برواره

معنی کلمه برواره در لغت نامه دهخدا

برواره. [ ب َرْ، رَ / رِ ] ( اِ ) بالاخانه و حجره بالای حجره. ( برهان ). بالاخانه که بالای حجره باشد. ( آنندراج ). بربار. برباره. تاقچه بلند. حجره. حجره بر بام. ( محمودبن عمر ). خانه بالا. ( از دهار ). رف. علی. علیة. غرفة. ( از منتهی الارب ) ( از دهار ).فروار. کعبه. مِحراب. ( از منتهی الارب ) :
پند تو تبه گردد در فعل بداو
برواره کج آید چو بود کژّ مبانیش.ناصرخسرو.ناگاه باد دنیا مر دین را
در چه فکند از سر برواره.ناصرخسرو.مَسربة؛ صفه پیش برواره. ( منتهی الارب ). و رجوع به فروار شود. || راهی غیر راه متعارف خانه که از آنجا نیز آمد و شد توان نمود. ( از برهان ).

معنی کلمه برواره در فرهنگ معین

(بَ رِ ) ( اِ. ) بالاخانه .

معنی کلمه برواره در فرهنگ فارسی

( اسم ) پرواره پروار

معنی کلمه برواره در فرهنگستان زبان و ادب

{altar} [باستان شناسی] 1. سکویی سنگی یا خشتی یا هر سازۀ مشابه مسطح، معمولاً به بلندی یک تا یک ونیم متر، که بر روی آن برای ایزدان پیشکش می نهادند 2. در مسیحیت کاتولیکی، میزی که بر روی آن مراسم عشای ربانی را به جا می آورند
[پزشکی-دندان پزشکی] ← فک بالا

معنی کلمه برواره در ویکی واژه

بالاخانه.

جملاتی از کاربرد کلمه برواره

سنگ‌های کبودی که سده‌ها پیش‌تر (برای ساخت استون‌هنج دو) به محوطه منتقل شده بودند هم بین دایرهٔ داخلی و مجموعهٔ نعلی‌شکل قرار گرفتند. همچنین تکخرسنگ دومتری ماسه‌سنگی، که امروزه موسوم به سنگ برواره است در وسط مجموعهٔ نعلی سه‌سنگ‌های سارسنی جای گرفت.
سطح زیرین برواره در دهان قسمت کام سخت را تشکیل می‌دهد. سینوس برواره در این استخوان قرار دارد.