برنجی. [ ب ِ رِ ] ( ص نسبی ) منسوب به برنج ( فلز ). ساخته شده از برنج. رجوع به برنج شود. || میخ خرد و کوچک. ( ناظم الاطباء ). برنجی. [ ب ِ رِ ] ( ص نسبی ) منسوب به برنج ( گیاه ). رجوع به برنج شود. - نان برنجی ؛ شیرینی که از آرد برنج و قند و روغن ساخته شود.
معنی کلمه برنجی در فرهنگ عمید
تهیه شده از برنج: ظرف برنجی. تهیه شده از برنج: شیرینی برنجی.
معنی کلمه برنجی در فرهنگ فارسی
منسوب به برنج چیزی که از برنج ساخته شده باشد برنجین .
معنی کلمه برنجی در دانشنامه عمومی
برنجی، برنج علفی، برنج کوهی، شبه برنج ( نام علمی: Oryzopsis ) نام یک سرده از تیره گندمیان است. این گیاه در ایران ده گونه گیاه گندمی پایا دارد که در مناطق کوهستانی می رویند و از گیاهان باارزش مرتعی محسوب می گردند.
جملاتی از کاربرد کلمه برنجی
گر صحن برنجی فتد امروز، به دستت زنهار بنوشی همه را بر سر سیری
بهلحاظ موسیقایی «اِلا، اِلا» بین ریتمهای بریدهبریدهٔ بِیس و آواهای زودگذر سازهای بادی برنجی در نوسان است.
دریاب کزین همنفسان زود برنجی و آنگاه چو من سوخته جویی و نیابی
تیغه و دسته بیستوری (اسکالپلها) به اشکال مختلف وجود دارند. اکثراً از جنس استیل کربن و برنجی میباشند. تیغهها و دستهها، سایزهای گوناگونی دارند لذا بسته به عمق ناحیه عمل، جراح چاقوی مناسب را درخواست میکند. برای نمونه دسته بیستوری شماره ۳، رایجترین الگو در ست جراحی میباشد. تیغ شماره ۱۱ عمدتاً جهت ایجاد شکاف کوچک بکار میرود و در عمل حجامت کاربرد دارد.
ورودی عمارت دارای چشماندازی بسیار زیباست و پوشش سقف از چوب صندل یا چندل است (نوعی چوب مخصوص که از هندوستان و مومباسا میآوردهاند). ستونها جلو ساختمان نیز از جنس چوب ساج است. در جهت جلوگیری از نفوذ رطوبت (به دلیل نزدیکی به دریا) و موریانه نخست اطراف ستونها را با بند کنبال یا «کومبار» که از پوست درخت نارگیل درست میشود پیچانده و سپس روی آن را با گچ تزیین کردهاند. چوبهای کنده کاری به کار رفته در طارمه و نقوش در و پنجرهها، گچبری سر درها، کنده کاری و گوههای برنجی به کار رفته در درگاه ورودی از عوامل تزیینی بنا هستند.
آوردهاند کی درآن وقت کی شیخ در خانقاه کوی عدنی کویان بود، روزی سفره نهاده بودند و شیخ با درویشان چیزی بکار میبردند در میانه شیخ بومحمد جوینی درآمد و سلام کرد شیخ سلام وی جواب نداد و التفات نکرد، بومحمد بشکست و برنجید و بنشست. چون طعام بکار بردند و دست بشستند شیخ بر پای خاست و سلام بومحمد جوینی جواب بازداد پس گفت که سلام نامیست از نامهای حقّ جل جلاله و ما روا نداریم که با دهان آلوده نام او بریم. بومحمد خوش دل گشت وگفت آنچ شیخ را هست از طریقت و شریعت کس را نیست! و جملۀ متصوفه کی حاضر بودند از آن کلمه فایده گرفتند. از اینجاست کی چون صوفیان بر سفره باشند سلام نگویند تا فارغ نشوند.
یکی از پر رونقترین رشتههای صنایع دستی اصفهان قلم زنی است که محصولات نقره ای، مسی و برنجی را با نقوش خاصی میآراید. هنرمندان با ابزاری خاص و وارد کردن ضربات بر روی سطوح مختلف نقش گل و مرغ، اشعار زیبای فارسی یا آیات و احادیث را حک میکنند تا زیبایی محصولات خود را به رخ بینندگان بکشند.
چو از خویش برنجیم زبون شش و پنجیم یکی جانب خمخانه خمار بگردیم
آب دندون نوعی شیرینی سنتی و معروف مازندران است که بخاطر ترد بودن به این نام مشهور است و به روایتی در اصل، نامش باب دندون بودهاست. این شیرینی سنتی برای مراسم عروسی، در اندازههای درشت درست میشود و به همراه خریدهای عروس در سینیهای بزرگ برای خانواده عروس فرستاده میشد که به آن خنچه می گویند. این رسم هنوز هم در بعضی خانوادهها مرسوم است. همچنین برای نوروز این شیرینی را در اندازه کوچک درست میشود. این شیرینی فقط با کمی تفاوت شبیه به نان برنجی است.
چه کردم با تو جز یاری کزان موجب قفا دادی چه گُفتم با تو جز خوبی کز آن معنی برنجیدی
برنجید از آن کار، زاندازه بیش ولیکن نیاورد با روی خویش
خفر به علت موقعیت جغرافیایی مناسب اسلامی محل دفن بیش از ۳۰ امامزاده میباشد از جمله:شاهزاده ابولقاسم غربی، سلطان میر احمد، امامزاده حسین شهر خفر، امامزاده سید امان الدین آبادشاپور، پیر سبزپوش شرقی، امامزاده ابراهیم گلبرنجی، امامزاده حسین خاوران، امامزاده عزیزالله باغکبیر، امامزاده مورچکی، امامزاده سید نور محمد کراده، امامزاده امیر احمد زرجان و…
بسیاری از اشعارِ حافظ بهصورت آرایه یا کتیبه بر روی آثارِ فلزی نقش بستهاست. این ابیات نقشِ چشمگیری در تزیینِ ظرفهای فلزی مانند پیاله، کاسه، جام، پارچ و همینطور اشیایی مانند خنجر و قلمدان دارد. اغلب اشعار روی اشیاء با کاربردِ شیء نیز همخوانی دارد اما در مواردی هم اینگونه نیست. مانند شمعدانِ برنجی در موزهٔ ویکتوریا و آلبرت لندن و خنجر فولادیِ موزهٔ هنرهای تزئینی سابق تهران که بر روی آنها، بیت اولِ غزلِ «الا یا ایّها السّاقی ادر کأسا و ناولها / که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها» نقش بستهاست و ارتباطی با کارکرد شیء نیز ندارد.
عاشق که دم زند ز وفا، خون بریزیش ور جان کشد بر تو، برنجی بجان از او
وز در بسته چو برنجی، شیوه کنی زود بقنجی؟! شیوه مکن، قنج رها کن، پست کن آن سر، که بگنجی
با مسجد و با مؤذن چون سر که و ترفی با مسخره و مطرب چون شیر و برنجی
ازما ز چه بی گنه برنجیدی آخر ز چه بی سبب بیازردی
محل قرار گرفتن شیر بزرگ برنجی متصل به مخزن است. شکل آن به صورت یکنیمه ۸گوش یا ۴گوش مربع است. سکوهایی برای نشستن در دو سمت پاشیر، حفرههایی برای انتقال آبها به کانالهای زیر زمینی به همراه هواکشی در سقف برای تبادل هوا. ”
در محوطه داخلی آرامگاه ۲۴دو بیتی از سرودههای باباطاهر بر روی ۲۴ قطعه سنگ مرمرین نوشته و نصب شدهاست. دو لوحه برنجی نیز در محوطه داخلی نصب شدهاست که یکی از آنها اسامی هیئت مؤسس انجمن آثار ملی به هنگام ساختمان آرامگاه و دیگری نام برخی از شخصیتهایی است که در کنار بابا طاهر دفن شدهاند. مساحت کل زیر بنای آرامگاه و باغ آن حدود ۸۹۶۵ متر مربع برآورد شدهاست. ترانههای شورانگیز بابا طاهر با لهجه دلپذیر لری سروده شده و ترجمان روح و قلب حساس و پر سوز این عارف گرانمایه است و اهل ذوق و حال را با جذبه خاصی تحت تأثیر و سحر خود قرار میدهد.
واریاسیون ۱۰: در واریاسیون نهایی تصویر کاملی از «اِروئیکا» به گوش میرسد. غوطهوریِ فاتحانه و قهرمانانه بهطور مداوم روی نتها شنیده میشوند، همراهی ضربهای دوتایی ترکیبی هنوز از واریاسیون قبلی وجود دارد و واریاسیون سوم به عنوان ملودی پیروزمندانه و پرانرژی، توسط سازهای بادی برنجی به گوش میرسد (می بمل ماژور).