بزرگ
معنی کلمه بزرگ در لغت نامه دهخدا

بزرگ

معنی کلمه بزرگ در لغت نامه دهخدا

بزرگ. [ ب َ رَ ] ( اِ ) بزرک. تخم کتان. ( ناظم الاطباء ). دانه ایست که از آن روغن چراغ گیرند و بعربی کتان گویند. ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ). رجوع به بزرک شود.
بزرگ. [ ب ُ زُ ] ( ص ) ضد خرد. ( شرفنامه منیری ). ضد کوچک. ( آنندراج ). نقیض کوچک. ( ناظم الاطباء ) ( برهان ). مقابل کوچک ، چنانکه کلان مقابل خرد و درشت مقابل ریز و کبیر مقابل صغیر. مقابل خرد. اکبر.جلیل. ضخم. ( یادداشت بخط دهخدا ). عَبَنبل. نعند. ( منتهی الارب ). شریف. ( المنجد ). جحادر. ( تاج العروس ). عِنک. عَنْجَج. کمرة. ارزب. اجسم. جسیم. جزیل. مثیل. جُلال. اعظم. عظیم. جنادل. ( منتهی الارب ) :
وامی است بزرگ شکر او بر تو
بگذار بجد و جهد وامش را.ناصرخسرو.و بر ایشان که مانده اند ستمهای بزرگ است از حسنک و دیگران. ( تاریخ بیهقی ).
- شاش بزرگ ؛ در تداول خانگی ، مقابل شاش کوچک. ( یادداشت بخط دهخدا ). رجوع به شاش شود.
|| شریف. رئیس. با شأن و عظمت و شوکت. ( ناظم الاطباء ). نامور. معنون. رئیس. سر. معظم. جلیل. ( یادداشت بخط دهخدا ). عظیم. کبیر. ( ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ) :
بزرگان جهان چون گردبندن
تو چون یاقوت سرخ اندر میانه.رودکی.چون جامه اَشَن به تن اندر کند کسی
خواهد ز کردگار بحاجت مراد خویش
گر هست باشگونه مرا جام ای بزرگ
بنهاده ام دعای ترا بنده وار پیش.رودکی.بزرگان گنج سیم و زر گوالند
تو از آزادگی مردم گوالی.طیان.بزرگ باش و مشو تنگدل ز خردی کار
که سال تا سال آرد گلی زمانه ز خار.ابوحنیفه اسکافی.به ایرانیان گفت کآن پاک زن
مگر نیست با این بزرگ انجمن.فردوسی.بزرگ است و پور جهان پهلوان
هشیوار و بارای و روشن روان.فردوسی.چنین داد پاسخ که خاقان چین
بزرگ است و با دانش و آفرین.فردوسی.دگرباره گفت این بزرگان چین
تگینان و گردان توران زمین.فردوسی.بزرگ آن نباشد که شاه و سترگ
بزرگ آنکه نزدیک یزدان بزرگ.اسدی.هر بزرگی که بفضل و بهنر گشت بزرگ
نشود خرد به بد گفتن بهمان و فلان.فرخی.من تنگدلی پیشه نگیرم که بزرگان
کس را ببزرگی نرسانند بیکبار.

معنی کلمه بزرگ در فرهنگ معین

(بُ زُ ) (ص . ) ۱ - دارای حجم ، وسعت یا کمیت زیاد. ۲ - برجسته ، نمایان . ۳ - بالغ ، بزرگسال . ۴ - دارای سن بیشتر. ۵ - عنوان احترام آمیز برای پدر، مادر، دایی و... ۶ - رییس ، پیشوا.

معنی کلمه بزرگ در فرهنگ عمید

۱. دارای اندازه یا حجم زیاد، کلان: خانهٴ بزرگ.
۲. بااهمیت، برجسته: رمان نویس بزرگ.
۳. با سن بیشتر: برادر بزرگ.
۴. دارای سن زیاد، بالغ.
۵. سخت، شدید: رنج بزرگ، فاجعهٴ بزرگ.
۶. شریف، محترم.
۷. (اسم ) رئیس، سرپرست.
۸. (اسم ) دارای مقام یا طبقۀ اجتماعی بالا: بزرگان شهر دور هم جمع شوند.
۹. (اسم ) (موسیقی ) گوشه ای در دستگاه شور.
۱۰. (قید ) بادرشتی و گستاخی.

معنی کلمه بزرگ در فرهنگ فارسی

کلان، نقیض کوچکتواناوشریف ومحترم نیزمیگویند
( صفت ) ۱- کلان کبیر عظیم مقابل کوچک . ۲- فراخ عریض پهن وسیع مقابل تنگ کوچک . ۳- عظیم الجثه کوه پیکر . ۴- توانا قوی مقابل ضعیف . ۵- باشرافت با نجابت . ۶- با شائ ن با شوکت . ۷- سرور سر رئیس . ۸- بالغ بحد رشد رسیده . ۹- فرزند اول ارشد اولاد مهین فرزند مقابل کوچک . ۱٠- مرشد ولی . ۱۱- یکی از دوایر ملایم موسیقی ( در موسیقی قدیم ) از پرده ها ( عراق ) ( حجازی ) و ( زیر افکند ) از آوازها ( مایه ) ( گواشت ) و ( شهناز ) و از شعب ( سه گاه ) ( نهفت ) و ( غزال ) با آن مناسب اند.
ابن شهریار ناخدا .

معنی کلمه بزرگ در فرهنگ اسم ها

اسم: بزرگ (پسر) (فارسی، کردی) (تلفظ: bozorg) (فارسی: بزرگ) (انگلیسی: bozorg)
معنی: برجسته، مشهور، بزرگوار، شریف، دارای اهمیت و موقعیت اجتماعی، والا، برجستة، نام شاعری کرد ( نگارش کردی

معنی کلمه بزرگ در دانشنامه عمومی

بزرگ (فیلم ۱۹۸۳). بزرگ ( به هندی: Mahaan ) فیلمی محصول سال ۱۹۸۳ و به کارگردانی اس. رامانتان است. در این فیلم بازیگرانی همچون آمیتاب باچان، وحیده رحمان، پروین بابی، زینت امان، آشوک کومار، امجد خان، شاکتی کاپور، قادرخان، آریونا ایرانی ایفای نقش کرده اند.
بزرگ (فیلم ۱۹۸۸). بزرگ ( به انگلیسی: Big ) عنوان فیلمی آمریکایی در ژانر کمدی و فانتزی به کارگردانی پنی مارشال محصول سال ۱۹۸۸ میلادی است.
• تام هنکس در نقش جاش بسکین
• دیوید موسا در نقش جاش مسکین ( کودک )
• الیزابت پرکینز در نقش سوزان
• رابرت لوجا as MacMillan
• جان هرد as Paul Davenport
• جرد راشتون as Billy Kopecki
• جون لوویتز as Scotty Brennen
• مرسدس روئل as Mrs. Baskin
• Josh Clark as Mr. Baskin
• Kimberlee M. Davis as Cynthia Benson
• Oliver Block as Freddie Benson
• دبرا جو روپ as Miss Patterson
• فرانسیس فیشر as Mrs. Kopecki ( only in 2007 "Extended Cut" DVD version )
• جیمز اکهاوس
کودکی به نام جاش در برابر یک دستگاه عجیب بازی، آرزو می کند که بزرگ شود. روز بعد او تبدیل به یک مرد می شود و مشکلات بیشماری برایش به وجود می آید. جاش از دوست صمیمی خود می خواهد که به او کمک کرده و به شکل اول خود بازگردد ولی …
بزرگ (فیلم ۲۰۰۸). بزرگ ( به انگلیسی: The Grand ) فیلمی محصول سال ۲۰۰۸ و به کارگردانی زک پن است. در این فیلم بازیگرانی همچون وودی هرلسون، شریل هاینز، دیوید کراس، کریس پارنل، ریچارد کایند، دنیس فارینا، ورنر هرتسوک، ری رومانو، بری کوربین، مایکل مک کین، آندرئا سوج، استل هریس، جودی گریر، جیسن الکساندر، برت رتنر، هانک آزاریا، شانون الیزابت، کی دی اوبر، مایک اپس و تام لیستر جونیور ایفای نقش کرده اند.
بزرگ (مجموعه تلویزیونی). بزرگ ( به کره ای: 빅 ) یک مجموعهٔ تلویزیونی کره ای با بازیگری گونگ یو و لی مین جونگ است. این سریال با ژانر کمدی رمانتیک/ تعویض بدن از ۴ ژوئن تا ۲۴ ژوئیه ۲۰۱۲ دوشنبه و سه شنبه ساعت ۲۱:۵۵ از کی بی اس۲ در ۱۶ قسمت پخش شد.
سریال بزرگ توسط خواهران هونگ نوشته شد، این مجموعه اولین سریال تلویزیونی گونگ یو پس از بازی در سریال کافه پرنس در سال ۲۰۰۷ و بعد از زمان ترخیص از خدمت نظامی اجباری بود. اگرچه درام در ابتدا با استقبال خوبی روبرو شد، اما بعداً به دلیل پایان آن مورد انتقاد شدید قرار گرفت.
گیل دا ران ( لی مین جونگ ) معلم جانشین سخت کوشی است که سعی در گرفتن مدرک گواهی خود دارد. او با یک دکتر مهربان و خوشتیپ سو یون جه ( گونگ یو ) نامزد شده است. یون جه درست یک ماه قبل از عروسی، به طور غیرقابل توضیح از دا ران فاصله می گیرد. در همان زمان، دا ران با یک دانشجوی ۱۸ ساله نقل و انتقالات از ایالات متحده، کانگ کیونگ جون ( شین وون هو ) ملاقات می کند. کیونگ جون و یون جه در هنگام رانندگی با یکدیگر تصادف می کنند و هر دو از بالای ریل محافظ به درون آب می افتند هنگامی که به بیمارستان منتقل می شوند یون جه می میرد و کیونگ جون به کما می رود. داستان جایی جالب می شود که کیونگ جون وقتی بهوش می آید خود را در بدن یون جه در سردخانه می یابد.
• گونگ یو در نقش کانگ کیونگ جون/سو یون جه
• لی مین جونگ در نقش گیل دا ران
• به سوزی در نقش جانگ ماری
• شین وون هو در نقش کانگ کیونگ جون
• بائک سونگ هیون در نقش گیل چونگ شیک ( برادر دا ران )
• جانگ هی جین در نقش لی سه یونگ
• کیم سو را در نقش آن هه جونگ ( مادر یون جه )
• آن سوک هوان در نقش گیل مین کیو ( پدر دا ران )
• یون هه یونگ در نقش لی جانگ هه ( مادر دا ران )
• جو یونگ جین در نقش سو این ووک ( پدر یون جه )
• چوی رن در نقش کیم یونگ اوک ( معاون مدیر )
• مون جی یون در نقش نا هیو سانگ ( معلم PE )
• شین جی سو در نقش لی آکیونگ ( معلم ریاضی و دوست دا ران )
• جانگ هیون سونگ در نقش کانگ هیوک سو ( دایی کانگ کیونگ جون )
• گو سو هی در نقش لی کیونگ می ( زن عمو کانگ کیونگ جون )
• ایم جی ایون در نقش کانگ هی سو ( مادر کانگ کیونگ جون )
• لی هه جین در نقش عروس ( قسمت۱ )
• در جدول زیر، اعداد آبی کمترین رتبه را دارند و اعداد قرمز بالاترین رتبه را نشان می دهد.
• NR نشان می دهد که درام در ۲۰ برنامه برتر روزانه در آن تاریخ قرار نگرفته است.
معنی کلمه بزرگ در فرهنگ معین
معنی کلمه بزرگ در فرهنگ عمید

معنی کلمه بزرگ در ویکی واژه

از پارسی میانه وزرک؛ دارای حجم، وسعت یا کمیت زیاد؛ مقابل کوچک.
دارای اهمیت و موقعیت اجتماعی؛ یا برجسته و مشهور، نمایان.
بالغ، بزرگسال؛ دارای سن بیشت
عنوان احترام‌آمیز برای پدر، مادر، دایی، و… .
رئیس، پیشوا.

جملاتی از کاربرد کلمه بزرگ

شاه گیتی دار و لشگر بر پسر دارد چنان دو بزرگ ماه دیدار و دو سر و سیم بر
سید بزرگوار سید رضی الدین بن کاوس رحمه الله ذکر کرده است که آن مکان پس از صدقه دادن از آن رو حلال گشته است که آن مردمان به شرط وفا نکردند. محمد بن داود نیز وفا نکردن ایشان را به شرط در باب نوادر کتاب زیارات ذکر کرده است.
«وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ» فرزندان خویش را مکشید، «خَشْیَةَ إِمْلاقٍ» از بیم درویشی، «نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِیَّاکُمْ» ما روزی دهیم هم ایشان را و هم شما را، «إِنَّ قَتْلَهُمْ کانَ خِطْأً کَبِیراً (۳۱)» فرزند کشتن گناهی بزرگست.
بزرگوارا منت خدای را کامروز منم سخن را چون دیده راضیا در خور
و گفت: هرکه مراقبت کند خدای را در خطرات دل خویش، بزرگ گرداند خدای او را در حرکات ظاهر او، و هرکه بترسد با خدای گریزد و هرکه در خدای گریزد نجات یابد.
تو بزرگ شهریاری و که دید شهریاری که ز جمع شهریاران به تو شهریار ماند
بزرگوار خدایا، گرامیش داری که از کرامت او بس کسی مکرم شد
اگر یادگاری کنی درجهان که نام بزرگی نگردد نهان
چنین داد پاسخ که خاقان چین بزرگست و با دانش وآفرین
برد سوی خوارزم کوس بزرگ سپاهی به کردار درنده گرگ