آفتاب گردش

معنی کلمه آفتاب گردش در لغت نامه دهخدا

( آفتاب گردش ) آفتاب گردش. [ گ َ دِ ] ( اِ مرکب ) حرباء.

معنی کلمه آفتاب گردش در فرهنگ معین

( آفتاب گردش ) (گَ دِ )(اِمر. ) نک آفتاب پرست .

معنی کلمه آفتاب گردش در فرهنگ فارسی

( آفتاب گردش ) ( اسم ) حربا آفتاب گردان آفتاب گردک آفتاب پرست .
حربائ

معنی کلمه آفتاب گردش در ویکی واژه

آفتاب‌گردش
(قدیم): آنچه آفتاب بر آن می‌گردد و می‌تابد، و به مجاز، همه روی زمین. همه جهان. نک آفتاب پرست.

جملاتی از کاربرد کلمه آفتاب گردش

دانم که سایهٔ حق، داند که می‌ندارد در آفتاب گردش گیتی چو من سخنور
رسدت بر اوج خوبی، اگر آفتاب گردی که در آفتاب گردش چو تویی دگر نباشد
(چون زلف عنبرینت در آفتاب گردش کو حلقه ای که دارد خورشید و ماه بر در)
بجز دهان تو در آفتاب گردش کس ذره که باشد درو ستاره نهان
آن سایه خدای، که گردون ندیده است در آفتاب گردش از آن سایه خدا
در قرن اگر برآید در آفتاب گردش از مادر زمانه همچون تویی نزاید
در آفتاب گردش از آن ذره برنخاست کو دید روی ما و هوادار ما نشد
دو چیز هست که در آفتاب گردش نیست وفای عهد درین عهد و سایه عنقا
در آفتاب گردش ازین سایه کی فتاد تا سایبان سبز فلک گستریده‌اند
در آفتاب گردش از آثار عدل او آشفتگی نیافتم الا بزلف یار