بزی
معنی کلمه بزی در لغت نامه دهخدا

بزی

معنی کلمه بزی در لغت نامه دهخدا

بزی. [ ب ُ ] ( ص نسبی ) نسبت به بز، یعنی همانند و شبیه بز.
- ریش بزی ؛ ریش شبیه بریش بز، یعنی دراز با نوکی تیز. نوعی از نزدن ریش که نوک تیز دارد. ( یادداشت بخط دهخدا ).
|| ( اِ ) در تداول و زبان کودکان بمعنی بز. || کلمه ایست برای اظهار رأفت و عطوفت. || ( حامص ) بچگی. کودکی. جوجگی. ( یادداشت بخط دهخدا ).
بزی. [ ب َ زی ی ] ( ع ص ، اِ ) همشیر، یقال :هذا بزیی ؛ ای رضیعی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
بزی. [ ب َ زا ] ( ع مص ) برابری کردن. ( از منتهی الارب ). || ( اِمص ) کجی پشت نزدیک سرین یا اشراف وسط پشت بر سرین یا بیرون آمدگی سینه و درآمدگی پشت با بیرون آمدگی سرین. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
بزی. [ ب َزْ زی ی ] ( اِخ ) احمدبن محمدبن عبداﷲبن قاسم بن نافعبن ابی بزة مکی ، مکنی به ابوالحسن ، و نسبت وی به ابوبزة جد اعلای اوست. از قراء معروف است و قرائت ابن کثیر را داشته است. ( از لباب الانساب ). و رجوع به تاریخ الخلفاء ص 239 و المعرب جوالیقی و فهرست آن و اعلام زرکلی شود.

معنی کلمه بزی در فرهنگ فارسی

احمد بن محمد ابن عبدالله بن قاسم بن ابی بزه مکی .

معنی کلمه بزی در دانشنامه عمومی

بزی (موسیقی دان). اندرو بزی یا بازی ( عربی: أندرو بزی؛ انگلیسی: Andrew Bazzi؛ زادهٔ ۲۸ اوت ۱۹۹۷ ) موسیقیدان اهل ایالات متحده آمریکا است. وی از سال ۲۰۱۵ میلادی تاکنون مشغول فعالیت بوده است. ترانه مال من ( به انگلیسی: Mine ) از وی که در اکتبر ۲۰۱۷ منتشر شد در اوایل ۲۰۱۸ مشهور شد و ترانه در چارت های زیادی ( منجمله سوئد، نیوزلند، دانمارک ) به رتبه زیر ده رسید. او به عنوان آهنگساز بوی بند کره ی جنوبی EXO فعالیت میکند .
بزی (هندیجان). بَزّی روستایی در دهستان سورین بخش چم خلف عیسی شهرستان هندیجان استان خوزستان ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال 1401جمعیت این مکان 95 نفربوده است.

جملاتی از کاربرد کلمه بزی

آش: یکی از از غذاهای سنتی است که تقریباً در تمام افغانستان و ایران پخته می‌شود. آش از سبزیجات، حبوبات و رشته و کشک تشکیل شده و از سیر داغ، پیاز داغ و نعناع داغ برای تزیین آن استفاده می‌کنند.
بگفتش خوش بزی چند از غم دوست بگفتا چون زیم چون جان من اوست
از لحاظ تاریخی، در نواحی نزدیک به قطب شمال، گوشت‌هایی همچون گوشت گوزن شمالی، و دیگر غذاهای گوشتی شبه جانور شکاری خورده می‌شدند که برخی از آنها ریشه در فرهنگ سامی دارند، در صورتی که سبزیجات تازه نقش پررنگی در جنوب کشور داشته‌اند. بسیاری از غذاهای سنتی، همچون غذای سنتی کله گنجشکی و سس خامه ای قهوه ای با تارت، مربای لینگونبری دارای مزه تند (تا حدی شبیه طعم سس کرنبری)، از طعم‌های متفاوت ساده بهره می‌برند.
سلاح‌های لیزری در فیلم‌های علمی-تخیلی بیشتر دیده شده‌اند تا در دنیای واقعی. معروفترین نمونهٔ استفاده از سلاح‌های لیزری را هم در مجموعه فیلم‌های «جنگ ستارگان» دیده‌ایم. البته چیزی که در چنین فیلم‌هایی دیده می‌شود زمین تا آسمان با سلاح‌های لیزری دنیای واقعی متفاوت هستند؛ مثلاً شمشیرهای لیزری قرمز و سبزی که در فیلم جنگ ستارگان می‌بینیم کاملاً غیرواقعی است چون پرتو لیزر را نمی‌توان در یک مسافت معین محدود کرد یا با استفاده از آن پرتو لیزر دیگری را سد کرد. ضمن این‌که چنین پرتو لیزری به راحتی چشم افراد حاضر در صحنه را کور خواهد کرد.
بود مایل به سبزی خاک پاکش مگر آب زمرد خورده خاکش؟
این زمان جز سر بزیری هیچ نیست اندر و جز ضعف پیری هیچ نیست
نقاب از روی گلها یک قلم دور بزیر سبزه روی خاک مستور
آن کز اندوه فقر می بگریست غم فراموش کرد و شاد بزیست
چوآب زندگی خوردست تیغ شه خضرآسا عجب نبود که سرسبزی اوهم جاودان گردد
آبطویل را با کشاورزی می‌شناسند با محصولاتی همچون کاهو انواع سبزیجات. جوگندم وصیفیجات که بیشتر صادر می‌شود.
شکفته گلبنی بینی چو خورشید به سرسبزی جهان را داده امید
ز سبزی و آب روان خنک روان خردمند گشته سبک
دومر در دانشگاه پاریس تحصیل کرد و در سال ۱۸۴۴ به عنوان استادیار فیزیولوژیشناسی تطبیقی در این دانشگاه انتخاب شد. از سال ۱۸۵۷، او استاد خزنده‌شناسی و آبزی‌شناسی در موزه ملی تاریخ طبیعی فرانسه در پاریس بود.
بزیر سایه سروی که دشمن تو نشست زند درخش دران سرو جویبار آتش
از آن تیغی چو برگ گندنا بود که سر سبزیش از چرخ دوتابود
اردک ماده در یک دوره تخم‌گذاری حداکثر تا ۱۵ روز تخم زرد رنگ می‌گذارد. این پرنده روی خشکی خوب راه می‌رود و در کنار آب لانه می‌سازد. در آب شیرین به سر می‌برد و غذای اصلی او گیاهان آبزی است و در نواحی معتدل زندگی می‌نماید.