برنامه
معنی کلمه برنامه در لغت نامه دهخدا

برنامه

معنی کلمه برنامه در لغت نامه دهخدا

برنامه. [ ب َ م َ / م ِ ] ( اِ مرکب ) ( از: بر، پیشوند + نامه ) به معنی سرنامه ، یعنی آنچه بر سر کتابتها و نامه ها نویسند و به عربی القاب و عنوان گویند.( برهان ) ( آنندراج ). برنامج و برنامجه معرب آنست. ( از آنندراج ). عنوان و لقب و دیباچه و آنچه بر سر کتاب و یا نامه نویسند. ( ناظم الاطباء ). بندنامه. سحا. لقب. سجاغ. پاشنامه. پاچنامه. پاژنامه. ورنامه. || ترتیب کتاب از ابواب و مباحث و فصول ، و آنرا پهرست نیز گویند که فهرست معرب آنست. ( از آنندراج ). || دیباچه و مقدمه. ( فرهنگ فارسی معین ):
ز نسل هشت ملک زاده تا بهشت هزار
ز طول عمر تو برنامه شمار تو باد.سوزنی.|| دفتر و نمونه و دستورالعمل. ( ناظم الاطباء ). || نوشته یا دستور چاپ شده ایست که روش و گزار آئین و جشن یا انجمنی را به آگهی مردم میرساند. این کلمه در فرهنگستان بجای پرگرام پذیرفته شده است. ( لغات فرهنگستان ).
برنامه. [ ب َ م َ / م ِ ] ( اِخ ) ( سازمان... )دولت ایران بمنظور ارتقاء بهداشت و فرهنگ و ایجاد وسایل کار و افزایش درآمد عمومی در تاریخ 14 اردیبهشت سال 1327 هَ. ش. لایحه قانونی برنامه هفت ساله اول را به مجلس تقدیم کرد و آن در 26 بهمن همان سال تصویب شد و برای اجرای این قانون دستگاه مستقلی بوجود آمد که دارای سه رکن اساسی مدیرعامل ، شورای عالی ، هیئت نظارت بود. مدیرعامل و شورای عالی بنا به پیشنهاددولت و بموجب فرمان ملوکانه منصوب میشود و هیئت نظارت به پیشنهاد دولت و تصویب مجلس انتخاب می گردند. سازمان برنامه تا اواخر سال 1337 بهمین ترتیب ادامه داشت ولی در اسفند 1337 لایحه ای به مجلس تقدیم شد که مقرر میدارد اختیارات مدیرعامل سازمان برنامه به شخص نخست وزیر و یا قائم مقام او تفویض گردد. لایحه مذکور تصویب گردید و از آن پس یکی از ارکان سه گانه سازمان برنامه ، نخست وزیر وقت است. ( از فرهنگ فارسی معین ).

معنی کلمه برنامه در فرهنگ معین

(بَ مِ ) (اِمر. ) ۱ - عنوان . ۲ - دستور کار یک مجلس ، خطابه ، جشن . ۳ - آن چه که از رادیو، تلویزیون و سینما پخش می شود. ۴ - مجموعه کارهایی که به هدف مشخصی ختم شود.

معنی کلمه برنامه در فرهنگ عمید

۱. مجموعه ای از کارهایی با طرح مشخص که در زمان خاصی انجام می شود، دستور کار، پرگرام.
۲. بخش های پخش شده از تلویزیون، رادیو، نمایش، و مانندِ آن.
۳. جدولی برای انجام بعضی کارها: برنامهٴ مسابقات.
۴. دستورالعمل داده شده به رایانه.
۵. [قدیمی] آنچه در ابتدای نامه یا کتاب نوشته می شد، عنوان، دیباچه.

معنی کلمه برنامه در فرهنگ فارسی

( سازمان ) دولت ایران به منظور ارتقائ بهداشت فرهنگ و ایجاد وسایل کار و افزایش در آمد عمومی در ۱۴ اردیبهشت ۱۳۲۷ ه. ش . لایحه قانونی برنامه هفت ساله اول را به مجلس تقدیم کرد و آن در ۲۶ بهمن به تصویب رسید . قانون مذکور شامل ۶ فصل : کشاورزی صنایع معادن ارتباطات و تلگراف نفت و اصلاحات اجتماعی و شهری بود اعتبار کل فصول شش گانه بالغ بر ۲۱٠٠٠٠٠٠٠٠ ریال بر آورد شد . برای اجرای این قانون دستگاه مستقلی به وجود آمد که دارای سه رکن اساسی مدیر عامل شورای عالی و هیئت نظارت بود . مدیر عامل در حکم رئیس مجریه و شورای عالی در حکم قوه مقننه و هیئت نظارت عهده دار نظارت در امور مالی و برنامه هاست . مدیر عامل و شورای عالی بنا به پیشنهاد دولت و به موجب فرمان ملوکانه منصوب و هیئت نظارت به پیشنهاد دولت و تصویب مجلس انتخاب میگردند . سازمان برنامه تا اواخر سال ۱۳۳۷ به همین ترتیب ادامه داشت ولی در اسفند ۱۳۳۷ لایحه ای به مجلس تقدیم شد که مقرر میدارد اختیارات مدیر عامل سازمان برنامه به شخص نخست وزیر و یا قایم مقام او تفویض گردد . لایحه مذکور تصویب گردید و از آن پس یکی از ارکان سه گانه سازمان برنامه نخست وزیر وقت است .
آنچه برسرنامه یاکتاب بنویسند، عنوان، دیباچه
( اسم )۱- آنچه برسر نامه یا کتاب نویسند عنوان . ۲- دیباچه مقدمه . ۳- دستور کار یک مجلس خطابه جشن یاانجمن پرگرام .
به معنی سرنامه یعنی آنچه بر سر کتابها و نامه ها نویسند و به عربی القاب و عنوان گویند .

معنی کلمه برنامه در فرهنگستان زبان و ادب

[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ← برنامۀ کاربردی

معنی کلمه برنامه در دانشنامه عمومی

برنامه «سلام دنیا ». یک برنامهٔ «سلام، دنیا» برنامهٔ رایانه ای است که عنوان «Hello, world!» ( یا مشابه ) را در وسیلهٔ نمایش خروجی چاپ می کند و به عنوان یک برنامهٔ مقدماتی در آموزش زبان های برنامه نویسی استفاده می شود که معمولاً ساده ترین برنامهٔ ممکنی است که می توان در زبان های برنامه نویسی مختلف نوشت و یک عمل سنتی است که بسیاری از برنامه نویسان که قصد آموزش یک زبان برنامه نویسی را دارند، توصیه به نوشتن آن می کنند که اولین قدم در یادگیری آن زبان برنامه نویسی است. البته نوشتن چنین برنامه ای همیشه هم ساده نیست، به عنوان نمونه در برنامه هایی که قصد ساختن واسط گرافیکی کاربر دارند، ولی در بیشتر مواقع ساده است. در سامانه های توکار ( به انگلیسی: Embedded Systems ) احتمالاً متن «Hello World» بر روی ال سی دی فرستاده خواهد شد یا توسط وسایل دیگری مانند ال ای دی نمایش داده می شود.
مادامی که برنامه های تست از زمان پیدایش رایانه های برنامه ریزی شونده به وجود آمدند، رسم استفاده از عبارت سلام دنیا هم به عنوان عبارت آزمودن که متأثر از یک برنامه در کتاب زبان برنامه نویسی سی بود، به وجود آمد؛ که این برنامه عبارت «hello, world» را در صفحه نمایش چاپ می کرد، و از یک تفاهم نامه داخلی از آزمایشگاه های بل در سال ۱۹۷۴ توسط برایان کرنیگان به ارث برده شده بود.
برنامه آموزشی به زبان سی که اولین نسخهٔ شناخته شده را دربرداشت:
main ( ) { printf ( " hello, world" ) ; } حال آن که نسخهٔ سی از آموزش معرفی زبان بی، که در سال ۱۹۷۲نوشته شده گرفته شده بود، جایی که اولین نسخه شناخته شده برنامه در مثالی برای نشان دادن متغیرهای خارجی استفاده شده است:
main ( ) { extrn a, b, c; putchar ( a ) ; putchar ( b ) ; putchar ( c ) ; putchar ( ' !*n' ) ; } a ' hell' ; b ' o, w' ; c ' orld' ; برنامه عبارت «hello, world» را به علاوهٔ یک نویسهٔ سرخط در ترمینال چاپ می کند. عبارت به چندین متغیر تقسیم شده است زیرا در زبان بی ( زبان برنامه نویسی ) طول یک نویسه به ۴ کد اسکی محدود شده است. مثال قبلی در آموزش عبارت «hi!» را چاپ می کرده، بنابراین عبارت «hello, world!» در اصل برای کمی خوشامد بیشتر معرفی شده بود که به چندین کارکتر ثابت برای بیانش نیاز داشت.
در زبان های مختلف برنامهٔ helloworld پیاده سازی شده که در مقاله فهرست مثال های برنامه Hello World لیست شده است.
معنی کلمه برنامه در فرهنگ معین
معنی کلمه برنامه در فرهنگ عمید
معنی کلمه برنامه در فرهنگ فارسی

معنی کلمه برنامه در دانشنامه آزاد فارسی

برنامه (رایانه)(program)
سری ترتیبی از دستورالعمل هاکه توسط رایانه اجرا می شوند. این واژه ممکن است به متن منبع اصلی یا به نسخه قابل اجرا اشاره کند.

معنی کلمه برنامه در ویکی واژه

trasmissione
repertorio
عنوان.
دستور کار یک مجلس ؛ خطابه، جشن.
آن چه که از رادیو، تلویزیون و سینما پخش می‌شود.
مجموعه کارهایی که به هدف مشخصی ختم شود.

جملاتی از کاربرد کلمه برنامه

برنامه دیوان هنر فضل تو عنوان در کشتی دریای سخا رای تو ملاح
برآمد در چِگِل فتحی عجب بر دست تُرکانَت که آن فتح از شرف برنامهٔ تایید عنوان شد
خرم این جشن‌ که برنامهٔ شرع است نگار خرم این جشن‌ که بر جامهٔ لهوست طراز
. چون پرسمان پوشش مجموعه،‌ پرسمانی کمینه‌سازی است،‌ پاسخ بهین برای برنامه‌ی درست همواره بزرگ‌تر یا برابر با
از فیلم‌ها یا برنامه‌های تلویزیونی که وی در آن نقش داشته‌است، می‌توان به مرگ یک سلسله اشاره کرد.
کارهای چون کمان از فعل او گردد چو تیر چون‌ کند برنامه ی شاهنشهی تیر وکمان
از فیلم‌ها یا برنامه‌های تلویزیونی که وی در آن نقش داشته است می‌توان به گرمای سفید، بهترین سال‌های زندگی ما و فردا هم روز خداست اشاره کرد.
رقمی چند بسرخی که روان در قلم آمد اشک شنگرفی چشمست که برنامه چکیدست
خوش آنکه بحکم تو کشد کاتب اعمال برنامه ام از اجرمدیح تو قلمرا
زبهر نامه دانستن بیاید نامه را عنوان کفایت چون یکی نامه است و تو برنامه عنوانی
ای نام فضایل تو بوده برنامه ی کاینات عنوان
برنامه تو چو دست بر خامه نهم خواهم که دل اندر شکن نامه نهم
ابوالمظفر بهرام شاه بن مسعود که هست نامش برنامه ظفر عنوان