برنا

برنا

معنی کلمه برنا در لغت نامه دهخدا

برنا. [ب َ / ب ُ ] ( ص ، اِ ) برنای. جوان. ( برهان ) ( آنندراج ) ( هفت قلزم ). مرد جوان. ( غیاث ). جوان ، مقابل پیر. ( ناظم الاطباء ). برناک. برناه. برنای. شاب. در پهلوی اَپورنای ، در اوستا اَپِرِنایو، به معنی نابرنا، چه «اَ» از ادوات نفی است و پرنایو مرکب از دو جزو است به معنی پر زمان و مدت ، بنابراین اپرنایو، یا نابرنا کسی است که هنوز عده سالی که برای سن بلوغش لازم است پر نشده باشد. پرنایو در اوستا به معنی کسی است که به سن بلوغ رسیده و زمان لازم پر شده باشد، همین کلمه اخیر است که در فارسی برنا شده و از آن مطلق جوان اراده کنند. ( حاشیه معین بر برهان قاطع ) :
همی نوبهار آید و تیرماه
جهان گاه برنا شودگاه زر.دقیقی.توانا بودهرکه دانا بود
بدانش دل پیر برنا بود.فردوسی.گرفتند ازیشان فراوان اسیر
زن و کودک و خرد و برنا و پیر.فردوسی.چو بنشست بر تخت شاه اردشیر
از ایران برفتند برنا و پیر.فردوسی.پدر پیر گشته ست و برنا توئی
بجنگ وبمردی توانا توئی.فردوسی.دوصد مرد برنا ز فرمانبران
ابا دسته نرگس و زعفران.فردوسی.هیبت شمشیر او بر کشوری گر بگذرد
روی برنایان کند چون روی پیران پر ز چین.فرخی.برنا دیدم که پیر گردد هرگز
پیر ندیدم که تازه گردد و امرد.منوچهری.تا همی باد بهاری باغ را رنگین کند
تا همی ابر بهاری راغ را برنا کند.منوچهری.حاسدم گوید که ما پیریم و تو برناتری
نیست با پیران بدانش مردم برنا قرین.منوچهری.عبداﷲ... برنائی خویشتن دار و نیکوخط است و از وی دبیری نیک آید. ( تاریخ بیهقی ص 440 ). مظفر صلتهای گران یافت و دوست من بود از حد گذشته برنای بکار آمده. ( تاریخ بیهقی ص 273 ). مسعود لیث برنایی شایسته آمد و خدمتهای پسندیده کرده وی را به دیوان رسالت باید برد. ( تاریخ بیهقی ص 503 ). برنایان را آموزگار و مؤدِّب گوشمال زمانه و حوادث است. ( تاریخ بیهقی از امثال و حکم ).
که برنا اگر چیز جز می نخواست
بدان پس که مهمانیی خواست راست.اسدی.چون تو والا کجا بوند بنام
پیر برنا کجا شود به خضاب ؟قطران.

معنی کلمه برنا در فرهنگ معین

(بُ ) [ په . ] (ص . ) ۱ - جوان . ۲ - زیبا، خوب . برناه هم گفته می شود.

معنی کلمه برنا در فرهنگ عمید

جوان.

معنی کلمه برنا در فرهنگ فارسی

جوان، مردجوان، نقیض پیر، برناه و برناک
( صفت ) ۱- جوان شاب مقابل پیر . ۲- ظریف خوب نیک .

معنی کلمه برنا در فرهنگ اسم ها

اسم: برنا (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: bornā) (فارسی: برنا) (انگلیسی: borna)
معنی: شاب، ظریف، خوب، نیک، دلاور، جوان

معنی کلمه برنا در دانشنامه عمومی

برنا (زاکسن). شهر برنا در ایالت زاکسن در کشور آلمان واقع شده است.

معنی کلمه برنا در ویکی واژه

جوان.
زیبا، خوب. برناه هم گفته می‌شود.

جملاتی از کاربرد کلمه برنا

چون دل برنا کنون بر مهر می گردد کجا می ز باد مهر برنا گشت و گیتی گشت پیر
چنین دریا که عالم می‌کند نوش ز چون من قطره‌ای برناورد جوش
کو عقل که بندی زهوس بگشاید یا صبر که هنگام بلا برناید
آن شمع چه شمع است که برنامه و دفتر دودش همه مشک است و فروغش همه‌ گوهر
از فیلم‌ها یا برنامه‌های تلویزیونی که وی در آن نقش داشته‌است می‌توان به در جبهه غرب خبری نیست اشاره کرد.
از فیلم‌ها یا برنامه‌های تلویزیونی که وی در آن نقش داشته است می‌توان به اره ۲، اره ۳، جیغ ۴، اره ۵، اره ۴، اره سه‌بعدی، حیوان‌صفت اشاره کرد.
از فیلم‌ها یا برنامه‌های تلویزیونی که وی در آن نقش داشته است می‌توان به بری، بیل و تد: رویارویی با موسیقی، پدرانه، و سوپرمن اشاره کرد.
گذشتند ازین راه، برنا و پیر تو را هم گذشتن بود ناگزیر
از فیلم‌ها یا برنامه‌های تلویزیونی که وی در آن نقش داشته است می‌توان به در جستجوی آزادی و بچه را بگیر اشاره کرد.
تو با هر که از دودهٔ ما بوَد اگر پیر اگر مرد برنا بوَد
چون تو والا کجا بوند بنام پیر برنا کجا شود بخضاب
تا نجوشیم از این خنب جهان برناییم کی حریف لب آن ساغر و پیمانه شویم
از فیلم‌ها یا برنامه‌های تلویزیونی که وی در آن نقش داشته‌است، می‌توان به خانواده جایگزین اشاره کرد.
زان سر به گریبان سخن برنارد پیراهن حرف تنگ دارد دامن
به خود باز آورد رند کهن را می برنا که من در جام کردم