برحسب. [ ب َ ح َ ] ( حرف اضافه مرکب ) ( از: بر + حسب ) موافق. بروفق. - برحسب آرزو ؛ مطابق و موافق آن : شکر خدا که از مدد بخت کارساز برحسب آرزوست همه کار و بار دوست.حافظ.- برحسب اتفاق ؛ اتفاقاً. قضا را. ( ناظم الاطباء ). - برحسب دلخواه ؛ یعنی بر وفق آرزوی دل. ( آنندراج ) : شد آن فتح برحسب دلخواه نیز زن و مردش آمد غلام و کنیز.هاتفی ( آنندراج ).- برحسب ظاهر ؛ ظاهراً.
معنی کلمه برحسب در فرهنگ فارسی
موافق بر وفق .
جملاتی از کاربرد کلمه برحسب
برحسب حال مطلع شعری گزیدهام واوردهام به صورت تضمین و بس خوشست
از نظر کارل مارکس، انسانها ذاتاً و برحسب ضرورت، اجتماعی هستند، بدون «زندگی اجتماعی» نمیتوانند زنده بمانند و نیازهای خودشان را از طریق همکاری و انجمن اجتماعی تأمین میکنند؛ بنابراین ویژگیهای اجتماعی آنها تا حد زیادی یک واقعیت عینی است که از بدو تولد و در فرآیند جامعهپذیری به آنان آموخته شدهاست. به گفته مارکس، مردم در تولید و بازتولید زندگی مادی خود، لزوماً وارد روابط تولید میشوند که «مستقل از اراده» آنهاست.
آفریقای جنوبی ۲ مجلس دارد: شورای ملی استانها (یا مجلس اعیان) با ۹۰ عضو و مجمع ملی آفریقای جنوبی (یا مجلس عوام) با ۴۰۰ عضو. اعضای مجلس عوام برحسب جمعیت انتخاب میشوند. نصف اعضا از طریق لیست ملی و نصف دیگر از طریق لیست استانها انتخاب میشوند. ۱۰ عضو برای نمایندگی هر استان در شورای انتخابات بدون توجه به جمعیت آن استان انتخاب میشود. هر دو مجلس هر ۵ سال یک بار برگزار میشود. دولت در مجلس عوام تشکیل میشود و رهبر حزب اکثریت در مجلس ملی رئیسجمهور میشود.
در ره عشق نشد کس بیقین محرم راز هر کسی برحسب فهم گمانی دارد
کارایی یا پیچیدگی هر الگوریتم را با تابعی نشان میدهند که تعداد مراحل لازم برای اجرای الگوریتم را برحسب طول داده ورودی، یا میزان محلهای لازم حافظه را بر حسب طول داده ورودی نشان میدهد.
از نظر عددی ولتاژ قطع برابر است با بیشینه انرژی الکترونهای گسیل شده (برحسب الکترون ولت) است؛ یعنی زمانی که انرژی الکترونهای گسیل شده ۱۰الکترون ولت باشد ولتاژ قطع۱۰ولت است.
لیزرها برحسب توان، انرژی، طولموج و طول زمان تابش دستهبندی شدهاند. این دسته بندیها بر اساس میزان خطر برای چشم و پوست ایجاد شدهاست.
وانگ و تیسنگ مدلی را برای تخمین خواص مکانیکی مؤثر مواد کامپوزیتی دو فازی حاوی ذرات کروی با توزیع تصادفی ارائه دادند. این محققان با استفاده از نتایج مدل پیشنهادی به استخراج عباراتی تحلیلی و صریح برای خواص مؤثر مواد متخلخل برحسب خواص مکانیکی ماده سازنده و درصد تخلخل آنها پرداختند. مطابق این مدل مدول حجمی و مدول برشی مؤثر یک ماده متخلخل بیان میشود.
و کمال معرفت حاصل کردن به دو طریق بود: یکی به طریق صوفیان و آن مجاهده باشد و باطن صافی داشتن به ذکر دوام تا خود را و هرچه جز حق است فراموش کند، آنگاه در باطن وی کارها پدید آمدن گیرد که بدان عظمت حق تعالی روشن شود و چون مشاهدتی گردد و مثل وی چون فرو کردن دام باشد که تا بود که صیدی درافتد و بود که درنیفتد. باشد که موشی در افتد و باشد که بازی و تفاوت در این عظیم است و برحسب دولت و روزی بود.
و ازان جمله هَیْبَت و اُنْس است. هیبت و انس برتر از قبض و بسط بود چنانکه قبض برتر درجۀ خوف بود و بسط برتر از منزلت رجا است و هیبت برتر از قبض است و انس تمامتر از بسط، و حقّ هیبت غیبت بود و هر هائب غائب بود پس اندر هیبت متفاوت باشند چنانک اندر غیبت فرق بود میان ایشان، و حقّ انس هشیاری بود بحق و همه مستأنسان هشیار باشند و میان هشیاران فرق بود برحسب آنک اندر شرب میان ایشان فرق بوده و گفته اند کمترین محل انس آنست کی اگر صاحب او را اندر دوزخ اندر آری انس برو تیره نگردد.
و امّا حضور، حاضری بود بحق زیرا که او چون از خلق غائب بود بحق حاضر بود بدان معنی که پندارد که حاضر است و آن از غلبۀ ذکر حق بود بر دل او تا بدل با خدای حاضر باشد او با حق حاضر باشد برحسب غیبت او از خلق، اگر بهمگی از خلق غائب بود بهمگی بحق حاضر بود و چون گویند فلان حاضرست معنی آن بود که بدل حاضر است با خدای و غافل نیست، دائم یاد او بر دلش بود پس کشف او را اندر حضور برحسب رتبت او بود بمعنیها که حق او را مخصوص کرده باشد بدان و چون بنده با حال حس آید با احوال نفس و احوال خلق، گویند نیز که حاضر آمد یعنی کی از غیبت باز آمد این حضور بخلق بود. و مشایخ در احوال مختلف باشند اندر غیبت، از ایشان بود کی غیبت وی دراز نبود و بود که غیبت وی دائم بود.
نشان داده میشود) را میتوان برحسب جملههای انتگرالی از مربعهای مقادیر لحظهای درطول یک چرخه تعریفکرد.
شار کل منبع (اغلب یک جسمسیاه) برحسب فوتون/ثانیه/سانتیمترمربع است.
و مقرر است که سرمایه همه سعادتها تقدیر آن سری است اما بقا و نمای آن بخرد و حصافت پادشاه و باخلاص و مناصحت وزیر متعلق باشد، که چون پادشاه حلیم و عالم باشد. و رای زن حکیم و خردمند داشت که بسداد و غنا و نفاذ و مضا مذکور باشد و بتجربت و ممارست و نیک بندگی و شفقت مشهور، در همه کارها مظفر و منصور شود. و بهرجانب که روی نهد فتح و نصرت و اقبال و دولت در قفای او میرود، و همیشه گوش بآواز موکب او میدارند و دشمنان را مقهور و منهزم بدو میسپارند، و اگر برحسب هوا درکاری مثال دهد و جانب مصلحتی را بی رعایت گذارد به رای وزرا و معینان، و لطف و رفق ایشان، آن مهم نیز مکفی گردد و تدارک آن در حیز تعذر نماند، چنانکه در خصومت شاه هند و قوم او. رای پرسید که: چگونه است آن؟
و بود که غیبت بود از حسّ خویش بمعنیی کی کشف افتد از حق و ایشان مختلف باشند اندرین برحسب حال خویش.
انعام و بر برحسب رزق خلق کرد در بنده پروریدن او را نه اختیار
۲. لیست المانها را برحسب این رقمشان، با گروه گروه کردن المانها در پیمانههای متناظر با این رقمها، مرتب میکند.
باد برحسب رضای تو همه ساله قضا باد بر حکم مراد تو همه ساله قدر
شاه باز آمد برحسب مراد دل ما ملت از رایت او ساخته عونی به سزا
در کل این اختلالها در اثر آسیبهای شیمیایی و ساختاری به مغز ایجاد میگردند. مشکل به خاطر آوردن اطلاعات یادگرفته شده پیشین برحسب اینکه مکان و شدت آسیب مغزی، بهطور وسیعی متغیر است. علل کلی این اختلال را میتوان به دو دسته بزرگ تقسیم کرد