برگرفت

معنی کلمه برگرفت در لغت نامه دهخدا

برگرفت. [ ب َگ ِ رِ ] ( مص مرکب مرخم ، اِمص مرکب ) مرخم برگرفتن.
- برگرفت و نهاد ؛ خفض و رفع. برداشت و گذاشت. به مجاز، فیصله دادن کارها و جابجا کردن چیزها : شبانگاه بزاز چون از ستد و داد و برگرفت و نهاد فارغ شد، به خانه بازآمد. ( سندبادنامه ص 240 ).

معنی کلمه برگرفت در فرهنگ فارسی

مرخم برگرفتن برگرفت و نهاد .

معنی کلمه برگرفت در فرهنگستان زبان و ادب

{dump, storage snapshot} [رایانه و فنّاوری اطلاعات] نسخه برداری از محتویات حافظۀ رایانه در یک رسانۀ خارجی مثل چاپگر یا دیسک (disk )

معنی کلمه برگرفت در ویکی واژه

نسخه‏برداری از محتویات حافظۀ رایانه در یک رسانۀ خارجی مثل چاپگر یا دیسک (disk).

جملاتی از کاربرد کلمه برگرفت

هریک از قسمت‌های این مجموعه، به مشکلات زندگی و دغدغه‌های یک تن از شخصیّت‌ها اختصاص داده شده است و عنوان آن قسمت نیز، برگرفته از نام همان شخصیّت است.
هدف اعلام شده آژانس محیط زیست "حفاظت یا ارتقای محیط زیست به عنوان یک کل" به منظور ارتقای "هدف دستیابی به توسعه پایدار " است (برگرفته از قانون محیط زیست ۱۹۹۵، بخش ۴). حفاظت از محیط زیست با تهدیدهایی مانند سیل و آلودگی مرتبط است. چشم‌انداز آژانس "یک محیط غنی، سالم و متنوع برای نسل‌های کنونی و آینده" است.
آنجلینا نامی زنانه برگرفته از آنجلا که خود شکلی از نام یونانی آنجلوس (به یونانی: αγγελος) به معنی فرستاده یا پیام‌آور است.
تولیدکنندگان پاستا در جنوب ایتالیا دست کم تا سال ۱۹۳۰ انواع مختلفی از این پاستا را همچون آنلینی‌های ضخیم و نازک و کنگره‌دار و ساده تولید می‌کردند که هنوز هم برخی از آنان در جنوب ایتالیا فروخته می‌شود. در آپولیا این پاستا چِرکیونِتی نامیده می‌شود که برگرفته از نام نوعی گوشواره با عنوان چِرکیتی آ کامپانلا به‌معنای حلقه‌های زنگ‌مانند است. کودوریته نیز نوع دیگری از آنلینی آپولیایی است که حلقه‌ای شکل بوده و نامش برگرفته از نوعی دوناتِ عید پاک با عنوان کودورا است.
نظریه دوم این است که چون در کوه‌های اطراف اسفند آباد بوته‌های گیاه خوشبوی اسفند (که برای رفع چشم زخم آن را بر روی آتش می‌ریزند و دود خوشبویی دارد) بسیار دیده می‌شود به این نام شهرت یافته‌است؛ و اما نظریه سوم که به واقعیت نزدیکتر است اینکه واژه اسفند آباد بر گرفته از ماه اسفند که آخرین ماه از ماه‌های سال شمسی است می‌باشد. همچنین نام تعدادی از روستاهای اطراف هم برگرفته شده از نام ماه‌های سال می‌باشد. مثل مهرآباد، اردی (اردیبهشت) فراغه (فروردین)، تیزک یا تیرجرد (تیر) و شهرک (شهریور) و دهوک (دی) غیره که ذکر آن‌ها در صفحات پیشین گذشت. ضمناً کتاب‌های تاریخی ابرکوه هم این نظریه را تأیید می‌کنند
خانواده خیامی، خانواده‌ای سنتی بودند از طبقه متوسط جامعه. پدر بازاری بود و خانه شان در محله سرشور قرار داشت که افراد سرشناس زیادی در آن زندگی می‌کردند. احمد خیامی، خانه کودکی اش را این طور توصیف می‌کند: «طرف منزل ما بازاری به طول هفتصد متر به نام بازار سرشور و حمامی به اسم حمام شاه ساخته بودند». منبع برگرفته شده از کتاب پیکان سرنوشت ما نوشته احمد خیامی
دل برگرفتی از برم ای دوست دست گیر کز دست می‌رود سرم ای دوست دست گیر
بلد گشت قلواد و ره برگرفت به کوه فنا راه دل برگرفت
بیفگند چوگان کمان برگرفت زه و توز ازو دست بر سر گرفت
پیاده سپهبد پیاده سپاه پر از خاک سر برگرفتند راه
تریبونی میلیتوم افسران ارشد ارتش روم بودند که فرماندهی واحدهایی را بر عهده داشتند که تقریباً برابر با گردان و تیپ در ارتش‌های آمریکا و بریتانیا در زمان کنونی است (درجه‌های مشابه آن در زمان کنونی عبارتند از سرگرد، سرهنگ دوم، سرهنگ و سرتیپ). به یاد داشته باشید که این مقایسه‌ها دقیق نیستند زیرا ساختار فرماندهی ارتش روم که برگرفته از نوشته‌های نویسندگان سدهٔ چهارم میلادی همچون وجتیوس یا یادداشت‌های سزار دربارهٔ اشغال گالیا و جنگ داخلی بودند بسیار با ساختار سازمان‌های نوین که از گروهان‌های مزدور قرون وسطی شکل گرفته‌اند متفاوت است.
کنونت پرده اینجابرگرفتم نه همچون دیگرانت بر گرفتم
برگرفت او را عمر زانجایگاه هاتفیش آواز داد از پیشگاه
فیلم ایرانی لونه زنبور برگرفته از این فیلم است.
در چمن رفتم که نرگس چینم از پهلوی گل چشم نتوانستم از روهای زیبا برگرفت
دل خود نماند در دو جهان سیف از آنکه یار رسم دل از میانه بیکبار برگرفت
نام این ربات برگرفته از نام ایکزن اسیموف گرفته شده‌است
گفتمش گویم غم خود چون بدیدم دم نماند زانکه حیرت از لب خسرو زبان را برگرفت
نماریق عربی (قرآن ۸۸:۱۵)، برگرفته از فارسی است.
من از وصال تو دل برگرفته بودم، لیک زبان لطف توام باز در گمان انداخت