آموزگاری

معنی کلمه آموزگاری در لغت نامه دهخدا

( آموزگاری ) آموزگاری. [ زْ / زِ ] ( حامص مرکب ) چگونگی و عمل و صفت آموزگار. تعلیم.

معنی کلمه آموزگاری در فرهنگ فارسی

( آموزگاری ) ۱ - چگونگی و عمل آموزگار تعلیم معلمی . ۲ - معلمی مدرس. ابتدائی .

معنی کلمه آموزگاری در ویکی واژه

عمل و شغل آموزگار.

جملاتی از کاربرد کلمه آموزگاری

اخوان تا بیست سالگی در مشهد بود و مدرسه فنی (دبیرستان) را که تمام کرد به تهران آمد و چند سالی در حومهٔ تهران به کار آموزگاری پرداخت. سپس از دهه چهل از طرف وزارت فرهنگ مأمور به خدمت در کتابخانه ملی شد.
یادآوری فرع نسیان است، در صورتیکه هرگز از خاطر مستمندم فراموش نباشید، اگر در یادآوری تقصیری رفته جای آموزگاری است نه بهتان فراموش کاری. اگر چه مکرر سیاحت و تفرج ساحت شمیران کرده اند و باغ و راغش را از طلعت زیبا و قامت رعنا شرم بهشت و غیرت طوبی آورده، ولی هرگز بر جویبار دیده کمترین بنده خویش نخرامیده اند و نسیم وار بر لاله و گل نغلطیده، باغی است ملکی این مملوک در حقیقت متعلق به سرکار، خاص تفرج ساخته اند و محض تماشا پرداخته. فردا عصر پنجشنبه بنابر قانون مقرر آغاز آزادی است و اول اختیار و شادی. استدعا آن است که بی افاضه عذر و تاخیر تامل و تدبیر از شبستان بدان گلستان خرامند و از تنعم کاخ به تفرج شاخ فرمایند، بیت:
اوراژ در ۱۹۲۴ عصر نو را فروخت و به فرانسه رفت تا با گئورگ گورجیف آموزگاری معنوی که پی.دی. آسپنسکی به او معرفی کرده بود، مطالعه کند. پس از گذراندن آموزش ابتدایی سیستم گورجیف، اوراژ از سوی گورجیف به آمریکا فرستاده شد تا کلاسهای آموزش سیستم تازهٔ تکامل بخشیدن به خود را که روی کار هماهنگ کارکردهای اندیشمندی، عاطفی و متحرک تأکید داشت، به راه اندازند. از این گذشته، اوراژ در ترجمهٔ نخستین نسخهٔ همه و همه چیز گورجیف و همین‌طور ملاقات با مردمان برجسته از روسی به انگلیسی کار کرد؛ با این حال، هیچ‌کدام از آن‌ها در دوران زندگی آن دو به چاپ نرسیدند.
بتی را که بودم بدو روزگاری جدا دارد از من بد آموزگاری
گرینبلت خود را از یهودیان اشکنازی اروپای شرقی می‌داند. پدرانش به آمریکا کوچیدند. پدربزرگش ژنده‌چین و پدرش وکیل بوده‌است. او پس از تحصیلات ابتدایی به دانشگاه ییل رفت. در ۱۹۸۰ پس از سالیانی آموزگاری در دانشگاه، به رتبه استادی رسید و نخستین کتاب نامدارش را دربارهٔ ادبیات قرن شانزدهم انگلیس نوشت. پس از بیست‌وهشت سال پژوهش و آموزگاری در کالیفرنیا به ماساچوست رفت و در دانشگاه هاروارد مشغول شد. در سال ۲۰۰۰ «استاد علوم انسانی» نامیده شد. در سالیان بعد کتاب‌هایی پرفروش در شکسپیرشناسی و مطالعات رنسانس نگاشت.
او علاوه بر کار کردن به عنوان یک طراح رقص، آموزگاری تأثیرگذار برای بازیگران در رقص و حرکت به حساب می‌آمد. او از سال ۱۹۵۸ تا ۱۹۹۳ در مدرسه جولیارد، آن‌چه را «روش رقصیدن» می‌نامید، آموزش داد.
اعظم طالقانی پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، جامعه زنان انقلاب اسلامی را به خواست پدرش و با آرمان آموزش زنان و حل مشکلات آنها بنیان گذاشت. سپس نماینده مجلس نخست شورای اسلامی شد و پس از آن دوباره به آموزگاری پرداخت. او از سال ۱۳۶۳ دبیر کل جامعه زنان انقلاب اسلامی نیز بود.
تو را دولت آموزگارست و نیست به از دولت آموزگاری دگر
سعادت زمانی که درسال ۱۳۲۴ از دانشسرای مقدماتی تهران فارغ‌التحصیل شد به پیشه آموزگاری در تهران پرداخت. وی در سال ۱۳۳۰ موفق به گرفتن مدرک کارشناسی در رشته زبان فرانسه و انگلیسی از دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شد؛ و در سال ۱۳۳۱ که تحصیلات دانشگاهی را به پایان رسانید از آموزگاری به دبیری ارتقا یافت. سعادت مدرک کارشناسی ارشد زبان‌شناسی خود را در سال ۱۳۴۷ از دانشگاه تهران گرفت.
با سعادت باشیا هرجا که باشی نیکبخت کز سعادت بخت را آموزگاری کرده‌ای
اگر کار آگهی آگه ز کاریست هم از شاگردی آموزگاریست
مرا این روزگار آموزگار است کزین به نیست‌مان آموزگاری
او آموزگاری صبور و دلسوز برای همه آموزگاران که سرنوشت علمی دانش‌آموزان ایران را به عهده داشتند، بود. نه این ادعای راقم سطور باشد، بل نظر همه کسانی است که معاشر، همدم و فخر شاگردی وی را داشته‌اند.
علی الجمله در اندک روزگاری نماندش در هنر آموزگاری
ندانم فرق عزت را ز خواری که عشقم کرده این آموزگاری
در جبلت داشت عقل وعفت و مهر و ادب را جز خدایش کس نبد در هیچ وصف آموزگاری
در دوره جنگ جهانی دوم و اشغال تونس به دست نازی‌ها به یک اردوگاه کار اجباری در تونس فرستاده شد. پس از جنگ، بار دیگر تحصیلات خود را در رشته فلسفه ادامه داد و پس از دانشگاه الجزیره در دانشگاه سوربن پاریس ثبت‌نام کرد. با این حال تا سال ۱۹۵۳ به آموزگاری در دبیرستان کارنوی تونس ادامه داد و دبیر بخش فرهنگی نشریه اکسیون بود (که بعداً به ژون آفریک تغییر نام داد).
در مکتب خیال، دلم طفل عقل را آموزگاری خرد خرده‌دان دهد
اعظم علائی طالقانی در سال ۱۳۲۲ در تهران زاده شد. پدرش سید محمود طالقانی، روحانی شیعه و از کنشگران ملی-مذهبی مخالف دودمان پهلوی بود. وی در نوجوانی با مرتضی اقتصاد ازدواج کرد و با وجود داشتن ۲ فرزند، در سن ۱۷ سالگی، یک دوره مدیریت را گذراند و به آموزگاری و مدیریت مدرسه پرداخت.
عباس اقبال آشتیانی در کتاب تاریخ مفصل ایران یادآور می‌گردد چون اسماعیل میرزا در دوران جوانی در هرات به دست آموزگاری سنی مذهب تربیت یافته بود مصمم شد که مذهب شیعه را براندازد و خطبه و سکه را به نام خلفای راشدین (ابوبکر، عمر، عثمان و علی) جاری سازد. اسماعیل حقی اوزون چارشلی مورخ ترک در کتاب تاریخ عثمانی می‌نویسد که شاه اسماعیل دوم پس از به دست گرفتن زمام سلطنت و حکومت اعلام کرد که پیرو طریقت اهل سنت است.