بطلمیوس
معنی کلمه بطلمیوس در لغت نامه دهخدا

بطلمیوس

معنی کلمه بطلمیوس در لغت نامه دهخدا

بطلمیوس. [ ب َ ل َ ] ( اِ ) بطلیموس. روشنایی. ( از برهان ) ( آنندراج ). معناه الحربی. ( آثار الباقیه بیرونی چ ساخائو ص 30 س 21 از یادداشت مؤلف ).
بطلمیوس. [ ب َ ل َ ] ( اِخ ) بطلیموس مأخوذ از یونانی ، چهارده نفر از پادشاهان مصررا گویند که پس از مرگ اسکندر فیلفوس مقدونیایی در آن مملکت سلطنت کردند . ( ناظم الاطباء ). ( ج ، بطالسه ). این لقب در مصر بخلفای اسکندر مقدونی داده شد و نام شش نفر از بطالسه در کتاب مقدس مذکور است. ( از قاموس کتاب مقدس ). نام سلاله ای است که از سرداران اسکندر و از اهالی مقدونیه بود و بعد از اسکندر 14 تن از آنان در مصر حکومت کردند و بنام بطالسه شهرت یافتند. ( از قاموس الاعلام ترکی ج 2 ).

معنی کلمه بطلمیوس در فرهنگ فارسی

منجم معروف یونای و عالم جغرافیا ( و . صعید مصر - ف. حدود ۱۶۷ م . ) [ مجسطی ] و [ آثار البلاد ] از اوست وی معتقد بود که کره زمین ثابت است و در مرکز عالم قرار دارد و افلاک دور آن می گردند .
یا سزاریون یا قیصریون . سزاریون پسر قیصر بود از ۴۲ تا ۳٠ ق . م در مصر سلطنت کرد . نام پادشاه چهاردهم از بطالسه و ملقب به سزاریون یا قیصریون بود . فرزند نامشروع قیصر و کلئوپاتر بود و در ۴۲ ق . م از طرف حکومت روم بپادشاهی مصر نشانده باشد و سپس بلقب خشک و خالی پادشاهی قناعت نمود و بدست اکتاویوس پس از فتح اکتیوم کشته شد و حکومت بطالس. مصر منقرض گردید .

معنی کلمه بطلمیوس در دانشنامه عمومی

کلاودیوس بِطلَمیوس ( ۹۰–۱۶۸ میلادی ) ( به یونانی: Κλαύδιος Πτολεμαίος، تلفظ: ، پِتولِمیوس ) یکی از فیلسوفان و اخترشناسان یونان باستان بود که به احتمال زیاد در اسکندریه واقع در مصر می زیسته است.
وی الگویی را برای کیهان شناخته شده روزگار خود ارائه کرد که در آن زمین در مرکز گیتی قرار دارد و خورشید و ماه و بقیهٔ سیارات و سایر اجرام آسمانی به دورش می چرخند. در دوران بطلمیوس، به جای مدار که همان مسیر فرضی سیارات است، از مفهوم فلک استفاده می کردند. فلک یک جسم کروی صلب و نامرئی است ( مانند شیشه ) که در مرکز آن زمین قرار گرفته و سیاره به محیط آن محکم بسته شده است. با چرخش فلک به دور زمین، سیاره نیز به دور زمین گردش می کند. در دوره ی او بیشتر از ۴ سیاره ی عطارد، زهره، مریخ و مشتری کشف نشده بودند. او می گفت: هشت یا نه فلک وجود دارد که آخرین آن ها فلک الافلاک نام دارد که همهٔ ستاره ها بر روی آن قرار دارند. همچنین بطلمیوس بر این باور بود که خدا و فرشتگان پس از فلک الافلاک زندگی می کنند. به نظریه ای که بطلمیوس دربارهٔ جهان ارائه کرد، مدل زمین مرکزی می گویند. او با مشاهده حرکت ظاهری ماه و خورشید نظریه زمین مرکزی را ارائه کرد که بعدها نیکولاس کوپرنیک مدل خورشید مرکزی را ارائه کرد و عقیده ی او را اصلاح کرد.
بطلمیوس در حدود سال ۱۵۰ میلادی کتاب پر نفوذی به نام سونتارکنس ماتماتیکا یا مجموعهٔ ریاضی نوشت. هر چند این رساله بر نوشته های هیپارخوس مبتنی است، اما به خاطر فشردگی و زیبایی چشمگیرش مورد توجه قرار گرفت. شارحان بعدی برای متمایز ساختن آن از آثار کم اهمیت تر صفت مجیسته یا مجسطی به معنی بزرگترین را به آن منسوب کردند. مترجمان عرب زبان حرف تعریف ال را پیشوند کردند و آن را المجسطی نامیدند.
بطلمیوس در المجسطی پدیده هایی را بررسی می کند که بستگی به کرویت زمین دارند. سپس دستگاه زمین مرکزی نجوم را طرح ریزی می کند که قریب به ۱۵۰۰ سال مورد پذیرش عموم بود. المجسطی قدیمی ترین کوشش مجدانه در راه تبیین حرکت شناسی منظومهٔ شمسی است. اما در توجیه حرکتهای پیچیدهٔ سیاره ها که فاصلهٔ ثابتی با زمین ندارند، روی مدارهای دایره ای عاجز بود؛ بنابراین مفهوم مدارهای تدویر را به کار گرفت. بطلمیوس، در مقدمهٔ مجسطی، ریاضیات و نجوم را بسیار یقینی تر و قابل اعتمادتر از فلسفه می داند؛ و برای اثبات مرکزیت و سکون زمین در عالم، به جای دلایل فلسفی به استدلالات ریاضی و هندسی متوسل می شود. وی در این استدلال ها، آسمان را همان طور که مشاهده می شود، یعنی کروی در نظر می گیرد و براساس کرویت زمین دلایل خود را مطرح می کند.
معنی کلمه بطلمیوس در فرهنگ فارسی
معنی کلمه بطلمیوس در دانشنامه عمومی

معنی کلمه بطلمیوس در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه]
...

معنی کلمه بطلمیوس در ویکی واژه

پادشاه یونانی‌الاصل سرزمین مصر باستان پیراموان ۲۹۰ پ. م. و از جانشینان اسکندر مقدونی.
ستاره‌شناس و ریاضی‌دان و جغرافی‌دان مشهور سده دوم میلادی. کتاب جغرافیا و تاریخ قاعده شاهان وی که از روی منابع شرقی تدوین شده واجد اهمیت است.

جملاتی از کاربرد کلمه بطلمیوس

مسخّن دان دل تنگم مجسطی را نمی‌دانم به بطلمیوس بگذار این مُمثل را و مایل را
احمد بن حسن جرجانی که در صوان الحکمه تالیف ظهیرالدین ابوالحسن بیهقی با کنیه ی ابوالهیثم آمده‌است. ابوالهیثم اسماعیلی بوده و شاگردانی داشته‌است و سخنانی مشتمل بر مباحث دینی اسمعیلیه. او در نسخه‌ای از صوان الحکمه و مجموعه رسایل فارسی ابن سینا به نام ابن الهیثم خوانده شده که پیداست با حکیم ابوعلی بن الهیثم معروف به بطلمیوس ثانی خلط شده‌است.
کاساندر چون دید که اسکندر پسر اسکندر، بزرگ شده و در مقدونیه گفتگو از این است که او را از محبس بیرون آورده بر تخت بنشانند، از عاقبت این کار ترسید و نابودی خود را در آن دید؛ بنابراین به گلوسیاس رئیس زندان نوشت که سر رکسانه و اسکندر را ببرد و تن آنها را پنهان دارد و چنان کند که اثری از این دو قتل نماند. این امر اجرا شد و اسکندر چهارم و مادرش رُکسانه زهر داده شدند. کاساندر و لیزیماک و بطلمیوس و آن‌تی‌گون از این واقعه خشنود شدند، زیرا آنها همواره نگران بودند که مبادا اسکندر بزرگ شده بر تخت نشیند و پادشاهی پدر را از آنها بخواهد. از این زمان افراد مذکور امیدوار شدند که بر ممالکی که در تصرف آنان بود، بی‌منازع سلطنت خواهند کرد.
وی است. او نظر بطلمیوس را به ویژه قرار دادن زهره و عطارد زیر خورشید بسیار مورد انتقاد قرار می‌دهد.
مرا خوانند بطلمیوس ثانی مرا دانند فیلاقوس والا
این کتاب را «نالینو»[واژه‌نامه ۸] به ایتالیایی ترجمه کرده و او نقشه خوارزمی را تهیه شده به امر مأمون می‌داند که از نقشه بطلمیوس دقیق‌تر است. مخصوصاً سرزمین‌هایی که زیر فرمان اسلام قرار داشتند دقیق تر بیان شدند. بهبود دیگر حذف درازی گزاف دریای مدیترانه در نقشه‌های بطلمیوس است. هر چند گاه اشتباهاتی بیش از بطلمیوس هم دارد.
اقدامات پدربزرگ آنتیگونوس دوم (آنتیگونوس اول مونوفتالموس) و پدرش نوسانات زیادی در موفقیت و شکستشان نشان می‌داد. آنتیگونوس اول پس از اینکه بیش از هر کسی به اتحاد مجدد امپراتوری اسکندر نزدیک شد، در نبرد بزرگ ایپسوس در سال ۳۰۱ قبل از میلاد شکست خورد و کشته شد و سرزمینی که قبلاً تحت کنترل او بود بین دشمنانش، کاساندر، بطلمیوس، لیسیماخوس و سلوکوس تقسیم شد.
در ابتدا، در شرق، مصر در مرحله اولیه اروپای دوران باستان تحت حاکمیت پارسیان بود و در عصر هلنیستی به امپراتوری بطلمیوسی عصر هلنیستی رسید. لیبی توسط قوم بربر ساکن بود، در حالی که در امتداد ساحل مستعمرات فنیقی‌ها و یونانی (استعمار دوره باستان) ایجاد شد.
اسکندر بزرگ (هنگامی که به مخاطبان امپراتوری به عنوان زیربنای امپراطوری مقدونیه می‌پرداخت)، زیربنای امپراتوری سلوکی و پادشاهان بطلمیوس مصر همگی لباس بنفش پوشیدند.
وه چه معراجی که او را در صفات عقل بطلمیوس و جالینوس مات
ز شکلهای تو عاجز روان بطلمیوس ز حکمهای تو قاصر روان بومعشر
تاریخ‌نگاران و جغرافی‌دانان نامداری همچون پلینیوس( کتاب تاریخ طبیعی )، بطلمیوس( کتاب جغرافیا )، پلوتارک( کتاب بیوگرافی تطبیقی ) و دیون کاسیوس( کتاب دانسته‌های نویسندگان یونان باستان و لاتین دربارهٔ سکوتیا و قفقاز ) همگی در آثار خود تأکید داشته‌اند که رود کورا مرز میان ارمنستان و آلبانیای قفقاز( آران یعنی سرزمینی که امروزه جمهوری آذربایجان نامیده می‌شود ) بوده‌است و آرتساخ( قره‌باغ ) در سمتی از این رود قرار دارد که جزئی از ارمنستان بوده‌است. در ارمنستان سده‌های میانه آرتساخ را «سیونیک کوچک» و تْساودِک نیز می‌نامیدند.
ابرخس و بطلمیوس در رصد ستارگان، هیات و هندسه.
غلام حکمت و رأیش دو صد ارسطالیس مریض دار شفایش هزار بطلمیوس
بطلمیوس هم آن را پکتین نوشته است؛ بنابراین نام پشتو از همان پکهت – پکتویس – پکتین ساخته شده و پشتو و پختو تلفظ می‌شود.
گر مهندس اوست، بطلمیوس نیز بر درش زانو زنان آید همی
نشنیدند نام بطلمیوس پر فغان و میان تهی چون کوس
درمتون قدیمی از جمله کتاب حدود العالم به عنوان قدیمی‌ترین اثر جغرافیایی به زبان فارسی که در حدود هزار سال پیش تألیف شده، آمده‌است: «خلیج پارس از حد پارس بر گیرد، با پهنای اندک تا به حدود سند»، علاوه بر این همچنین بسیاری از مورخان، محققان و سیاحان اروپایی و غربی از جمله: فلاویوس آریانوس، بطلمیوس، هرودت، استرابون و … در آثار و نوشته‌های خود از دریای پارس یا خلیج فارس به عنوان «سینوس پرسیکوس» و «ماره پرسیکوم» یاد کرده‌اند.
بطلمیوس گفت: بیماری تن، زندان جسم است و غم زندان روح.
- بطلمیوس گفت: امروز را عبرتی بزرگ است، شری که دور بود، پیش آمد و خیری که بود، روبرگرداند.