برعکس

برعکس

معنی کلمه برعکس در لغت نامه دهخدا

برعکس. [ ب َ ع َ ] ( ق مرکب ) بعکس. بالعکس. برخلاف. ( آنندراج ). و رجوع به عکس شود.
- برعکس کردن ؛ برخلاف آن کردن.
- || واژگون کردن. وارونه کردن. معکوس کردن.

معنی کلمه برعکس در فرهنگ معین

(بَ عَ ) [ فا - ع . ] (ق مر. ) برخلاف ، به عکس آن چه گفته شد.

معنی کلمه برعکس در فرهنگ عمید

به عکس، برخلاف: فکر نکن آدم خوبی است، برعکس خیلی هم شیاد است.

معنی کلمه برعکس در فرهنگ فارسی

برخلاف ( موضوع مذکور ) بعکس آنچه که گفته شد . توضیح گاه مضاف بمابعد گردد و خلاف و ضد را رساند : ( قومی برعکس این باشند . ) ( کشف الاسرار ) .

معنی کلمه برعکس در دانشنامه عمومی

برعکس (فیلم ۱۹۸۸). برعکس ( به انگلیسی: Vice Versa ) یا بالعکس فیلمی محصول سال ۱۹۸۸ و به کارگردانی برایان گیلبرت است. در این فیلم بازیگرانی همچون جاج رینهولد، فرد سویج، سوزی کرتز، کرین برر، دیوید پرووال، جین کاچمارک، ویلیام پرینس، بورلی آرچر، ریچارد کیند، الیا باسکین، جیمز هنگ و جین لینچ ایفای نقش کرده اند.

معنی کلمه برعکس در ویکی واژه

برخلاف، به عکس آن چه گفته شد.

جملاتی از کاربرد کلمه برعکس

در منظومه شمسی، سیارات سنگی عطارد، زهره، زمین و مریخ حدوداً ۷۰ تا ۹۰ درصد از جرم آن‌ها از سیلیکات تشکیل شده‌اند. برعکس، ستارگانی که نسبت کربن به اکسیژن بالایی دارند، ممکن است توسط سیاراتی که عمدتاً از کاربید هستند در مدار قرار بگیرند. این سیارات با استفاده از کاربید سیلیکون به عنوان رسانای حرارتی بالاتری و انبساط حرارتی کمتری دارند. این امر منجر به سرد شدن رسانای سریع‌تر در نزدیکی سطح می‌شود، اما کاهش همرفت می‌تواند حداقل به اندازه سیارات سیلیکاتی قوی باشد.
بسا باشد که برعکس آیدت پیش ز هر چه باشدت امید و تشویش
شاه محمود بود و بنده ایاز کار برعکس شد چه درمانست
و یکی از انبیا صلوات الله علیهم اجمعین، اندر بلایی مانده بود. بسیاری دعا و زاری همی کرد تا وحی آمد بر وی که آن روز که آسمان و زمین را تقدیر کردم قسمت تو این آمد. چه گویی؟ قسمت از سر گیرم برای تو؟ و اگر کسی خواهد که به حسد وی نعمتی باطل شود هم زیان با وی گردد که آنگاه به حسد دیگری نعمت وی نیز باطل شود و به حسد کفار نیز نعمت ایمان وی باطل شود، چنان که حق تعالی می گوید، «ودت طائفه من اهل الکتاب لو یصلونکم» پس حسد عذاب حاسد است به نقد. اما ضرر آخرت بیشتر که خشم وی از قضای خداست و انکار وی بر قسمتی که وی به کمال حکمت خود کرده است و کسی را به سر آن راه نداده است. و چه جنایت بود در توحید بیش از این. و آنگاه شفقت و نصیحت مسلمانی دست بداشته بود که ایشان را بد خواسته بود و با ابلیس در این خواست همباز باشد و چه شومی بود بیش از این؟ و اما آن که محسود را سود در دنیا آن است که چه خواهد جز آن که حاسد وی در عذاب بود همیشه. و چه عذاب بود بیش از حسد که هیچ ظالم نیست که با مظلوم ماند جز حاسد و محسود. اگر از مرگ تو خبر یابد باید بداند که از عذاب حسد رستی رنجور شود که همیشه آن خواهد که وی در نعمت محسود باشد و تو در رنج حسد و اما منفعت دینی محسود آن باشد که وی مظلوم باشد چه ظلم حاسد، و باشد که حاسد به زبان و معاملت نیز به سبب حسد تعدی کند و بدان تعدی حسنات حاسد با دیوان محسود شود و سیئات محسود با گردن حاسد نهند. پس خواستی که نعمت دنیا از وی بشود بنشد و نعمت او در آخرت نیز بیفزود و تو را عذاب و رنج دنیا نقد شد و عذاب آخرت را بنیاد افکندی. پس پنداشتی که دوست خودی و دشمن وی. چون بدیدی برعکس آمد: دشمن خودی و دوست ویی و خود را رنجور می دادی و ابلیس را که دشمن میهن توست شاد می داری که ابلیس چون دید که تو را نعمت علم و ورع و جاه و مال نیست، ترسید که اگر بدان راضی باشی ثواب آخرت حاصل آید. خواست که ثواب آخرت از تو فوت شود و کرد که هرکه اهل علم و دین دوست دارد و به جاه و حشمت ایشان راضی بود، فردا وی با ایشان باشد که رسول (ص) گفت که هرکه کسی را دوست دارد فردا با وی بود. چه گفته اند مرد آن است که یا عالم است یا متعلم یا دوستدار ایشان است و حاسد از این هرسه محروم است. و مثل حاسد چون کسی است که سنگی بر بالا اندازد تا به دشمن خود زند. بر وی نیاید و بازگردد و بر چشم راست وی آید و کور شود و خشم زیاده شود. دیگر بار سخت تر اندازد و هم باز گردد و بر چشم دیگرش آید. پس دیگر بار سخت تر اندازد و باز برافتد و سر وی بشکند و همچنین می کند و دشمن به سلامت. دشمنان وی را می بینند و می خندند. و این حال حاسد است و سخریت شیطان بود. این همه آفت حسد است. پس اگر بدان کشد که به دست و زبان تعدی کند و غیبت کند و دروغ گوید و از حق انکار کند، مظلمه آن خود بسیار بود. پس هرکه بداند که حسد زهر قاتل است، اگر عقل دارد، آن حسد از وی بشود.
می‌فزاید در وسایط فلسفی از دلایل باز برعکسش صفی
نه تنها نوع دوره‌های ارائه شده، بلکه محتوا، هزینه و مدت دوره‌ها نیز بین مؤسسات بزرگتر و مدرسه‌های خصوصی تفاوت زیادی دارد. دانشگاه‌ها دوره‌های بین ۱ تا ۴ سال را ارائه می‌دهند که بیشتر آنها ۳ تا ۴ سال به درازا می‌کشد. برعکس، مدارس فیلم بر دوره‌های فنی کوتاه‌تر ۱ یا ۲ ساله متمرکزند.
در عوض، توجه‌ات را فقط معطوفِ رنج‌ها و نیازها و نگرانی‌ها و دردهایش کن. آنگاه همواره با وی احساس نزدیکی می‌کنی، با او هم‌درد می‌شوی؛ و به جای تنفر یا تحقیر، شفقت را تجربه می‌کنی. راه فروخوردن نفرت و تحقیر به‌هیچ‌وجه جَستَن به اصطلاح «کرامتِ انسان» نیست بلکه برعکس، نگریستن به او همچون موجودی در خور دلسوزی‌است.
مؤمنی گفت از چه عید امسال شده برعکس‌، ماه رنج و ملال
مواد مورد استفاده متعدد در ایران شامل تریاک و مشتقات آن همچون هروئین و همین‌طور حشیش می‌شود. همچنین مواد صنعتی مانند شیشه و کراک به علت قیمت پایین‌ترشان نسبت به مواد سنتی، در ایران شایع شده‌است. تریاک برعکس هروئین و حشیش مورد تحریم روحانیون شیعه نیست. حدود ۵۲ درصد معتادان، تریاک و حدود ۴۸ درصد موادی مانند هروئین و شیشه مصرف می‌کنند. مصرف هروئین، شیشه و ماده روانگردان گُل در حال افزایش است.
استئوکلاست‌ها از مونوسیت‌های خون تولید می‌شوند. استئوکلاست‌ها مسئول تجزیه ماده زمینه استخوان در هنگام استخوان‌سازی هستند. نقش استئوکلاست‌ها دقیقاً برعکس نقش استئوبلاست‌هاست. به همین دلیل سلول‌های مخرب نامیده شده‌اند. استئوکلاست‌ها، ابتدا ماده زمینه‌ای بی‌شکل و سپس کلاژن را تجزیه می‌کنند. استئوکلاست‌ها معمولاً سلول‌های غول آسا با سیتوپلاسم وسیع‌اند و تعداد ۶ تا ۵۰ هسته دارند.
برعکس جمعیت کشور که در آن زمان در اوج بود، اقتصاد اوکراین دوران فلاکت را سپری می‌کرد. پس از فروپاشی شوروی، رشد اقتصادی اوکراین تا یک دهه به صورت پیاپی منفی بود. فقر روز بروز گسترده‌تر می‌شد، تورم سرسام‌آور اعتماد به پول ملی را از بین برده بود و حتی گاهی معاملات به شکل پایاپای انجام می‌شد. برای مثال در سال ۱۹۹۳ قیمت‌ها بیش از ۱۰۰ برابر شدند. یک همبرگر که در آغاز سال ۱ کوپن (واحد پول پیشین اوکراین) قیمت داشت در پایان همان سال ۱۰۱ کوپن شده بود. سال بعد یعنی سال ۱۹۹۴ رشد اقتصادی این کشور منفی ۲۲٪ سقوط کرد.
بوتلر در حین بروز جنگ داخلی آمریکا از ویرجینیا و شیوه زندگی خود جانب‌داری کرد. در ارتش کنفدراسیون به‌خاطر سربازی نام‌نویسی کرد و درجه سرهنگی دریافت کرد. با این‌همه او غالباً متوجه مزاج ظریف و حساس خود بود و برعکس پسراش که در توپ‌خانهٔ راکبریج نام‌نویسی کرده بود، مدت نسبتاً کم سربازی کرد.
جُنَیْد گوید هر که ترسد از چیزی جز خدای و بچیزی امید دارد جز خدای همه درها بر وی بسته شود و بیم را بر وی مسلّط کنند و اندر هفتاد حجاب پوشیده گردد که کمترین آن حجابها شک بود و شدّت خوف ایشان از فکر ایشان بود اندر عاقبت احوال خویش و ترسیدن از تغیّر احوال. قالَ اللّهُ تَعالی وَبَدالَهُمْ مِنَ اللّهِ مالَمْ یَکُونُوا یَحْتَسِبونَ. و دیگر جای گوید قُلْ هَلْ نُنَبِئُکُمْ بِالْاَخْسَرینَ اَعْمالاً اَلَّذینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فی الْحیوةِ الدُّنیا وَهُمْ یَحْسَبونَ اَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً. بسیار کسا که بروزگار و وقت خویش شاد شدند چون حال برگشته است کار برعکس بودست انس بوحشت بدل شده است و حضورش بغیبت.
چرخ را نوبت به ما برعکس باید کار کرد دایماً دوران ما دور تسلسل می‌شود
ترک ما برعکس باشد کار او حیرتی دارم ز کار و بار او
ما را ز ماهی قلم و بحر دست او برعکس این مشاهده افتد زهی عجاب
بر اساس دیدگاه ویس مبنی بر اینکه «هر دو نوع تنهایی باید به‌طور مستقل مورد بررسی قرار گیرند، زیرا رضایت برای نیاز به تنهایی عاطفی نمی‌تواند به عنوان یک تعادل برای تنهایی اجتماعی عمل کند و برعکس»
سال‌ها ایرانیان هرگاه به رویداد یا فردی در واقعیت یا مجازی نقدی دارند در فیس‌بوک یا صفحات اینترنتی‌ خود، به گونه‌های مختلفی اعتراض می‌کردند و یا برعکس گاهی نیز از موضوعاتی خاص حمایت می کردند و کمپین‌هایی برای این موضوع‌ها تشکیل می دادند.
هوای کیمیایش بر گزاف است مرادش جمله برعکس و خلافست
به اعتقاد کارشناسان و متخصصین اجتماعی، برعکس باورهای رایج که تمرکزگرایی در قدرت و ثروت را عاملی برای اقتدار، ثبات و امنیت کشور می‌دانند، اصل تمرکزگرایی در حوزه‌های مختلف در کشور می‌تواند عاملی برای بروز تبعیض میان اقوام، افزایش فساد در قدرت و بروز شکاف میان گروه‌ها و مردمان مختلف در کشور باشد،