آتش نفس

معنی کلمه آتش نفس در لغت نامه دهخدا

( آتش نفس ) آتش نفس. [ ت َ ن َ ف َ ] ( ص مرکب ) پُرشور :
آتش نفسان قیمت میخانه شناسند
افسرده دلان را به خرابات چه کار است ؟عمعق.

معنی کلمه آتش نفس در فرهنگ عمید

( آتش نفس ) ۱. پرشور.
۲. پرسوزوگداز.

معنی کلمه آتش نفس در فرهنگ فارسی

( آتش نفس ) پرشور

معنی کلمه آتش نفس در ویکی واژه

آتش‌نفس
(قدیم): دارنده دَمِ گرم و پر اثر؛ دارنده سخنان شورانگیز. از سینه آتش‌نفسان دود برآید/ چون خامه صائب کند انشای قیامت. «صائب»

جملاتی از کاربرد کلمه آتش نفس

جسم آتش نفسان خرج زبان می گردد صرفه شمع در این است که خاموش شود
از ره آتش نفسی می آید شعله آتش و آهش نگرید
آتش نفس لجوج ار هیچ‌گون تیزی کند ما به آب قوت علوی برو برنم زنیم
ز کثرت گر سرائی ظل آتش نفس اوست مر آتش ز وحدت گر ستائی نور ذات اوست عنوانش
چرا آتش اندر نیفتد به کس گل آتش رخ و بلبل آتش نفس
منِ آتش نفس اندر طلبش آه زنان هر کجا گام نهادم در و دیوار بسوخت
در معرکه این تفنگ فریادرس است خصم افکن و گرم خوی و آتش نفس است
نمی ‎دانم که تعلیم ازکدام آتش نفس دارد به هر فنیکه خواهی عشق استاد است می دانم
ای شده سوختهٔ آتش نفسانی سال‌ها کرده تباهی و هوس‌رانی
بیان روشنی چون شمع دارم خصم جان خود من آتش نفس در زیر تیغم از زبان خود