بریدگی

معنی کلمه بریدگی در لغت نامه دهخدا

بریدگی. [ ب ُ دَ / دِ ] ( حامص ) شکاف. برش. قطع. جدائی. ( ناظم الاطباء ). حالت و چگونگی بریده. ( یادداشت دهخدا ). انقطاع. تشریف. فرض. قصار: أصدف ؛ بریدگی کوه. ( منتهی الارب ). جَدَع ؛ بریدگی بینی و جز آن. جَدعة؛ باقیمانده بریدگی. جذمة؛ بریدگی دست. شَرَص ؛ بریدگی بر بینی شتر ماده. صدف ؛ بریدگی کوه. ( از منتهی الارب ). فرضة؛بریدگی گوشه کمان. ( دهار ). قَصا؛ بریدگی اندک در گوش شتر و گوسپند. ( منتهی الارب ). قَضَع؛ بریدگی و گزیدگی در شکم مردم. ( از منتهی الارب ). || جایی که آنرا بریده اند، یا چنان نماید که بریده اند. ( یادداشت دهخدا ). || تقسیم. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه بریدگی در فرهنگ عمید

۱. برش.
۲. شکاف.
۳. جدایی.

معنی کلمه بریدگی در فرهنگ فارسی

۱- برش قطع جدایی . ۲- تقسیم .

معنی کلمه بریدگی در فرهنگستان زبان و ادب

{cutover, cut through} [علوم و فنّاوری غذا] شکافی که در نتیجۀ بریده شدن یا شکستن ورقه های فلزی در محل درز مضاعف به وجود می آید
[حمل ونقل درون شهری-جاده ای] ← بریدگی میانگاه

معنی کلمه بریدگی در ویکی واژه

strappo

جملاتی از کاربرد کلمه بریدگی

وی به واسطه خلق تندیس‌های کروی و ستونی شهرت به سزایی دارد. هنر او از دیدگاه زیبایی‌شناختی از هنر میخی الهام می‌گیرد و توانایی‌های او، وام گرفته از دورهٔ رنسانس در ایتالیا است. ساختار به هم پیوسته در عین حال، شکافته‌شده جزو ویژگی‌های آثار پومودورو است. مجسمه‌های او با شکل‌های هندسی دچار نوعی شکستگی و خوردگی در نمای خود هستند که شکلی متفاوت و جذاب به آن‌ها می‌دهد. معمولاً اشکال هندسی بخصوص شکل‌های کروی را به یک‌دست و صاف بودن سطح‌شان می‌شناسند، اما پومودورو با ایجاد شکاف و بریدگی در سطح مجسمه‌هایش، آن‌ها را متمایز و سعی می‌کند، آنچه را که در ذهن دارد، با ایجاد خلاقیت در شکل‌دهی به این مجسمه‌ها، به مخاطبانش منتقل کند.
انتهای تحتانی زند زبرین با دو سطح مفصلی که توسط ستیغی از هم جدا می‌شوند به استخوان‌های مچ دست ارتباط پیدا می‌کنند. انتهای تحتانی همچنین یک برآمدگی مشخص به نام زائده نیزه‌ای و یک سطح مفصلی به نام بریدگی زند زیرینی دارد. تنه استخوان زند زبرین تقریباً سه گوش بوده و دارای یک خمیدگی نیز هست.
مصرف آلوئه به‌عنوان یک گیاه طبی سابقه طولانی مدت دارد و قدمت استفاده از آن به سال ۱۷۵۰ پیش از میلاد مسیح بازمی‌گردد. برخی از مردم به عنوان پزشکی جایگزین، این گیاه را در گلدان‌های کوچک در منازل خود به منظور درمان سوختگی‌ها و بریدگی‌های جزئی پرورش می‌دهند.
چون عین بریدگی بود دوختنم پس بی خبریم به ز آموختنم
نکته: افزایش طول در زمان بریدگی و مقاومت مهم است.
نمای درون‌سری استخوان پیشانی مقعر است و در قسمت فوقانی خط وسط آن، یک شیار عمودی برای سینوس ساجیتال فوقانی دیده می‌شود. دو لبه این شیار در پایین به هم می‌پیوندند و ستیغ پیشانی را می‌سازند. لبه‌های شیار عمودی و ستیغ پیشانی، محل اتصال داس مغزی است. ستیغ پیشانی در پایین منتهی به یک بریدگی کوچک می‌شود که وقتی با استخوان پرویزنی مفصل می‌شود سوراخ کور را می‌سازند. در طرفین خط وسط بر روی سطح خلفی قسمت عمودی پیشانی فرورفتگی‌هایی مربوط به شکنج‌های نیمکره مغزی دیده می‌شود.
تنه: بلندترین بخش جناغ سینه است که در کناره‌های طرفی دارای یک نیم بریدگی در بالا (محل اتصال غضروف دنده‌ای دوم)، یک نیم بریدگی در پایین (محل اتصال غضروف دنده‌ای هفتم) و چهار بریدگی در حد واسط این دو (محل اتصال غضروف‌های دنده‌ای ۳ تا ۶) می‌باشد. در محل مفصل شدن تنه و دسته جناغ، زاویه‌ای به نام زاویه جناغی یا زاویه لوئیس قرار گرفته‌است که مقداری به جلو تحدب دارد و دنده دوم سینه نیز به کناره آن از دو طرف متصل می‌گردد.
چشمم چو ز تو برید ازو خون بچکید شک نیست که از بریدگی خون بچکد
چشمم زتو چون برید خونش بچکد شک نیست که از بریدگی خون بچکد
همچنین یکی از نزدیکان محسن رضایی دربارهٔ مرگ احمد رضایی گفت: «روی مچ دست احمد رضایی آثار سه بریدگی وجود دارد، بدون آنکه لکه‌های خون در صحنه وجود داشته باشد و این نشان می‌دهد که اول قلب وی احتمالاً توسط شوک الکتریکی از کار افتاده و پس از آن بریدگی‌ها انجام شده‌است».
افتر شیو اغلب حاوی یک عامل ضد عفونی‌کننده مانند الکل دناتوره شده، سیترات استئارات یا فندق افسون‌گر است تا از عفونت بریدگی‌ها جلوگیری و همچنین به عنوان یک قابض برای کاهش تحریک پوست عمل کند. جوهر نعنا در برخی از انواع آن برای بی‌حس کردن پوست تحریک شده نیز استفاده می‌شود.
کنار فوقانی: بر روی این کنار در جلو زایده کورونوئید و در عقب زایده کوندیلار قرار دارد که در حد فاصل این دو زایده یک بریدگی وسیع به‌نام شکاف زیرواره‌ای دیده می‌شود.
کنار فوقانی صفحه عمودی آن دارای زوائد حدقه‌ای (اوربیتال) و پروانه‌ای و بریدگی پروانه‌ای‌کامی (اسفنوپالاتین) است. از محل برخورد تیغه‌های عمودی و افقی آن در عقب زائده هرمی منشأ می‌گیرد. این زائده بریدگی بالی‌پروانه‌ای (تریگوئید اسفنوئید) را پر می‌کند. خار بینی خلفی مربوط به تیغه افقی کامی است.