بسته کار

معنی کلمه بسته کار در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱- کند کار . ۲- سست رای .

معنی کلمه بسته کار در ویکی واژه

تحویلی‌ای که در پایین‌ترین سطح ساختار ریز کار قرار دارد و یک یا چند کار مرتبط را در بر می‌گیرد.

جملاتی از کاربرد کلمه بسته کار

محمل مبند امروز ای ساربان جانان کز آب چشم ما شد ره بسته کاروان را
پیر طریقت گفت: مخلص همه ازو بیند، عارف همه باو بیند، موحّد همه او بیند، هر هست که نام برند عاریتی است، هست حقیقی اوست، دیگر تهمتی است، مرید مزدور است، و مراد همان مهمان، مزد مزدور در خور مزدور است و نزل مهمان در خور میزبان، مهمان بسته کاریست که در سر آنست دیده او در دیده‌وری عیان است، جان او در سر مهر او تاوان است، جان او همه چشم سرّ او همه زبان است، آن چشم و زبان در نور عیان ناتوانست.
آن در که به جز تو کس نداند بگشود بگشای که سخت بسته کاری دارم
آی یکی بر کینه جویان تو دارد تیره روز وین یکی بر بدسگالان تو دارد بسته کار
ز صحن بارگهش بسته کار ساحت یثرب ز خاک پیشگهش رفته آب چشمه ی زمزم
او از سال ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۹ به عنوان دیپلمات اتریشی در خارج از کشور خدمت کرده است. او مقام وابسته کار و مهاجرت را داشت و سپس به مقام کنسول کار و مهاجرت رسید.
دارم امّید آنکه نپسندی به من این عار و ننگ چشم دارم آنکه بگشایی گره زین بسته کار
بسته کاری نکرده ای با ما مردمی کرده ای فراوانی
این آزمون، هم برای گروه‌های مستقل و هم وابسته کاربرد دارد و لزومی ندارد که حتماً حجم گروه‌های نمونه با یکدیگر برابر باشند.
ابرام می کند به در بسته کار سنگ آهن ز روی سخت، شررها ز خاره یافت
کلید دلِ تنگِ هر بسته کار در رحمت خاص پروردگار
امکا ادعا کرد که حدود ۲۸۰۰۰ کارگر و ۵۰٬۰۰۰ کشاورز و کارگران کشاورزی را نمایندگی می‌کند. در حالی که وابسته کارگری در سفارت انگلیس این ادعا را تا حدودی قابل اعتماد می‌دانست، همتای آمریکایی وی در تهران معتقد بود که این اعداد بسیار متورم است. طبق پیوست کارگر ایالات متحده، عضویت در امکا نمی‌توانست بیش از ۱۰ هزار باشد.
فرو بسته کارم ز مشکین کمندش پراکنده حالم ز مرغول شستش