔ چهاردهم پیش از میلاد، باستانیترین سند مکتوب زبانهای هندوایرانی (آریایی) است و از لحاظ زبانشناسی تاریخی و نیز از لحاظ تاریخ مهاجرت مردم آریایی به آسیای میانه، ایران و هند اهمیت بیش از اندازه دارد. سنگنوشته معروف میتانی که در زمان نگارش آن به چهارده قرن پیش از میلاد میرسد، مربوط به پیماننامهای است که میان شاه میتانی و شاه هیتی نگاشته شده و در آن ایزدان آریایی چون گواهان نیایش شدهاند. ایزدانی که در این سنگنوشته از آنان یاد شده، عبارتند از ایندرا، وارونا، میترا و ناسَتیه و معلوم میشود که شاهزادگان و آزادگان میتانی با این که زبان و برخی از رسمهای بابلی را پذیرفته بودند همچنان ایزدان آریایی نیاکان خود را نیایش میکردند.
تمدن غرب طی سدههای متمادی اساطیر را فقط در اساطیر یونان متجلی میدیدهاست. تنها زمانی که مجموعههای اساطیری فرهنگهای دیگر به وجود آمد، روشن شد که اساطیر یونانی چقدر منحصر به فرد بوده و چه نقش مهمی داشتهاند. سنت داستانگویی باعث رواج اسطورهها شد و بدین وسیله دهانبهدهان میگشت. از این رو، ایزدان را به هنگام نگارش اسطورهها در حدود ۷۵۰ پیش از میلاد به خوبی میشناختند. وقتی در سدهٔ ۵ پیش از میلاد آتن مرکز حیات معنوی شد، بیش از نیمی از جمعیت بزرگسال و مذکر شهر میتوانستند بنویسند و بخوانند. سطح سواد در همهٔ شهرهای یونانی این دوره بالاتر از دورههای دیگر فرهنگ غرب پیش از قرن بیستم بود.
تو چشم مهانی سر بخردان نگهبان جان تواند ایزدان
در آنجا بود که خدایان گرد هم میآمدند تا شراب لذیذ ایزدان یونان، نکتار، و خوراکشان یعنی آمبروزیا را که به آنان زندگی جاودانه میداد بخورند.
وز او آفرین باد بر ایزدان که هستند فرمانبرش جاودان
پس از آمدن اسلام به ایران، بسیاری از اسطورههای ایرانی کنار گذاشته شد یا حداقل از رونق و رسمیت افتاد. اسطورههای مربوط به خلقت، کردارهای ایزدان و کلاً یزدانشناسی نیروهای فراطبیعی، و پیشبینیهای مربوط به پایان جهان از آن جملهاست. برخلاف موارد ذکر شده، کردارهای شخصیتهای اسطورهای در قالب حماسه به فارسی نو انتقال یافت و تا اندازهٔ زیادی حفظ شد. چنانکه بزرگترین اثر حماسی تاریخ ایران شاهنامه فردوسی در دوران اسلامی نوشته شدهاست. شاهنامه از نظر ادبی و حماسی بر همهٔ آثار دورانهای پیش برتری شگرف میدارد.
هندوان به عده بیشماری از ایزدان آسمانی و زمینی با نامها و صفات غریب معتقدند و به آنها کرنش میکنند و برای هر یک پرستشگاه با شکوهی میسازند. این ایزدان با هم خویشاوندی سببی و نسبی دارند و ویژگیهای جسمی و روحی هر یک به تفصیل و با ذکر جزئیات در کتب مقدس و فرهنگ دینی هندوان آمدهاست. باور به جلوهگری خدایان به شکل انسان و حیوان در ادوار مختلف، نیز بسیار جلب نظر میکند دستهبندی خدایان در ارتباط با طبقات اجتماعی نیز مرسوم است.
اوریپیدس به خدایان همچون انسانهایی مینگرد که برای رسیدن به اهداف خویش به دروغ و فریبکاری دست مییازند، اما در پایان تمامی خدعهها و نیرنگهایشان برملا میگردد. وی ایزدان را موجوداتی پست و قابل نفرین مینمایاند. هیپولوتوس میگوید: «ای کاش نفرین آدمیان گریبانگر خدایان میشد!» خدایان علیرغم قدرت اساطیری خویش، برای رسیدن به هدف، به هر وسیلهای توسل میجویند.
قدیمیترین معنای مهر که شاید بتوان گفت اولین کارکرد این ایزد نیز میباشد، پیمان است. وی ایزد جنگ است، ایزد روشنی و فروغ است، ایزد پیمان و نگهبان عهد و میثاق است، ایزد حافظ خانواده و شهر و کشور است، ایزد بخشندهٔ ثروت و نعمت است، ایزد پیروزی است، ایزد شهریاری و قدرت و تسلط است، ایزد داور اعمال در روز واپسین است، ایزد راستی و سخن و کلام راست و زیباست، ایزدی است که همه از شهریاران تا افراد عادی خلق به او پناه جویند. ماه مهر (ماه هفتم از سال خورشیدی) و روز مهر (روز شانزدهم هر ماه) به او پیوند یافتهاست. مهر یا میترا همچنین یکی از کهنترین ایزدان مردمان هندوایرانی (آریایی) پیش از روزگار زرتشت است.
اورمزد بزرگ را خواندند آفرینها بر ایزدان راندند
ترایزدان همی گوید که دردنیا مخور باده تراترسا همی گوید که در صفرا مخورحلوا
مانویت تا حدی یک دین ایرانی است اما در گنوسیسم خاورمیانهای ریشه دارد. در نگاه اول ارتباط میان مزدیسنا و مانویت، واضح به نظر میرسد زیرا هر دو دوگانه پرستانه هستند و تعداد زیادی از ایزدان زرتشتی در آیین مانی حضور دارند. گراردو نیولی در دانشنامه دین مینویسد که «میتوانیم بگوییم مانویت از سنت دینی ایرانی برخاسته است و رابطهاش با مزدیسنا، مانند رابطه مسیحیت با یهودیت است.»
سپس آبزو نزد تیامات گلایه میکند که غوغای فرزندانشان (ایزدها) خواب را از چشم او ربوده و او قصد نابودی آنها را دارد. تیامات مخالفت میکند اما «مومو»، رایزن و راهنمای آبزو از این تصمیم آبزو حمایت میکند. انکی، ایزد، متوجه این تصمیم میشود و جادو کرده و آبزو را به خوابی عمیق فرومیبرد. انکی به همراهی چند ایزد جوان آبزو را میکشد و مومو را به اسارت برده و سکونتگاه آبزو را نیز غصب میکند. انکی اکنون سالار آب شیرین است. تیامات، اما تعهد کردهاست که انتقام آبزو را از ایزدان بگیرد.