برگه

برگه

معنی کلمه برگه در لغت نامه دهخدا

برگه. [ ب َ گ َ / گ ِ ] ( اِ مرکب ) برگ کوچکی که در پای ساقه گل است. ( لغات فرهنگستان ). برگ خرد.
- دوبرگه ؛ علفی است. ( لغت محلی شوشتر، خطی ).
|| خشک کرده هلو و زردآلو چون آنرا به دو نیمه کرده و نیز هسته آن بیرون کرده باشند. نیمه کرده و خشک کرده هلو و زردآلو و غیره. کشته دانه بیرون کرده و به دو فلقه کرده. خشک کرده استخوان بیرون کرده شفتالو و زردآلو و مانند آن. لپه خشک کرده هلو وزردآلو میوه را دو قسمت کرده ، هسته بیرون کرده و خشکانیده باشند برگه نامند. کشته. مفلق. ( یادداشت دهخدا ): خشک کرده میوه هایی که بصورت خشکبار به بازار عرضه میشوند از قبیل خشک کرده زردآلو و انجیر و سیب ( میوه اخیر در خراسان بصورت برگه نیز عرضه میشود ). ( فرهنگ فارسی معین ). || زردآلوی خشک کرده. برگه زردآلو. کشته زردآلو. کشته. ( فرهنگ فارسی معین ). || بجای فیش پذیرفته شده و آن پارچه ای از کاغذ یا مانند آن است که در آن نام کتاب یا چیزهای مرتب کردنی را می نویسند. ( لغات فرهنگستان ). ورق کوچک. وریقه. ( یادداشت دهخدا ).قطعات کاغذ و مقوا که بر آن چیزی نویسند. ( فرهنگ فارسی معین ). || نشانه. علامت. نمونه.
- برگه دزدی ؛ پاره ای از مال دزدیده که پیش دزد شناسند و بدست آویز آن مطالبه مابقی کنند. ( آنندراج ). یک قطعه یا یک پاره از مجموع دزدی شده که نزد دزد بدست آرند. جزئی از اجزاء بسیار اشیاء مسروقه باشد که حسبه نزد سارق یابد. نمونه ای از اشیاء مسروقه. ( یادداشت دهخدا ):
شعر رنگین مرا کس نتواند بردن
برگه دزد حنا زود بکف می آید.منصور فکرت ( از آنندراج ).هر کس ز وجود خویشتن برگه گرفت
گو مگذارش که یافت گم کرده خویش.میرزا عزت ناصح ( از آنندراج ). || ( اصطلاح خیاطی ) پاره ای از جامه. قسمتی از جامه. سجاف زیرین طرف راست پیراهن و جز آن. ( از یادداشت دهخدا ).
- امثال :
چه ماند از کار پوستین ، یک برگه و دو آستین ؛ این کار بسی دیر کشید. ( امثال و حکم دهخدا ).
برگه. [ بِرْ / ب ِ رِگ ِ ] ( اِخ ) لوئی. ( 1880 - 1955 م. ) مهندس و هوانورد فرانسوی که یکی از نخستین سازندگان هواپیما بوده است. ( فرهنگ فارسی معین ).

معنی کلمه برگه در فرهنگ معین

(بَ گِ ) ( اِ. ) مجازاً قطعه کاغذ یا مقوا برای نوشتن یادداشت . ۲ - مدرک . ۳ - میوة گوشتالوی هسته دار که هستة آن را بیرون آورده آن را خشک کنند. ۴ - فرم (فره ).

معنی کلمه برگه در فرهنگ عمید

۱. برگ.
۲. برگ مانند، چیزی که شبیه برگ باشد.
۳. تکه های بریده شده از هلو یا زردآلو که آن ها را در آفتاب خشک کنند.
۴. نشانه و نمونۀ مال.
۵. تکه ای از اموال دزدیده شده که در نزد کسی پیدا شود.
۶. تکۀ کوچک کاغذ برای یادداشت، فیش.

معنی کلمه برگه در فرهنگ فارسی

مهندس و هوا نورد فرانسوی ( و . پاریس ۱۸۸٠ - ف. ۱۹۵۵ م . ) یکی از نخستن سازندگان هواپیما .
چیزهائی را که مرتب شود بنویسند
( اسم ) ۱- خشک کرد. میوه هایی که بصورت خشکبار ببازار عرضه میشوند از قبیل خشک کرد. زردالو و انجیر و سیب . ( میو. اخیر در خراسان بصورت برگه نیز عرضه میشود ) . ۲- زردالوی خشک کرده برگ. زردالو کشت. زردالو کشته . ۳- قطعات کاغذ و مقوا که بر آن چیزی نویسند .
مهندس و هوانورد فرانسوی که یکی از نخستین سازندگان هواپیما بوده است .

معنی کلمه برگه در فرهنگستان زبان و ادب

{bract} [زیست شناسی] هریک از برگ های تغییرشکل یافته در پای گل که حدواسط کاسبرگ و برگ های طبیعی است * مصوب فرهنگستان اول
{index card, fiche (fr. )} [عمومی] 1. ورقه ای کاغذی یا مقوایی که بر روی آن مشخصات کتاب را می نویسند 2. ورقه ای کاغذی که اطلاعاتی دربارۀ حقوق یا مالیات یا وجه پرداخت شده در آن ذکر شود * "برگه" در معنای نخست مصوب فرهنگستان اول است.
{follicle} [زیست شناسی- علوم گیاهی] میوۀ خشک شکوفای پُردانۀ حاصل یک برچه که در هنگام رسیدن تنها از یک طرف شکاف برمی دارد
{form} [عمومی] برگه ای چاپی برای درج اطلاعات خواسته شده در آن

معنی کلمه برگه در دانشنامه عمومی

برگه (میوه). برگه ( انگلیسی: Follicle ) میوهٔ خشک و شکوفای پُردانه است که از یک برچه تشکیل شده است و در هنگام رسیدن تنها از یک طرف شکاف برمی دارد.

معنی کلمه برگه در دانشنامه آزاد فارسی

بِرِگه (Breguet)
هواپیمای دوبالۀ دونفرۀ فرانسوی. در جنگ جهانی اول به منزلۀ بمب افکن در ساعات روز از آن استفاده می شد. نخستین بار در نوامبر ۱۹۱۶ به پرواز درآمد و پیش از پایان جنگ همراه با ۷۱ اسکادران فرانسوی در جبهۀ غربی و نیز چندین بار در خاورمیانه و بالکان به خدمت گرفته شد و در نیروی هوایی امریکا و بلژیک نیز به کار گرفته شد. تا ۱۹۳۰ نیز این هواپیما، با تغییرات و اصلاحات متعدد، همچنان به کار می رفت و بسیاری از آن ها به منزلۀ هواپیمای آب نشین و حمل ونقل بازرگانی به خدمت گرفته می شد.
برگه (جانورشناسی). بَرْگِه (جانورشناسی)(follicle)
(یا: فولیکول) در جانورشناسی، گروه کوچکی از یاخته های احاطه کننده و تغذیه کنندۀ ساختارهایی مانند مو یا یاخته هایی مانند تخمک. در حالت اوّل، به فولیکول مو و در حالت دوّم، به فولیکول گراف موسوم اند.
برگه (میوه). رجوع شود به:زردآلو

معنی کلمه برگه در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اصطلاحاً به لپّه های خشکانیده بی هسته زردآلو و میوه های همانندی، چون هلو و شفتالو، که هسته آن ها به آسانی جدا می شود بَرگه گفته می شود.
واژه «برگه» به این معنی در فارسی ظاهراً جدید است.
گرچه آشپز ناصرالدین شاه اصطلاحات «برگه زردآلو» و «برگه هلو» را ذکر کرده است، اما این نام در واژه نامه های دوره قاجار و منابع فارسی پیش از آن یافت نمی شود.
پیشتر برگه را به نامهایی چون کشتَه و قاق و گاه قیسی می خواندند.
«کشته» را، که امروزه در خراسان برای برگه زردآلو و در افغانستان برای زردآلوی خشک کرده بدون هسته به کار می برند، در واژه نامه های فارسی قدیم به معنای «میوه خشک کرده» در اصطلاحاتی چون «امرودِ کشته» و «شفتالود کشته» و «زردآلود کشته» آورده اند.
مؤلف برهان قاطع ، ذیل کشته ،آن را چنین تعریف کرده است : «آلو و زردآلو و امرود و شفتالو و امثال آن که دانه آن ها را برآورده و خشک کرده باشند».
در خراسان، تهیه کشته خربزه از قدیم معمول بوده، و عرضه برگه سیب هنوز رایج است (معین، ذیل «برگه»؛.
معادلهایی عربی برای کلمه کشته
فرهنگ نویسان ایرانی در قرنهای پنجم و ششم، برای کلمه کشته معادلهایی عربی چون مُفَلَّق («شفتالوی جداشده از خَسْته (هسته)»؛، مُفلَق الْخَوْخ («شفتالوی خشک کرده» یا «شفتالوی کشته»؛ و مُشَقَّق («شفتالوی خشک کرده»؛ ذکر کرده اند.
واژه ترکی جغتایی قاق همچون صفتی برای خشک کرده برخی میوه ها (یا دیگر خوردنیها، مثلاً نان) از قدیم در خراسان و ماوراء النهر متداول بوده است، چنانکه در قرن نهم مَرْویان کشته خربزه را «قاق» یا «قاقِ خربزه» می گفتند.
امروزه نیز مردم تاجیکستان برگه زردآلو و شفتالو را «قاق زردآلو» و «قاق شفتالو» می گویند.
واژه «قیسی» یا «قیصی» که به معنی زردآلو بوده است («قسمی از زردآلو»)، ظاهراً از قرن هفتم به بعد به معنای زردآلوی خشک کرده باهسته یا بی هسته و آکنده به مغز بادام کم و بیش به کار می رفته است
مکتوبات رشیدالدین فضل الله درباره برگه
رشیدالدین فضل الله در مکتوب خود درباره تهیه اسباب و آذوقه زمستانی، قیسی را در شمار میوه های خشک کرده («فواکه یابس»)، و در ذیل آن، گونه های مختلف خشکبار زردآلو به صورت برگه را ذکر کرده است.
امروزه زردآلوی هسته برآورده خشک کرده و درسته را قیسی می گویند.
پیشینه تهیه انواع برگه
...

معنی کلمه برگه در ویکی واژه

مجازاً قطعه کاغذ یا مقوا برای نوشتن یادداشت.
مدرک.
میوة گوشتالوی هسته دار که هستة آن را بیرون آورده آن را خشک کنند.
فرم (فره)

جملاتی از کاربرد کلمه برگه

اگر شرایط برای پرورش این گیاه مطلوب باشد، در سراسر تابستان گل می دهد. برگهای این گیاه بدون دمبرگ است.
زیبایی آدرومیسگاس به نقاط روی برگها در متن سبز خاکستری است که شرح آن غیرقابل وصف است.
کمیسیون مرکزی انتخابات، احیا را برای شرکت در انتخابات پارلمانی در روز ۲۶ مارس ۲۰۱۷ ثبت نام کرد تعداد برگه های رای ۱۴ انتخاب گرده شده.
زبان و چشم برآرد همی کنون ز حسد شکوفه هاش همه چشم و برگهاش زبان
برگهای زرد او خود کی تهیست این نشان پختگی و کاملیست
با گیاه و برگها قانع شوید در شکار پیل‌بچگان کم روید
برگها سرکند ز گور شجر با دو صد غنچه از برای ثمر
بوته یا درختچه‌ای است که به بلندای ۴ تا ۵ متر می‌رسد و برگهای آن می‌ریزد. برگها متقابل، دارای سه بخش و به طول و عرض ۵ تا ۱۰ سانتی‌متر و با قاعدهٔ مدور و کناره‌های دندانه دار است و از نظر سطحی شبیه برگ بعضی انواع افرا است ولی با سطح تا حدی چروکیده و رگبرگهای فشرده از آن قابل تشخیص است.
رطوبت در اطراف برگها باید همیشه بالا نگه داشته شود.
گلهای رنگ رنگ بران برگهای سبز افتاده از ردیف و پراکنده چون پرن
گل شکفت و کوه و صحرا سبز و خرم گشت هم از چمن بیحد سه برگه خاسته وز دشت هم
در کتاب هنر والت دیزنی، کریستوفر فینچ نوشت دیزنی به وب اسمیت انیماتور فرصت داد تا صحنه‌ها را در برگه‌های جداگانه طراحی و آن‌ها را به یک تابلو چسبانده تا داستان یک سکانس را شرح دهد و به این ترتیب اولین استوری برد خلق شد.
زمانی که قیدها از برگها تا ریشه منتشر شدند، تمام گره‌ها همه قیدهایی که با آن‌ها متناسب است را دربردارند. در نتیجه مسئله در هر گره قابل حل است.
نسیم آه مرا لخت لخت دل به کنار چو برگهای گل از باد مهرگان افشاند
در سه سال اول این جوایز، بازیگران به خاطر بهترین کارهایشان در این رشته نامزد می‌شدند. در آن زمان، تمام فیلم‌هایی که در طول دوره انتخابی بازی می‌کردند، برای جایزه فهرست می‌شدند (حتی در بعضی از موارد سه فیلم نیز فهرست می‌شد). در جریان سومین دوره مراسم، که در سال ۱۹۳۰ برگزار شد، بااینکه هرکدام از برندگان بازیگری دو فیلم را روی برگه‌های رای داشتند، اما به هنگام اعلام نام برنده، تنها به یکی از فیلم‌های آنان اشاره شد.
چو ابر آمد سر کلکش چو بحر آمد کف رادش یکی ابرگهر بار و یکی بحر سخاگستر
جهان خزان بود از برگهای گوناگون چوهمّت توامل را بمهیمان آرد
سلاح خانه زرین کند رزان بخزان ز آبها زره آنجا ز برگها جوشن
برخی از معترضان عقیده دارند در تصاویری که توسط خبرگزاری دولتی ایرنا از «بازشماری مجدد ۱۰ درصد صندوق‌ها» منتشر شده‌است، تانخورده بودن برگه‌های رأی و نیز «شباهت دستنوشته‌های آرای مختلف» دلیلی بر وقوع تخلفات سازمان دهی شده در انتخابات است. کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان استنتاج مبنی بر تانخورده بودن برگه‌ها را رد کرده‌است: «صرف تا خوردن یا نخوردن تعرفه‌ها و نو بودن آن‌ها نمی‌تواند دلیل انجام تخلف باشد.» این در حالی است که پیش از این محسنی اژه‌ای وزیر اطلاعات، در گفتگویی تلویزیونی عنوان کرده بود در صورت وقوع تخلف «می‌بایست برگه‌های رای تانخورده باشد» (نقل به مضمون) و تاخورده بودن برگه‌ها را دلیلی بر عدم امکان تخلفات در این رابطه دانسته بود.
این دسته از مهاجران فقط حق تردد در استانی را دارند که کارت‌شان از آنجا صادر شده است و برای سفر به بیرون از استان باید برگهٔ تردد بین استانی که ۱۵ هزار تومان می‌شود دریافت کنند.