برود. [ ب َ ] ( ع ص ) خبز برود؛ نان که بر آن آب ریخته باشند. ( منتهی الارب ) ( از ذیل اقرب الموارد از لسان ). || ثوب برود؛ جامه پرزه دار. ( منتهی الارب ) ( از ذیل اقرب الموارد ). || سرد و خنک. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || هرچه خنک گرداند چیزی را. ( منتهی الارب ). || ( اِ ) داروی چشم که از چیزهای سرد سازند. ( منتهی الارب ). سرمه ایست که بدان چشم را خنک کنند.( از ذیل اقرب الموارد از لسان ). سرمه. ( دهار ). قسمی سرمه بوده که چشم را خنک میداشته است. هر دوایی مبرد، و بیشتر در داروهای چشم مستعمل است چون داروها چشم را خنک کند. داروها که برای خنک کردن چشم دردگین در چشم کنند. داروها که به چشم دردگن سردی و استراحت بخشد. ج ، برودات. ( یادداشت دهخدا ) : برود رمان... اندر کشیدن سود دارد. ( ذخیره خوارزمشاهی ). وبرود هم اندر آخر فصل ربیع بهتر آید اًن شأاﷲ. ( ذخیره خوارزمشاهی ). داروهای قوت دهنده و تحلیل کننده می باید کشید چون برود حصرم و باسلیقون و روشنائی. ( ذخیره خوارزمشاهی ). و آنرا که حرارت قوی نباشد [ اندر سلاق ، نوعی بیماری چشم ] اندر آخر علت ، شیاف احمر لین و برود غوره و شیاف... ( ذخیره خوارزمشاهی ). چشم شریعت به برود رسالت او روشن گشت. ( تاریخ بیهق ). بصایرایشان را برود هدایت و کحل توفیق روشن می گرداند. ( تاریخ بیهق ). || برودالظل ؛ شخص خوش معاشرت ، مذکر و مؤنث در آن یکسان است. ( از اقرب الموارد ). برود. [ ب َرْ رَ ] ( ع اِ ) لکک. ( دهار ). تولی. تیره. تلی. چاکشو. آلوی چینی. ( زمخشری ). برود. [ ب َ ] ( اِخ ) شهری در شام که آن را بیروت نیز گویند. ( ناظم الاطباء ). رجوع به بیروت شود. برود. [ ب ُ ] ( اِ ) بروت. شارب. سبیل. ( ناظم الاطباء ). رجوع به بروت شود. برود. [ ب ُ ] ( ع مص )ضعیف و سست گردیدن. ( از منتهی الارب ) ( از ذیل اقرب الموارد از لسان ). || رسول کردن کسی را. || تگرگ زده شدن. ( از منتهی الارب ). || بمردن. ( المصادر زوزنی ). || خواب. ( دهار ). خفتن. ( آنندراج ). || سرد شدن. ( تاج المصادر بیهقی ). || کند شدن شمشیر و کارگر نبودن آن. ( از ذیل اقرب الموارد ). || سرمه در چشم کردن. ( دهار ). بُراد. و رجوع به براد شود. برود. [ ب ُ ] ( ع اِ ) ج ِ بُرد. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به برد شود: وقع بینهما قدّ برود یمنیة؛ با هم خصومت و نزاع کردند تاآنجا که لباسهای گرانقیمت خود را پاره کردند، و آن مثلی است شدت نزاع و خصومت را. ( از اقرب الموارد ).
معنی کلمه برود در فرهنگ فارسی
جمع برد .
معنی کلمه برود در دانشنامه عمومی
برود (استان خاسکوو). برود ( به بلغاری: Brod ) یک منطقهٔ مسکونی در بلغارستان است که در شهرستان دیمیترووگراد واقع شده است. برود (بوسنی و هرزگوین). برود ( به لاتین: Brod ) یک شهرک در بوسنی و هرزگوین است که در حاشیه جنوبی رود ساوا واقع شده است. برود ۲۲۹٬۳ کیلومتر مربع مساحت و ۱۷٫۹۴۳ نفر جمعیت دارد. برود (تسرنا تراوا). برود ( به صربی: Brod ) یک روستا در صربستان است که در تسرنا تراوا واقع شده است. برود ۱۲۲ نفر جمعیت دارد. برود (دهانه). برود یک دهانه برخوردی در ماه است.
جملاتی از کاربرد کلمه برود
الکساندر برودسکی (روسی: Александр Саввич Бродский؛ زادهٔ ۱۹۵۵) یک معمار اهل روسیه است.
به سلامت که نخواهم برود سوی تو باد حیفم آید که سلام تو فرستم به صبا
وی در سال ۱۳۹۶ برای باشگاه بسکتبال دانشگاه آزاد تهران در لیگ برتر بسکتبال ایران بازی کرد و حتی به تیم ملی بسکتبال ایران هم دعوت شد ولی به علت مشکلات خروج از کشور ناشی از خدمت وظیفه عمومی نتوانست برای تیم ملی بازی کند و مجبور شد ایران را ترک کند تا برای بازی در سیبونا زاگرب به کرواسی برود. او هماکنون عضو تیم بسکتبال سن لورنزو آرژانتین است.
نبود ار این برودت گرمی عشق جهان را سوخت یکدم بیمحابا
ادوارد بیتس پیش از آنکه در سال ۱۸۱۴ به همراه برادر بزرگترش جیمز که حرفهٔ وکالت را آغاز کرده بود به سنت لوئیس، میزوری برود، در جنگ ۱۸۱۲ خدمت کرد. برادر ارشد آنها فردریک بیتس در آن زمان در سنت لوئیس بود و در مقام دبیر قلمروی لوئیزیانا و نیز دبیر قلمروی میزوری خدمت میکرد.
فیلم بو ژست محصول سال ۱۹۳۹ تنها فیلم غیر مستندی است که چهار برنده اسکار بهترین بازیگر یعنی گری کوپر، ری میلند، سوزان هیوارد و برودریک کرافورد را در نقشهای اصلی در اختیار داشت.
آلیشیا بویل در ۱ اوت ۱۹۰۸ در خانواده برودنل پی بویل، مهندس و همسرش برنی در بانکوک، سیام متولد شد. بویل دو برادر داشت. او در لیماوادی در ایرلند شمالی بزرگ شد و در سن ده سالگی به همراه خانواده اش به لندن، انگلستان نقل مکان کرد. بویل در دو سالگی به وبا مبتلا شد.
خاک کویت همه گل گشت زآب چشمم چون گران بار جفاهای تو در گل برود
دلی از سنگ بباید به سر راه وداع تا تحمل کند آن روز که محمل برود
وی پیش از ازدواج، از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۶ با بازیگر فرانسوی مایکل یون و از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۹ با بازیگر آمریکایی آدرین برودی در ارتباط بود. سپس در اوایل سال ۲۰۱۰ میلادی با بازیگر استرالیایی کریس همسورث آشنا شد و در تعطیلات کریسمس همان سال با وی ازدواج کرد که ماحصل آن ۳ فرزند (۱ دختر و ۲ پسر دوقلو) است. این زوج در سال ۲۰۱۵ میلادی از لس آنجلس به خانهای ۷ میلیون دلاری در خلیج بایرون واقع در نیو ساوت ولز استرالیا نقل مکان نمودهاند.
چشم حسرت به سر اشک فرو میگیرم که اگر راه دهم قافله بر گل برود
این بنا قبلاً بارها ترمیم شده ولی در ترمیم آن مصالح امروزی مثل سیمان استفاده شدهاست. فرح پهلوی همسر محمدرضا پهلوی که به آثار ملی اهمیت زیادی میداد در سفری که به این منطقه داشتهاست دیداری نیز از روستای علیآباد کشمر و این برج به عمل آوردهاست. به دستور وی خانههای اطراف این برج را خریداری کردهاند و مقرر شده بود که تمامی این خانهها خراب شده و اطراف برج پاکسازی شود ولی از آن پس دیگری اقدامی در این خصوص صورت نگرفتهاست فقط یک محوطه نه چندان مناسب بدان افزوده شدهاست عدم حمایت و توجه به آن، باعث گردیده شد کاشی کاریهای اطراف آن که تا چند سال پیش سالم بوده امروز از بین برود.
از کام دل من نرود گر برود جان شیرینی آن بوسه که گفتی و ندادی
نقش رویت بچه رو از دل پر خون برود با خیال لبت از چشم چو جیحون برود
خیره شد عشق که از عقلم نیرو برود چون بچوگان بزنی لاجرمت گو برود
عدهای هم اشاره به این میکنند که بنمایه واژه الموت، ارموت، ارمود، امروت، اربو و امبرود (نوعی گلابی) است و از آنجا که در زبان تاتی گاهی «ر» به «ل» تبدیل میشود مثل «برگ» (بلگ)، پس الموت همان ارموت است که «ر» به «ل» تبدیل شدهاست.
مرغ دولت چو خانگی نبود زاغ هرجای بودنی برود
یک روز در آن مستی در آمد زن جنید سر بشانه میکرد چون شبلی را دید خواست که برود جنید گفت: سرمپوش و مرو که مستان این طایفه را از دوزخ خبر نبود پس شبلی سخن میگفت و میگریست و جنید زن را گفت: اکنون برخیز و برو که او را با او دادند که گریستن با دید آمد.
قضیه همگرایی یکنواخت میگوید هر دنباله غیرنزولی و کراندار از اعداد حقیقی همگرا است. این میتواند به عنوان حالت خاصی از خاصیت کوچکترین کران بالایی شناخته شود ولی میتواند مستقیماً برای اثبات تمامیت کوشی اعداد حقیقی به کار برود.
پس از فارغ التحصیلی، او برای مدت کوتاهی در شهر نیویورک برای معمار برجسته جورج بی. پست کار کرد، که او را به شیکاگو فرستاد تا به معمار دانیل اچ. برنهام در تهیه طرحی برای آکادمی نظامی در وست پوینت کمک کند. برنهام کار بنت را بسیار رضایت بخش یافت و در سال ۱۹۰۳ از او دعوت کرد تا به شیکاگو برود تا در طرح جامع سانفرانسیسکو و پس از آن، طرح شیکاگو همکاری کند. طرح تکمیل شده سانفرانسیسکو پس از زلزله ۱۹۰۶ اجرا نشد، اما بنت به دلیل کار طراحی و همکاری در نویسندگی طرح ۱۹۰۹ شیکاگو به شهرت رسید. در حالی که برنهام برای طرح شیکاگو پول جمعآوری کرد، بنت طرحها و نقشههای اصلی را ایجاد کرد که امروزه بسیار شناخته شده هستند.