برغول

معنی کلمه برغول در لغت نامه دهخدا

برغول. [ ب َ / ب ُ ] ( اِ ) حلوایی را گویند که از آرد پزند و آنرا افروشه نیز خوانند. ( انجمن آرا ) ( برهان ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). حلوایی که از گندم و جو درست کنند و آنرا افروشه نیز گویند. ( شرفنامه منیری ). || آشی باشد که از گندم نیم کوفته خردکرده پزند و گروهی فروشه گویندش و گروهی فرفوط و اگر از جو باشد همین گویند. ( اوبهی ). آشی که از جو و گندم بپزند و آنرا بلغور نیز نامند که مقلوب برغول است چنانکه گفته اند. ( انجمن آرا ) ( برهان ) ( آنندراج ). || بلغور. گندم پخته و خشک کرده که بآسیا نیم و نیم کنند. گندمی که در هم شکسته باشند. ( برهان ).گندم نیم نیم کرده. ( حاشیه فرهنگ اسدی ) :
آسیای صبوریم که مرا
هم ببرغول و هم بسرمه کنند.حکاک ( فرهنگ اسدی ).|| هر چیزی که آنرا در هم کوفته باشند. ( برهان ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ).

معنی کلمه برغول در فرهنگ معین

(بَ ) ( اِ. ) ۱ - گندم نیم کوفته . ۲ - آشی که با گندم نیم کوفته درست کنند.

معنی کلمه برغول در فرهنگ عمید

= بلغور: آسیای صبوریم که مرا / هم به برغول و هم به سرمه کنند (حکاک: شاعران بی دیوان: ۲۸۶ ).

معنی کلمه برغول در ویکی واژه

گندم نیم کوفته.
آشی که با گندم نیم کوفته درست کنند.

جملاتی از کاربرد کلمه برغول

در اولین تجزیه و تحلیل ویژگی‌های اعضای خوشه، به درخشان‌ترین ستاره در ناحیه خوشه، شناسه یک داده شد. با این حال، به دلیل موقعیت بیرونی، روشنایی غیرعادی بالا، و حرکت خاص کمی غیر معمول، که به عنوان یک ابرغول قرمز نامرتبط طبقه‌بندی می‌شود، عضوی از استفنسون ۲ در نظر گرفته نشد.
تخمین زده شده‌است که استفنسون ۲–۱۸ دارای نرخ تلفات جرمی تقریباً ۷۰۰۰۱۳۵۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰♠۱٫۳۵ است.۷۰۰۰۱۳۵۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰♠۱٫۳۵ در سال، که در میان بالاترین ستاره های ابرغول سرخ شناخته شده‌است. این احتمال وجود دارد که استفنسون ۲–۱۸ اخیراً به دلیل مادون قرمز زیاد، دچار یک اپیزود از دست دادن جرم شدید شده باشد.