برقو. [ ] ( اِ ) برقو و ترقو ظاهراً قسمی نسیج و جامه بوده است و این کلمه در دو مصرع از اشعار سوزنی بجای مانده است چنین : برقوبافا ز تار ترقوی تو من ترقوبافا گهی که کار آغازی.( از یادداشت مؤلف ).
معنی کلمه برقو در فرهنگ فارسی
برقو و ترقو ظاهرا قسمی نسیج و جامه بوده است .
معنی کلمه برقو در دانشنامه عمومی
بُرقو ابزاری است برای بزرگ تر کردن یا گرد کردن سوراخ های ایجادشده با مته. برقوها می توانند توپر باشند و در ابزارگیر نصب شوند یا توخالی باشند و روی دُرن سوار شوند. برقوها ممکن است از نوع پهلوتراش یا نوک تراش باشند. برقوها خیاره ها ( شیارها ) ی طولی مستقیم یا مارپیچی و دندانه های مجزا روی ساقه ی مخروطی یا استوانه ای دارند. به گشاد کردن یا بزرگ کردن سوراخ قطعات فلزی با برقو، برقوکاری گفته می شود. یک برقوی دستی تنظیم پذیر در محدوده ای کوچک برای نمونه از ۱۳٬۵ تا ۱۵٬۵ میلی متر قابل تنظیم است. برقو از سه قسمت تشکیل شده است: بدنه، دم، لبه های برنده. برقو را می توان با دست یا با دریل چرخانید. در صورتی که با دریل به کار گرفته شود سرعت آن نباید بیشتر از RPM ۵۰ باشد. برقوها از فولاد سخت ساخته می شوند و لازم است در جعبه های چوبی دیواره دار نگهداری شوند تا به یکدیگر اصابت نکنند. برقوها از دید خیاره ها به سه نوع مارپیچ، مستقیم و تنظیم پذیر تقسیم می شوند. به طور کل گونه های برقو عبارتند از: • برقوی الماسی • برقوی بازشو • برقوی تنظیم پذیر • برقوی توخالی • برقوی جدارتراش • برقوی خیاره دار • برقوی دستی • برقوی دنباله دار • برقوی گشادکُن • برقوی ماشینیبرقوی دستی قابل تنظیم • برقوی ماشینی بازشو • برقوی ماشینی خیاره دار • برقوی ماشینی سنگین • برقوی ماشینی گلبرگی • برقوی مخروطی • برقوی مخروطی مورس برقوی مارپیچی براده برداری بهتر و ملایم تری انجام می دهد و کمتر قلاب می کند. برقوهای ثابت به اندازه دقیق و استاندارد وجود دارد. برقوهای تنظیم پذیر را باید با دقت زیاد بکار برد و قبل از برقوکاری به وسیله میکرومتر قطر تیغه ها را اندازه گرفت. هندسه سوراخی که در فلز توسط مته پیچشی حفر شده است ممکن است به اندازه کافی دقیق نباشد ( به اندازه کافی به یک استوانه واقعی با قطر دقیق مشخص نزدیک است ) و ممکن است سطح صاف مورد نیاز برای کاربردهای مهندسی خاص را نداشته باشد. اگرچه مته های پیچشی مدرن در بسیاری از موارد می توانند عملکرد عالی داشته باشند - معمولاً سوراخ هایی با دقت کافی برای بیشتر کاربردها ایجاد می کنند - گاهی اوقات سخت گیری الزامات مربوط به هندسه مستلزم عملیات تراشکاری کوچک برای افزایش دقت است. به تفاوت برنامه ریزی شده بین قطر مته و قطر برقو تغییر مجاز می گویند. ( این امکان حذف مقدار کمی از مواد را فراهم می کند. ) مقدار مجاز برای مواد نرم کمتر از 0. 2 میلی متر ( 0. 008 اینچ ) و برای مواد سخت کمتر از 0. 13 میلی متر ( 0. 005 اینچ ) باید باشد. توزیعات بزرگتر می تواند به دستگاه برقو آسیب برساند. سوراخ حفر شده نباید بیش از 5 درصد قطر حفاری شده بزرگ شود. حفاری و به دنبال آن برقوزنی معمولاً هندسه سوراخ نهایی را ایجاد می کند که تا حد امکان به مقدار نظری نزدیک است. ( دیگر روش های ایجاد حفره که در شرایط خاص به مقدار نظری نزدیک تر می شوند، حفاری و سنگ زنی استوانه ای داخلی هستند. )
جملاتی از کاربرد کلمه برقو
ابوالفتح قهرمانی مینویسد: این شهر در دامنه سپید و تپههای سیاهرنگ که نزدیک هم قرار دارند، بهوجود آمده، احتمالاً نامش «برکوه»، «ورقو» یا «برقو» بودهاست و خیلی کوچک بوده و آوازهای نداشتهاست. حتی از قریه «میم» که چهار راه ابریشم به حساب میآمده، شهرتش کمتر بوده، زیرا چند خانواری بیش در آن سکونت نداشتند.
از جمله دیگر آثار تاریخی ابرقو میتوان به محله خواجه و مسجد بیرون (منزلگاه امام رضا) اشاره کرد.
نسب کامل او «ابوالمحاسن تقیالدین ابوبکر بن علی بن عبدالله حُمَوی أزراری» ذکر شدهاست. نسبتِ أزراری (دکمهفروشی) بدین سبب گرفته که در جوانی دکمهفروش بودهاست. در حماة بهسال ۱۳۶۷/ ۷۶۷ق زاده شد. در دانشجویی بسیار جابجا شد، در موصل، دمشق و قاهره درس خواند. در این اثنا، دوستیِ چند تن از ادیبانِ همروزگارش را کسب کرد. در یکی از بازگشتنهایش به دمشق، به سال ۱۳۹۰/ ۷۹۱ق، سلطان ظاهر برقوق دمشق را محاصره کرد، سپس ابن حجة به ابن مکانس در این باره نامهای شیوا نوشت.
نسب کامل او «ابوالمحاسن جمالالدین یوسف بن عبدالله تغری بَردی ظاهری جُوینی» ذکر شده. پدرش مملوکی رومی (از سرزمین آناتولی) و تُرک بود. مولایش، ظاهر سیفالدین برقوق او را والی حلب و دمشق قرار داد. درگذشت پدرش بهسال ۸۱۵ق بود. جمالالدین یوسف در قاهره، شوال ۸۱۳ بهدنیا آمد و یتیم بزرگ شد. نزد مقریزی درس خواند، در شاخههای علوم گوناگون مانند منطق، علم فلک و طب پیشرفت کرد. بیشتر زندگیاش در پیوندها با ممالیک گذشت؛ در سال ۸۶۳ق حج گذارد. ابن تغریبردی در ۱۴ ژوئن ۱۴۷۰/ ۵ ذی الحجه ۸۷۴ در قاهره درگذشت.
ابراهیم قوام در آغاز، محمد کوچک را به مکتبخانه ملااحمد در محله قوام و به نزد ملااحمد برد. محمد دو سال در این مکتبخانه خواندن و نوشتن و قرائت قرآن را فراگرفت. سپس او را به یک معلم خانگی به نام ملا عبدالرزاق ابرقویی سپردند تا به محمد صرف و نحو بیاموزد.
تا بر مه تابانش ز عنبر قوس است ما را چو سپاهیان نظر برقوس است
مقبره پیرحمزه سبزپوش مربوط به سدهٔ ۶ ه.ق است و در شهرستان ابرکوه، ابرقو واقع شده و این اثر در تاریخ ۳۱ تیر ۱۳۱۳ با شمارهٔ ثبت ۲۰۵ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
همی برون جهد از آسمان ستاره بشب ز بیم تیرت و برقول من دلیل، شهاب
کمال الدین در این راه با عزالدین محمود هم درس و همراه شد و مانند او در شمار شاگردان نورالدین عبدالصمد نطنزی درآمد. بعد از درگذشت نورالدین صحبت مشایخ دیگری چون شمس الدین کیشی، نورالدین ابرقوهی، صدرالدین روزبهان ثانی، ظهیرالدین بزغش شیرازی و نورالدین عبدالرحمان اسفراینی را دریافت.
من میدانم که گناه کارم، و اگر چه مبتدی نبوده ام معتدی هستم، و هرکه در کف پای او قرحه ای باشد اگر چه بثبات عزم و قوت طبع بی باکی کند و در سنگ درشت رفتن جایز شمرده چاره نباشد از آنچه جراحت تازه شود و پای از کار بماند. چنانکه برخاک نرم رفتن بیش دست ندهد، و آنکه با علت رمد استقبال شمال جایز بیند همت او برتعرض کوری مقصور باشد. و مقاربت من با تو همین مزاج دارد و تحرز ازان از وجه شرع و قانون رسم فرض است، قال الله تعالی: ولاتلقوا بایدیکم الی التهلکة. و استطاعت خلایق ازان نتواند گذشت که در صیانت ذات خود آن قدر مبالغت نمایند که بنزد خود معذور گردند. چه هرکه برقوت ذات و زور نفس اعتماد کند لاشک در مخاوف و مضایق افتد و اقتحام او موجب هلاک و بوار باشد، و هرکه مقدار طعام و شراب نشناسد و چندان خورد که معده از هضم آن عاجز آید، یا لقمه براندازه دهان نکند تا در گلو بیاویزد،او را دشمن خود باید شمرد.