بربست. [ ب َ ب َ ] ( اِ ) راه و روش. ( انجمن آرا ). طرز و روش و قاعده و قانون. ( برهان ) ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). دستور. ( غیاث اللغات ). نظم و شیوه. ( انجمن آرا ). طرز و روش و راه و قاعده وقانون و رسم و نظام. ( ناظم الاطباء ) ( غیاث اللغات ). || و گفته اند بمعنی نحو است که علمی است معروف و بخش بمعنی صرف است. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). بربسة. [ ب َ ب َ س َ ] ( ع مص ) طلب کردن. ( منتهی الارب ). طلب کردن کسی را. ( ناظم الاطباء ).
معنی کلمه بربست در فرهنگ عمید
۱. دستور، قاعده و قانون. ۲. طرز و روش.
معنی کلمه بربست در فرهنگ فارسی
دستور، قاعده، روش راه وروش طرز و روش و قاعده و قانون .
جملاتی از کاربرد کلمه بربست
به باغ از نارسایی سرو می زد لاف رعنایی چو قمری پیش قدش گردن بربسته آوردم
بربسته رخت، کعبه و مانده قدم به راه بهر زیارت حرم کربلای تو
یارِ بارافتاده را در کاروان بگذاشتند بیوفا یاران که بربستند بار خویش را
استاد حسن چلیپا که تخلص هنری خویش (اسماعیلزاده) را از نام پدر (اسماعیل) وام گرفتهاست، در سال ۱۳۰۱ در زنجان چشم به جهان گشود. لیکن پیش از به دنیا آمدن او، پدر ایشان رخت از جهان بربست. وی با مدد از استعداد خدادادی از همان اوان کودکی به دلیل شور و شوق و علاقهای که به هنر نقاشی داشت، تجربههای نخستین نقش آفرینی را کسب کرد در کودکی همراه خانواده اش به تهران مهاجرت کرد و در سن ۸ سالکی مادر که علاقهٔ وافر فرزند را به نقاشی دریافته بود مرحوم استاد محمد مدبر را به جهت تعلیم به او برگزید.
سرره به هیتال بربست شاه نظاره بر ایشان دورویه سپاه
بقتلش نیز خیلی دیوزاده کمر بربسته و بازو گشاده
پسر بار کرد و چو بربست کوس سطخر گزین گشت چون آبنوس
تا ز جان با غم تو پیوستیم رخت هستی خویش بربستیم
کمر چون خامه بربستم به توصیف سراپایش قلم در شهد مضمون لبش افتاد شق کردم
گر ز بیم دوزخست و آن جحیم ما در دوزخ به تو بربسته ایم
وجرهیانه احتمالاً در حدود قرن چهارم در هند ایجاد شدهاست، اگرچه پیروان وجرهیانه سنتاً معتقدند که، گوتاما بودا مفاهیمی از وجرهیانه (مانند کالاچاکرا) را شخصاً آموزش میدادهاست. وجرهیانه مبتنی بر بودیسم مهایانه است، اما احتمالاً تحت تأثیر عناصر آموزههای تانتری و هندو نیز قرار گرفتهاست. وجرهیانه متون خاص خود را دارد که تانتراها نامیده میشوند، اما فلسفه این کیش کاملاً بر اساس آموزههای مهایانه است. وجرهیانه از هند، به چین و تبت گسترش یافت. در قرن دوازدهم، وجرهیانه، همراه با دیگر فرقههای بودایی آن زمان، در نتیجه تهاجمات مسلمانان و ادغام جزئی بودیسم در هندوئیسم، از هندوستان رخت بربست.
میزند چشمم رهی تر آنچنان کاندر عراق رودها بربستهاند از پردههای چشم من