بصیری

معنی کلمه بصیری در لغت نامه دهخدا

بصیری. [ ب َ ] ( ص نسبی ) منسوب به جد خاندانی است که نام او ابو کامل احمدبن محمدبن علی بن محمدبن بصیر بخاری بصیری است. ( سمعانی ) ( از اللباب فی تهذیب الانساب ).

معنی کلمه بصیری در فرهنگ فارسی

منسوب به جد خاندانی است که نام او ابوکامل احمد بن محمد بن علی بن محمد بن بصیر بخاری بصیری است ٠

معنی کلمه بصیری در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بَصیری د ۴۱ق /۵۳۵م ، شاعر دیوانی دوران عثمانی می باشد.
در مقدمه دیوان فارسی او که به خط خود وی نوشته شده ، نامش محمد بن احمد بن ابی المعالی المرتضی آمده است . ولی در مآخذ و تذکره های موجود، از او به بصیری و بصیری خراسانی یاد کرده اند. او به سبب ابتلا به بیماری برص ، به آلاجا بصیری بصیری ابلق نیز معروف بود.
زادگاه
درباره زادگاه بصیری در منابع اختلاف نظر وجود دارد. بیشتر تذکره نویسان او را ایرانی تبار و خراسانی دانسته اند. اولیا چلبی ، سیاح سده ۱ق /۷م در سیاحت نامه خود می نویسد: «بصیری در بلاد عجم تولد یافته است » اما به عقیده برخی ، زادگاه او در محلی نزدیک مرز ایران بوده است . برخی نیز در تذکره های خود می نویسند که بصیری در بغداد به دنیا آمده است .
دوران جوانی
بصیری در جوانی نزد پسران اوزون حسن ، حکمران آق قویونلو به سر می برد و قصائدی در مدح آنان می سرود. اما درحدود سال ۹۲ق / ۴۸۷م به هرات رفت و در آن جا با امیر علیشیر نوایی و جامی آشنا شد. پس از چندی ، با غزل ها و سفارش نامه هایی که از آن ها گرفته بود، روانه استانبول شد و به دربار سلطان بایزید دوم راه یافت . و چون شاعری نکته دان و لطیفه پرداز بود، داماد پادشاه ، اوغرلی سلطان احمد او را به مصاحبت خود برگزید. مدتی نیز به عنوان دفترداری برگزیده شد و از محل درآمد اوقاف مسجد ایاصوفیه برایش مستمری تعیین گردید. در تذکره ها آمده است که نخستین بار، بصیری دیوان اشعار امیر علیشیر نوایی را به استانبول برد و بدین طریق ، نوایی را به شاعران عثمانی شناساند. از این نظر، بصیری در تاریخ ادبیات دیوانی عثمانی اهمیت بسیاری دارد.
زبان شعری بصیری
...

جملاتی از کاربرد کلمه بصیری

این کار برای شیعیان خیلی مورد سفارش است. از ابووهب بصیری نقل می‌کنند که می‌گوید: «به مدینه شدم و خدمت امام صادق رسیدم و عرض کردم: «فدایت شوم؛ محضر شما رسیدم ولی قبر امیرمؤمنان را زیارت نکرده‌ام.» فرمود: «کار خوبی نکردی. اگر از شیعیان ما نبودی نگاهت نمی‌کردم به خاطر این که زیارت نکردی کسی را که خدای تعالی با فرشتگان و پیامبران و مؤمنان به زیارتش می‌روند.»»
چشم: صفت سر بصیری الهی را گویند.
به قومی التجا کن گر بصیری که ایشان اند ممتاز از خلایق
قوله تعالی: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اسم من تحقّق به و صدق فی اقواله ثمّ فی اعماله، ثمّ فی احواله، ثمّ فی انفاسه، فصدقه فی القول الّا یقول الّا عن برهان، و صدقه فی العمل الّا یکون للبدعه علیه سلطان، و صدقه فی احواله ان یکون علی کشف و بیان، و صدقه فی انفاسه ان لا یتنفّس الّا عن وجود کعیان. نام خداوندی لطیف نشان، کریم پیمان، قدیم احسان، روشن برهان نام خداوندی داننده هر چیز، سازنده هر کار، دارنده هر کس نام خداوندی که کس را با وی انبازی نه، و کس را از وی بی نیازی نه، و فعل وی بیداد و بازی نه، نام خداوندی که زبانها سزای وی جست و ندید، فهمها فرا حجاب عزّت وی رسید برسید عقلها از دریافت کیف او برمید. ای خداوندی که دانای هر ضمیری، سرمایه هر فقیری، چاره رسان هر اسیری، عاصیان را عذر پذیری، افتادگان را دستگیری، در صنع بی نظیری، در حکم بی مشیری، در ملک بی وزیری، علیم و خبیری، سمیع و بصیری، قادر و مقتدر و قدیری:
چو دیدی کاملی در سرزمینی بصیری کار دانی راز بینی
در سال ۱۳۷۷ با مدیریت مهندس غلامحسین تکفلی و رهبری سینا میرجلیلی، تیم ابومسلم در دور رفت لیگ، مقام سوم را به خود اختصاص داد. در سال ۱۳۷۸ تیم ابتدا به مدیر عاملی مهندس رحمان نادری و سپس غلامرضا بصیری‌پور فرماندار وقت مشهد کار خود را شروع کرد و در میانهٔ راه ناصر شفق اقدام به خرید امتیاز آن نمود و این تیم را زیر چتر و حمایت مالی و معنوی ناجا قرار داد و این حمایت تا سال ۱۳۸۴ ادامه داشت و در همین سال با توافق مسولان ناجا و ایران خودرو؛ امتیاز ابومسلم به گروه صنعتی ایران خودرو واگذار شد.
بر بندگان خویش، رئوفی ومشفقی بر حسن و قبحشان، تو بصیری و ناظری
ای بصیری را ردا بخشنده ئی بربط سلما مرا بخشنده ئی
پس لا تبصرونت تبصرونی‌ست بصر جستن ز الهام بصیریست
دوره چهارم:رضا حکمت (سردار فاخر)، عمادالملک بصیری
درین حال اگر بصفت عالمی مکاشف شود علم لدنی پدید آید و اگر بصفت سمیعی مکاشف شوداستماع کلام و خطاب پدید اید و اگر بصفت بصیری مکاشف شود رویت و مشاهده پدید آید و اگر بصفت جمال مکاشف شود ذوق شهود جمال حضرتی پدید آید و اگر بصفت جلال مکاشف شود فنای حقیقی پدید آید و اگر بصفت قیومی مکاشف شود بقای حقیقی پدید آید اگر بصفت وحدانیت مکاشف شود وحدت پدید آید. باقی صفات هم برین قیاس فهم کند.
چون بصیری از تو میخواهم گشود تا بمن باز آید آن روزی که بود
حاجت موری و اندیشهٔ کمتر حیوانی بر تو پوشیده نماند که سمیعی و بصیری
مطابقت دادن شواهد بصیری که تصمیمات آگاهانه با توجه به اینکه دنیای فیزیکی می‌تواند به‌طور کامل توسط قانون فیزیکی تأثیرگذار باشد، دشوار است. درگیری بین آزادی بصری و قانون طبیعی هنگامی به‌وجود می‌آید که بسته شدن علت یا جبرگرایی فیزیکی (جبرگرایی ذاتی) مطرح شود. با بسته شدن علیت، هیچ رویدادی فیزیکی، علتی خارج از حوزه فیزیکی ندارد و با جبرگرایی فیزیکی، آینده به‌طور کامل با رویدادهای پیشین (علت و اثر) تعیین می‌شود.