بزرگتر

بزرگتر

معنی کلمه بزرگتر در لغت نامه دهخدا

بزرگتر. [ ب ُ زُ ت َ ] ( ص تفضیلی ) نقیض کوچکتر. کلان تر.مهتر. باعظمت تر. جسیم تر. مسن تر. ( ناظم الاطباء ). اکبر. ( ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ). اعظم. ( منتهی الارب ). مهتر. مه. مهینه. ( یادداشت بخط دهخدا ) : و اینکه [ افشین ] خلیفه و همه بزرگان حضرت وی چه آنکه از تو بزرگترند و چه آنانکه خردترند مرا حرمت دارند. ( تاریخ بیهقی ص 172 ). مصیبت سخت بزرگ است اما موهبت ببقاء خداوند بزرگتر. ( تاریخ بیهقی ص 291 ). هرکه از شما بزرگتر باشد وی را بزرگتر دارید. ( تاریخ بیهقی ص 339 ). || رئیس : بزرگتر خانه ؛ رئیس خانه. ( ناظم الاطباء ). || بزرگترین : بزرگتر آثار اسکندر را که نبشته اند آن دارند که وی دارای... ( تاریخ بیهقی ). و جالینوس که وی بزرگتر حکمای عصر خویش بود. ( تاریخ بیهقی ص 99 ). || بزرگ. عظیم : حکمای بزرگتر که در قدیم بوده اند چنین گفته اند. ( تاریخ بیهقی ص 94 ). از دو چیزبر دل وی رنجی بزرگتر رسیده. ( تاریخ بیهقی ص 343 ).
- شغل بزرگتر ؛ مقام و سمت برتر : امیرک را سلطان قویدل کرد که شغلی بزرگتر فرمائیم ترا. ( تاریخ بیهقی ص 362 ).
- نواخت بزرگتر ؛ احسان و بخشش بیشتر و عظیم تر : اینجا سخن نماند و نواخت بزرگتر از این کدام باشد با لفظ عالی رفت. ( تاریخ بیهقی ص 223 ).

معنی کلمه بزرگتر در فرهنگ فارسی

کن تر مهتر .

معنی کلمه بزرگتر در دانشنامه عمومی

بزرگتر (فیلم ۲۰۱۸). بزرگتر ( به انگلیسی: Bigger ) یک فیلم سینمایی آمریکایی در ژانر کمدی - درام محصول سال ۲۰۱۸ میلادی به کارگردانی جورج گالو است. این فیلم درباره زندگی واقعی بدنسازان جو ویدر و بن ویدر است.
داستان فیلم بر اساس رویداد‎های واقعی است و درباره‎ی دو برادر به نام‎های جو و بن می‎باشد که در شرایط دشوار و سخت تلاش کردند تا یک امپراطوری برای الهام بخشیدن به نسل های آینده‎ی ورزش پرورش اندام فراهم کنند و…
• تایلر هوچلین در نقش جو وایدر
• آنورین برنارد در نقش بن ویدر
• جولیان هاف در نقش بتی وایدر
• ویکتوریا جاستیس در نقش هوگو وایدر
• استیو گوتنبرگ در نقش لوئیس وایدر
• دی جی کوالز در نقش مایکل استایر
• تام آرنولد در نقش روی هاوکینز
• کالوم خوزه فون موگر در نقش آرنولد شوارتزنگر
• کالتن هاینز در نقش جک لالین
• مکس مارتینی به عنوان جری جورج
• کوین دورند به عنوان بیل هاوک
• رابرت فورستر در نقش جو
• استن د لونگاکس در نقش کلود ریزین
• جیمز آدام مادسن جونیور

معنی کلمه بزرگتر در ویکی واژه

maggiore

جملاتی از کاربرد کلمه بزرگتر

او در ۱۹ سپتامبر ۲۰۱۵ با یکی از خوانندگان کره جنوبی بنام بنی ازدواج کرد. بنی از وی ۹ سال بزرگتر است.
و بزرگتر سپاس خدای را تعالی بر ما بخردست که بدو همی دانیم که درد و رنج و بیماری که ما ازآن همی گریزیم و مر آن را همی گریزیم و مر آن را همی شر پنداریم رحمت و اظهار حکمت وتحریصست بر آلت خیر؛ و بدین روی مراورا سبحانه و تعالی بر ما برنج و شدت سپاس واجب است، و انچ بدو بر ما خدای را سپاس واجب شود نعمت باشد. بدین شدتها ازو مارا نعمتیست از بهر آنک ازمعدن شدتها که ان دوزخست، حذر کنیم (و) بمعدن نعمتها سرمدی رسیم کآن بهشتست.
کیوان کمالی به بیست سال حبس محکوم شده و بعد از تحمل ده سال حبس به‌طور مشروط از زندان آزاد می‌شود. پرهیز از وقوع هرگونه تخلف و جرم و نزاع و درگیری بزرگترین چالش پیش روی کیوان کمالی در مواجهه با جامعه لجام گسیخته‌است.
به فزازنده سپهر بلند وین شگفت این بزرگتر قسم است
استان ظُفار (به عربی: محافظة ظُفار ) یکی از استان‌های عمان است. ظفار بزرگترین استان عمان به لحاظ مساحت است. این استان که در جنوب عمان واقع است با استان مهره یمن و استان شرقی عربستان سعودی همسایه است. مرکز و بزرگترین شهر استان ظفار، بندر صلاله است. مردم این استان به گویش ظفاری زبان عربی تکلم می‌کنند.
گاو از من و تو فراختر دارد چشم پیل از من و تو بزرگتر دارد گوش
از استاد ابوعلی شنیدم که گفت هیچ نام نیست بزرگتر از عبودیّت و مؤمن را هیچ نام نیست تمامتر از عبودیّت و از بهر آن خداوند عَزَّاسْمُهُ اندر وصف پیغمبر صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ شب معراج چنین گفت و شریفترین اوقات او آن شب بود اندر دنیا که گفت سُبْحَانَ الَّذی اَسْری بِعَبْدِهِ لَیلاً دیگر جای گفت فَاَوْحی اِلی عَبدِهِ ما اَوْحَی اگر نامی بودی بزرگتر از عبودیّت ویرا بدان نام خواندی.
استان آروشا یکی از استان‌های کشور تانزانیا می‌باشد و شهر آروشا نیز مرکز این استان بوده و یکی از بزرگترین شهرهای این استان می‌باشد.
از ملکان آن بزرگتر که تو او را از پی خدمت بروز بار دهی بار
از حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم مروی است که «بزرگترین مردم از حیثیت گناه در روز قیامت، کسی است که بیشتر نقل باطل و حکایات معاصی را کند».
است. اثبات بزرگترین مقسوم علیه مشترک بودن آن مانده‌است. اگر
در ترجمه الله اکبر به فارسی باید دقت کرد که الله مبتدا و اکبر خبر مربوط به آن است و لذا ترجمه فارسی آن به صورت خدا بزرگتر است (از آن که وصف شود) می‌باشد.
این سریال، همکاری دوبارهٔ خواهران هونگ با چا سئونگ وون، لی سونگ گی و لی هونگ-کی است، که به ترتیب در سریال‌های بزرگترین عشق (۲۰۱۱)، دوست‌دختر من یک گومیهو است (۲۰۱۰) و تو زیبایی (۲۰۰۹)، همکاری داشته‌اند. همچنین همکاری دوبارهٔ خواهران هونگ و کارگردان پارک هونگ-کیون نیز بود که در سریال‌های گرم و دنج (۲۰۱۵) و بزرگترین عشق (۲۰۱۱) با هم کار کرده بودند. همچنین لی سونگ گی و چا سئونگ وون و سونگ جی-رو در همگی محاصره شده‌اید (۲۰۱۴) بازی کرده بودند.
منصور مغربی گوید یکی از بزرگان از خضر عَلَیْهِ السَّلامُ پرسید که هیچکس دیده‌ای بزرگتر از خود در رتبت ؟ گفت دیده ام عبدالرّزاق الصَنعانی، حدیث روایت می‌کرد اندر مدینه و مردمان گرد او در آمده بودند و می‌شنیدند، جوانی دیدم از دور نشسته، سر بر زانو نهاده، نزدیک او شدم، گفتم عبدالرزّاق حدیث رسول صَلَّی اللّه عَلَیْهِ وَسَلَّمَ روایت می‌کند و تو از وی می‌نشنوی گفت او روایت از گذشته می‌کند و من از حق، غایب نیستم. گفتم او را اگر چنین است که میگویی من کیستم سربرآورد و گفت تو برادر من ابوالعبّاس خضر، بدانستم که خدای‌را بندگانی‌اند که من ایشان‌را نشناسم.
بزرگ بود همیشه وزارت و به تو باز بزرگتر شد یارب تو بر فزای و مکاه
در این صورت مرتبهٔ همگرایی بزرگترین عدد حقیقی نامنفی مانند
قدیمی‌ترین مرکز آموزش عالی نوین و بزرگترین دانشگاه علوم پزشکی ایران نیز دانشگاه علوم پزشکی تهران است که در سال ۱۳۱۳ تأسیس شد.
یکی را گفتند خواهی که ویرا بینی گفت نه گفتند چرا گفت آن جمال او بزرگتر از آنست که دیدار چو منی را شاید.
و چون روزگار مصیبت سرآمد، امیر رسولی نامزد کرد سوی بو جعفر کاکو علاء الدّوله و فرستاده آمد و مسافت نزدیک بود سوی وی. و پیش از آن که این خبر رسد، امیر المؤمنین بشفاعت‌ نامه‌یی نبشته بود تا سپاهان بدو باز داده آید و او خلیفت شما باشد و آنچه نهاده آید از مال ضمانی میدهد و نامه‌آور بر جای بمانده و اجابت می‌بود و نمی‌بود بدو، لکن اکنون بغنیمت داشت امیر مسعود این حال را و رسولی فرستاد و نامه و پیغام بر این جمله بود که ما شفاعت امیر المؤمنین را بسمع و طاعت‌ پیش رفتیم که از خداوندان بندگان را فرمان باشد نه شفاعت و با آنکه مهمّات بزرگتر از مهمّات سپاهان در پیش داشتیم‌ و هیچ خلیفه‌ شایسته‌تر از امیر علاء الدّوله یافته نیاید و اگر اوّل که ما قصد این دیار کردیم و رسول فرستادیم و حجّت گرفتیم‌، آن ستیزه و لجاج‌ نرفته بودی، این چشم زخم‌ نیفتادی، لیکن چه توان کرد؟ بودنی می‌باشد . اکنون مسئله دیگر شد و ما قصد کردن بر آن سو یله کردیم‌ که شغل فریضه‌ در پیش داریم و سوی خراسان میرویم که سلطان بزرگ گذشته شد و کار مملکتی سخت بزرگ مهمل‌ ماند آنجا، و کار اصل ضبط کردن اولی‌تر که‌ سوی فرع گراییدن، خصوصا که دوردست است و فوت میشود؛ و به ری و طارم‌ و نواحی که گرفته آمده است، شحنه‌یی گماشته خواهد آمد، چنانکه بغیبت ما بهیچ حال خللی نیفتد و اگر کسی خوابی بیند و فرصتی جوید، خود آن دیدن و آن فرصت چندان است که ما بر تخت پدر نشستیم‌، دیگر بهیچ حال این دیار را مهمل فرو نگذاریم که ما را بر نیک و بد این بقاع‌ چشم افتاد و معلوم گشت و از سر تخت پدر، تدبیر آن دیار از لونی دیگر پیش گرفته آید که بحمد اللّه مردان و عدّت‌ و آلت سخت تمام‌ است آنجا. اکنون باید که امیر این کار را سخت زود بگزارد و در سؤال و جواب نیفگند تا بر کاری پخته‌ ازینجا بازگردیم؛ پس اگر عشوه‌ دهد کسی، نخرد که‌ او را گویند: «با سستی باید ساخت که مسعود بر جناح سفر است و اینجا مقام چند تواند کرد؟» نباید خرید و چنین سخن نباید شنید که وحشت‌ ما بزرگ است و ما چون بوحشت بازگردیم، دریافت این کار از لونی دیگر باشد و السّلام.