بطال

معنی کلمه بطال در لغت نامه دهخدا

بطال. [ ب َطْ طا ] ( ع ص ) رجل بطال ؛ مرد ناچیز و معطل و بیکار. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). ناچیز. ( آنندراج ).بیکار. ( غیاث ). نابکار. ( مهذب الاسماء ). مرد بیکار. ( مؤید الفضلاء ). باطل کار. بیکاره. کاهل :
پس ز حق امر آید از اقلیم نور
که بگوئیدش که ای بطال عور.( مثنوی ).مرا بصحبت ایشان امید بسیار است
که مایه داران رحمت کنند بر بطال .سعدی.گویند سعدیا به چه بطال مانده ای ؟
سختی مبر که وجه کفافت معین است.سعدی ( صاحبیه ). || دلاور. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). شخص بسیار دلیر. ( فرهنگ نظام ). بغایت دلیر. ( غیاث ) ( آنندراج ). زورمند. پهلوان : سلطان ملکشاه... که پادشاه بود همت او بر کشتی گرفتن و مشت زدن و تربیت بطالان... مقصور. ( المضاف الی بدایع الازمان ص 29 ). به آورد ایشان رو آورده با ابطال بطال خویش... ( دره نادره چ 1341 هَ. ش. انجمن آثار ملی ص 514 ). || دروغ گو. ( غیاث ) ( آنندراج ):
حدیث عشق از آن بطال منیوش
که در سختی کند یاری فراموش.( گلستان ).
بطال. [ ب َطْ طا ] ( اِخ ) ابو محمد. یکی از سرداران شجاع شام بروزگار امویان بود. چندین نبرد با رومیان کرد و بر ایشان غلبه یافت. عامه درباره وی افسانه هایی نقل کنند. که در الف لیلة ( قصه ذات الهمه ) آمده است. «کارنا» خاورشناس درباره شخصیت وی تألیفی دارد. و رجوع به تاریخ الخلفا ص 164 و لغات تاریخیه و جغرافیه ترکی ج 2 شود.
بطال. [ ب َطْ طا ] ( اِخ ) عبداﷲبن عبدالواحدبن محمدبن عبدالرحمن بن معاویةبن حدیج. یکی از والیان اسکندریه بود و در فتنه اندلسیان و صوفیان در آنشهر بسال 199 هَ. ق. کشته شده. ( از اعلام زرکلی ذیل عبداﷲ ).
بطال. [ ب َطْ طا ] ( اِخ )محمدبن احمدبن محمد رکسی تیمی نحوی ملقب به بطال. او راست : المستعذب فی شرح عذب المهذب. اربعین فی لفظ الاربعین. اربعین فی اذکار المساء و الصباح. وی بسال ششصد و سی و اندی درگذشت. ( از روضات الجنات ص 724 ).

معنی کلمه بطال در فرهنگ معین

(بَ طّ ) [ ع . ] (ص . ) ۱ - بیکار. ۲ - یاوه گو.

معنی کلمه بطال در فرهنگ عمید

۱. یاوه گو، دروغ گو.
۲. بیکاره.
۳. (قید ) در حال گذراندن وقت به بیهودگی.

معنی کلمه بطال در فرهنگ فارسی

بیکاره، مهمل، معطل، یاوه گو
( صفت ) ۱- بیکار بیکاره . ۲- کاهل . ۳- یاوه گو دروغگو . ۴- دلاور دلیر .
محمد بن احمد ابن محمد رکسی تیمی نحوی ملقب به بطال اوراست : المستعذب فی شرح عذب المهذب . و اربعین فی لفظ الاربعین . و اربعین فی اذکار المسائ و الصباح وی بسال ششصد و سی و اندی درگذشت .

معنی کلمه بطال در ویکی واژه

بیکار.
یاوه گو.

جملاتی از کاربرد کلمه بطال

ای که بطال تو بهتر ز همه مشتغلان جز تو جمله همه لاست از آنیم فقیر
همزمان با افزایش اعتراضات دانشجویی، «شیوه‌نامه اجرایی آیین‌نامه انضباطی دانشجویان» در آبان ۱۴۰۱ تغییراتی کرد و از ۱ آذر به دانشگاه‌ها ابلاغ شد. تشدید مجازات‌های مرتبط با ضوابط پوشش و حجاب، حذف حق رؤیت مستندات پرونده توسط دانشجو، الزام گرفتن مجوز برای گروه‌های مجازی بالای ۱۰۰ نفر، قانونی شدن اطلاع جزئیات پرونده به خانواده و تغییرات در تخلفات سیاسی از جمله مهم‌ترین این تغییرات بودند. در این آیین‌نامه، مجازات‌هایی که برای دانشجویان در نظر گرفته شده شدیدتر شده و تا سقف «اخراج دانشجو از دانشگاه»، «اخراج دانشجو از دانشگاه با محرومیت از تحصیل در کلیه دانشگاه‌ها تا پنج سال»، «ابطال پایان‌نامه و رساله و مدرک تحصیلی» افزایش پیدا کرده‌است.
مرده دلیست حاصل بطال پیشگان از کار کار خیزد، دنبال کار گیر
نیوتن در نسخه‌ای از سال ۱۷۰۴ کوشش‌های خود برای استخراج داده‌های علمی از کتاب مقدس را توصیف می‌کند و نوشت که جهان زودتر از سال ۲۰۶۰ به پایان نخواهد رسید. او در این باره گفت: «این را نه برای اینکه پایانِ جهان را پیش‌بینی کرده باشم، می‌گویم؛ بلکه برای ابطال گمانه‌های عجولانهٔ انسان‌های خیال‌پرداز که مرتباً آخرالزمان را پیش‌بینی می‌کنند، می‌گوییم که با هر بار شکستِ پیش‌بینی‌هایشان، اعتبارشان کاهش می‌یابد.»
دو دیده در ره آن مه که کی سواره در آید کجا بطالع من هرگز این ستاره بر آید
کروبی با انتشار نامه‌ای خطاب به شورای نگهبان خواستار انتقال مسئولیت تأیید انتخابات به رهبر شد. وی بار دیگر بر ابطال انتخابات تأکید کرد. وی به موضوع تأیید انتخابات مجلس سوم توسط روح‌الله خمینی اشاره کرده‌است.
احکام به کف گرفته ابطال چون محشر، نامه های اعمال
مغالطه ادعای ابطال ناپذیر زمانی روی می‌دهد که فردی ادعایی مطرح کند که اثبات غلط بودن آن غیر ممکن است. به عبارت دیگر بیان یک ادعا و اصرار بر درستی آن درحالیکه امکان نشان دادن نادرستی آن با آزمایش یا مشاهده وجود ندارد. بیان ادعای ابطال ناپذیر راهی است برای ترک مسیر منطقی در بحث و گفتگو. این ادعاها معمولا بر مبنای اعتقاد و ایمان بیان می‌شوند. بسیاری از تئوری‌های توطئه بر ادعاهای ابطال‌ناپذیر بنا شده‌اند.
باطل هر آنچه جز غم عشق تو خوانده ایم دارم غرامت ار تو ببخشی بطالتم
فخر آورد بطالع مولود تو فلک کسر آورد بوعده عمر تو روزگار
شاید که ازین گرد بطالت شوییم باشد که از آن پرده ی غفلت سوزیم
با این وجود مقدونیان به‌زودی دچار نفاق و خصومت شدند. ساتراپی‌های که در تجزیهٔ بابل توسط پردیکاس توزیع شدند به پایگاه‌های قدرتی مبدل شدند که هر سردار با استفاده از آن‌ها برای کسب قدرت بیشتر می‌کوشید. پس از قتل پردیکاس در ۳۲۱ ق م، وحدت مقدونیان از هم گسیخت و چهل سال جنگ مابین جانشینان (دیادوخوی) آغاز گشت. سپس در جهان هلنیستی چهار بلوک پایدار قدرت پدید آمدند: سلطنت بطالسه در مصر، امپراتوری سلوکیه در شرق، سلطنت پرگامون در آسیای صغیر، و مقدونیه. در این میان اسکندر چهارم و فیلیپ سوم نیز به قتل رسیدند.
یک نیمه ز عمر در بطالت بگذشت یک نیمه به تشویر و خجالت بگذشت
سرانجام میلوشویچ رئیس‌جمهور صربستان شد و تصمیم به ابطال خودمختاری کوزوو گرفت. او هدف نهایی خود را تأسیس «صربستان بزرگ» اعلام کرده بود. هدفی که برای نیل به آن جان هزاران مسلمان و غیر صرب را گرفت.
منصور گفت: ابطال حدود را راهی نیست. چیز دیگری بخواه. و اصرار بکرد، اما ابن هرمه بیش الحال کرد. سرانجام منصور گفت: به کارگزار مدینه بنویسید:
بطالع من مسکین چرا چنین تلخست سخن که با همه چون شهد و شیر میگویی
پس از انقلاب در دولت موقت بازرگان - که از جبهه و نهضت مقاومت ملی در دههٔ ۳۰ با او آشنایی نزدیک داشت - به سمت نخستین وزیر دادگستری پس از سقوط پادشاهی در کشور رسید، مبشری در آن هنگام در ایران نبود و در ۳ اسفند ۱۳۵۷، به کشور بازگشت تا سکاندار وزارت دادگستری شود، وی در مدت کوتاه پس از انقلاب که در پاریس بود با رئیس‌جمهور فرانسه دیدار کرد و خواستار ممانعت از ورود شاه و ابطال گذرنامه وی شد. ؛ پس از چند ماه استعفا کرده و تنها به فعالیت‌های فرهنگی پرداخت.
گزارش جونز موجب شد عتیقه‌شناسانی چون والتر چارلتون و جان اوبری تلاش کنند تا نظریات او را ابطال نمایند. والتر چارلتون پزشک سلطنتی چارلز یکم انگلستان بود و پس از اعدام او در جریان جنگ‌های داخلی انگلستان به خدمت شاهِ در تبعید چارلز دوم درآمد.
در داوری داخلی، اعاده‌دادرسی نسبت به رای داور پیش‌بینی نگردیده‌است. بنابراین متضرر از رای داوری (اعم از محکوم‌علیه یا خواهانی که رای داوری به نفع او صادر نشده‌است) نمی‌تواند بعد از صدور رای داوری، از داور تقاضای اعاده‌دادرسی و صدور رای داوری جدید نماید؛ لذا چنین شخصی صرفاً می‌تواند نسبت به رای داوری طبق ماده ۴۸۹ از قانون آیین دادرسی مدنی اعتراض و ابطال رای داور را از دادگاه صالح درخواست نماید. بدیهی است حکم قطعی مبنی بر ابطال رای داور (رای به نفع معترض به رای داور) و حکم قطعی مبنی بر بطلان دعوای ابطال رای داور (رای به ضرر معترض به رای داور) مشمول قواعد عام اعاده‌دادرسی مدنی و تابع جهات مندرج در ماده ۴۲۶ قانون آیین دادرسی مدنی می‌باشد.
هماهنگی علم و دین یکی از اصول اساسی آئین بهائی است. آثار بهائی علم و دین را در تضاد با یکدیگر نمی‌دانند بلکه بر هماهنگی بنیادین آن دو تأکید می‌کنند. از دیدگاه مایکل روتشتاین در دانشنامهٔ جنبش‌های نوین مذهبی می‌نویسد که بهائیت بخش‌هایی از یافته‌های علمی را می‌پذیرد که بر الهیات بهائی منطبق باشند و رؤیایی دین و علم در بهائیت نیز رقابت برابر نیست. با وجود این علی‌مراد داوودی، فیلسوف بهائی، معتقد است که آثار بهائی به ندرت دربارهٔ یافته‌های علمی نظر داده‌است و این نظرات بیشتر در راستای ابطال نتایج غیر علمی و ایدئولوژی-محوری بوده که برخی از علم گرفته‌اند، مانند تجویز و توجیه تنازع بقا، جنگ و رقابت که بعضی از ایدئولوژی‌ها از نظریه تکامل استنتاج کرده‌اند.