بشور

معنی کلمه بشور در لغت نامه دهخدا

بشور. [ ب ُ ] ( ع مص ) مژده دادن کسی را. ( آنندراج ). مژدگانی دادن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). و رجوع به بشر و بشارة شود.

معنی کلمه بشور در فرهنگ عمید

لعن، نفرین، دعای بد.

معنی کلمه بشور در فرهنگ فارسی

لعن، نفرین، دعای بد، پشوروبسورهم گفته شده
مژه دادن کسی را . مژدگانی دادن .

جملاتی از کاربرد کلمه بشور

زانکه لفظ شهوت‌انگیز آورد دل را بشور تاکند گم ‌کردهٔ خود را سراغ از آن و این
چشم و دل مریم شد روشن از آن خرما نخلیست از آن خرما پربار بشوریدش
آبشور دارای یک تپه تاریخی بنام تل قبرستان آبشور است که در گلزار شهدا این روستا واقع شده است. آبشور در ۲۲ کیلومتری غرب خرامه و ۵۰ کیلومتری شرق کلانشهر شیراز واقع گردیده است. جاده اصلی شیراز-خرامه از میان آبشور گذر می‌کند.
بحر بی بن بشورد از تشویش کوه سنگین بنالد از آزار
جدی‌ترین موج آزار بهائیان در دوران پهلوی از سال ۱۹۵۵ (۱۳۳۴) آغاز شد؛ هنگامی که حکومت به محمدتقی فلسفی اجازه داد در رادیوی سراسری بر ضد بهائیان، به وعظ و خطابه بپردازد و عوام را علیه بهائیان بشوراند. موجی از بهائی‌ستیزی در کشور به راه افتاد و در بسیاری از نقاط بهائیان با قتل و غارت مواجه شدند. شاید یکی از دلایل این موج از بهائی‌ستیزی این بود که شاه به دستگاه روحانیون دینی که به او کمک کرده بودند با کودتا علیه مصدق قدرت را بازپس گیرد احساس دِین می‌کرد.
چنین هر یکی کرد با شاه چین که از کین بشورند روی زمین
آبشورک، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان بندرعباس در استان هرمزگان ایران است.
تن او برهنه بدید اندر آب بشورید و آمد هم اندر شتاب
دیوانه و مستی را خواهی که بشورانی زنجیر خودم بنما وز دور تماشا کن
آبشوری، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان قوچان در استان خراسان رضوی ایران.
آن باده همی‌جوشد وز خلق همی‌پوشد تا روی شود از وی خمار بشوریدش
تنم خم گرفت و دلم غم گرفت دو دیده بشوریده رخ نم گرفت
آبشوره اشنیز بالا روستایی در دهستان بفروییه بخش بفروییه شهرستان میبد استان یزد ایران است.
گرت ارادت باشد به شورش دل خلق بشور زلف که در هر خمی دلی داری
و پیر عمر گوید: چون خلوتی خواست کرد برای عبادتی یا فکری، در خانه شدی و همه سوراخ‌ها محکم کردی. گفتی: ترسم که آوازی یا بانگی مرا بشوراند و آن خود بهانه بودی.
فضای این محله به سبب عبور رودخانه آبشوران دستمایه داستان‌های متعددی از سوی نویسندگان کرمانشاهی قرار گرفته‌است. لاری کرمانشاهی و علی‌اشرف درویشیان به خلق داستان‌هایی پرداخته‌اند که در فضای محله آبشوران و زندگی مردم و به ویژه کودکان و نوجوانان این محله می‌گذرد. علی‌اشرف درویشیان در مجموعه داستان آبشوران به‌طور مستقیم به فرهنگ زندگی مردم این محله پرداخته است.
پیزارو به وی پیشنهاد کرد تا آزادی خود را در ازای پرداخت مقادیر هنگفتی از طلا و جواهرات به دست آورد. هواسکار که او نیز به اسارت اسپانیایی‌ها درآمده بود، پیشنهاد کرد که مقدار بیشتری جواهرات بپردازد. آتاهوالپا که می‌ترسید اسپانیایی‌ها، برادرش را علیه وی بشورانند، دستور داد تا در توطئه‌ای هواسکار را به قتل برسانند.