برد باقی‌مانده

معنی کلمه برد باقی‌مانده در فرهنگستان زبان و ادب

{residual range} [فیزیک] مسافتی که در طول آن ذرۀ باردار پس از افت انرژی همچنان قادر به یونیده کردن محیط گذار است

معنی کلمه برد باقی‌مانده در ویکی واژه

مسافتی که در طول آن ذرۀ باردار پس از افت انرژی همچنان قادر به یونیده کردن محیط گذار است.

جملاتی از کاربرد کلمه برد باقی‌مانده

در نسخهٔ دوم هر دوی راهبردهای اکیداً و ضعیفانه مغلوب را حذف می‌کنیم. در انتهای فرایند اگر برای هر دو بازیکن یک راهبرد باقی‌مانده باشد، این مجموعه راهبردها نیز یک تعادل نش است. ولی برخلاف حالت قبل ممکن است تنها نقطهٔ تعادل نش نباشد و با حذف استراتژی‌های ضعیفانه مغلوب، سایر تعادل‌های نش حذف شده باشند.