بزن. [ ب َ زَ ] ( اِ ) ماله برزیگران را گویند و آن چوبی یا تخته ایست که زمین شیارکرده را بدان هموار کنند. ( برهان ) ( آنندراج ) ( انجمن آرای ناصری ). ماله برزگری و آهن قلبه. ( ناظم الاطباء ). مَیکَعة. ( منتهی الارب ). بمعنی برن است یعنی تخته ای که با آن زراعت هموار کنند. ( شعوری ). بزن. [ ب ِ زَ ] ( فعل امر ) امر به زدن باشد.( برهان ) ( انجمن آرای ناصری ) ( آنندراج ) : اشتقاقش ز چیست دانی زن یعنی آن قحبه را به تیر بزن.سنائی ( از آنندراج ). بزن. [ ب ِ زَ ] ( ص مرکب ) ( از: ب + زن ) نیکوزننده. چابک و پردل و توانا و چیره بر زدن. دلاور شجاع. ( ناظم الاطباء ). که سخت و بسیار تواند زدن. ( یادداشت بخط دهخدا ). - بزن بهادر ؛ بسیار شجاع. مردانه. ( ناظم الاطباء ). شجاع. قولچماق. زورمند. ( یادداشت بخط دهخدا ).
معنی کلمه بزن در فرهنگ معین
(بِ زَ ) (ص مر. ) ۱ - دلاور، شجاع . ۲ - (فع . ) دوم شخص مفرد امر حاضر از «زدن ».
معنی کلمه بزن در فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱- دلاور شجاع . ۲- دوم شخص مفرد امر حاضر از ( زدن ).
معنی کلمه بزن در ویکی واژه
دلاور، شجا دوم شخص مفرد امر حاضر از «زدن».
جملاتی از کاربرد کلمه بزن
گردن دیو طبیعت را بزن بیخ شهوت از زمین دل بکن
عملی شدن روند دموکراسی در اسپانیا نیازمند آن بود که چپها نگذارند عناصر رادیکال دست به اعمال تحریکآمیز بزنند و ارتش این کشور نیز که طرفداران فرانکو هنوز در آن حضور داشتند از دخالت در روند سیاسی دور نگاه داشته شود.
هر آن عاشق که شد آشفته زنجیر موی تو بجز پیش تو نتوان داشتن جایی بزنجیرش
در دوره داریوش دوم ناوگانی ایرانی به رهبری سردار صداسپ مأموریت یافت تا جهان را دور بزند. ناوگان وی متشکل از چند کشتی باد و پارو عازم دریای مدیترانه و سواحل شنقیط (موریتانی) شد و تا نزدیک اشانتی و سواحل بنین پیش رفت ولی در اثر برخورد با اقوام وحشی سفر را ناتمام گذاشتند.
داغ تو از آرزوی دل زخم زن و نمک بهل تیر بزن که از خوشی مرهم جانِ خستهای
آنگاه که روزهای تابستان، فروزان اند شاخه هایت سبزند.
چو تقصیر کردی تضرّع نمای ز سر گیر خدمت،بزن دست و پای
گر بر تو زمانه یک دمی سخت گرفت دندان بجگر گذار و لبخند بزن
حرص را سر بزن به تیغ وفا بخل را پی کن از صفای رضا
من به نوک مژه نقبی بزنم تا سر خم خم هم سایه که در زیر زمین پنهان است
بزنانی خودآموز بود و هرگز دورههای عکس برداری ندیده بود. او چندین فیلم کوتاه و مستند ساخت. از جمله «راه» در سال ۲۰۰۶ میلادی و «از یاد رفته» در سال ۲۰۰۷.
دم سخت گرم دارد که به جادوی و افسون بزند گره بر آب او و ببندد او هوا را
اسب در اصل یک مهره خاص در شطرنج هست که یک ویژگی خاص دارد، اسب میتواند از روی مهرهها بپرد ولی هیچ مهره ای جز اسب نمیتواند این کار را بکند. اسب در وسط صفحه شطرنج میتواند ۸ خانه را کنترل کند. اسب بهترین مهره برای چنگال هست، به دلیل آنکه اسب میتواند به راحتی از روی دیگر مهرهها بپرد و چنگال بزند
طبق نظر کندل یک متخصص آموزش تطبیقی کسی است که بخواهد سیستمهای متنوع آموزش و پرورش مدارس در هر ملت را درک کند و نباید تنها به جمعآوری اطلاعات واقعی و مهم مربوط به آن سیستم آموزشی بسنده کند. وی باید دست به حفاری عمیقی برای بررسی و پژوهش بزند زیرا مشکلات عمده و ریشهای در سیستمهای آموزش و پرورش در سراسر جهان تولید شدهاند.
گروه اول: کودکانی بودند که رفتار خشونتآمیز یک الگوی بزرگسال را به مدت ده دقیقه نسبت به بوبو تماشا میکردند که بهصورت پرخاشگری فیزیکی، حملهکردن و ضربهزدن به عروسک بادی بود و همزمان با داد و فریاد، پرخاشگری کلامی را نیز نشان میدادند مثلاً میگفتند: «بزن تو دماغش!» یا «پرتش کن تو هوا!» و قبل از آنکه چنین رفتاری را مشاهده کنند به اتاقی برده میشدند که حاوی اسباببازیهای دیگربود ولی به آنها اجازهٔ بازی به مدت ۲ دقیقه داده نمیشد تا دچار تعارض شوند و آمادگی لازم برای پرخاشگری را بیابند.
"مگر شما چند نفر را دیدهاید که درمقابل اثرتان از عناصر بصری آن حرف بزنند. آن تعدادی را که من دیدهام از پنجنفر تجاوز نمیکنند، و احمد وکیلی یکی از آنهاست. چنین شخصیتی نمیتواند آدم مهمی نباشد.
روز بعد اورلیک به همراه واحدش در نبرد شیراکوف توانستند واحدهای آلمانی را پس بزنند. مدتی بعد آلمانیها با تعدادی زرهپوش ضدحمله خود را آغاز نمودند که ادموند ادعا دارد در این نبرد ۷ زرهپوش آلمانی را با تانکت خود نابود کردهاست. همچنین در این نبرد ۲۰ زرهپوش آلمانی با آتش توپخانه لهستانیها از میان رفتند.
داده های پروتکل لایه فوقانی، داخل برنامه ها و بسته های قرار می گیرند که نقش هم زمان دارند. هیچ نصب مداری قبل از ارسال بسته ها به یک میزبان نیاز نیست. ارتباط در این شرایط از نوع پروتکل بدون ارتباط می باشد. شبکه های تلفنی کلیدی می توانند نصب مدار را عملی سازند قبل از آنکه تلفن زنگ بزند.