براهین
معنی کلمه براهین در فرهنگ عمید
معنی کلمه براهین در فرهنگ فارسی
( اسم ) جمع برهان برهانها دلیلها حجتها .
معنی کلمه براهین در دانشنامه عمومی
جملاتی از کاربرد کلمه براهین
اندر میان مشایخ منزلتی بزرگ داشت و وی را آیات و براهین روشن بسیار است اندر جملهٔ احوال. و صاحب سلمان فارسی بود، رضی اللّه عنه. روایت کند از پیغمبر علیه السّلام که گفت: «نیّةُ المؤمنِ خیرٌ مِنْ عَمَله.»
و وی را آیات و براهین بسیار است. واللّه اعلم.
عبدالرحمن بدوی در بیان دیدگاههای ابن رشد پس از توضیح رابطه عقل و نقل از دیدگاه ابن رشد، دربارهٔ قدم عالم، علم خداوند به جزئیات، انکار معاد جسمانی، براهین اثبات وجود خداوند، نقد نظریه فیض و بالاخره سیاست سخن گفته است.
آکویناس علم و حکمت را در خدمت دین و جدا از آن میداند. انسان به قدرت خداوند و به میانجیگری عیسی مسیح از وجود خدا آگاه میشود و ناچار به او ایمان میآورد. کار فلسفه در این میان رفع شک و شبهه است. براهین پنجگانه او در اثبات وجود خدا شهرت خاصی در تاریخ فلسفه غرب دارند. به اعتقاد نیک زنگویل، آکویناس تأثیر زیادی از ابن سینا گرفت.
تولای سهلیان به سهل عبداللّه التّستری رحمة اللّه علیه باشد و وی از محتشمان اهل تصوّف بود و کبرای ایشان؛ چنانکه ذکر وی گذشت، و در جمله اندر وقت خود سلطان وقت بود و از اهل حل و عقد اندر این طریقت. وی را براهین بسیار ظاهر بود که از ادراک حکایات آن عقل عاجز شود.
و نیز گویند کنیت وی ابوعبداللّه بود، و به لقب وی را باقر خواندندی. مخصوص بود وی به دقایق علوم و به لطایف اشارات اندر کتاب خدای، عزّ و جلّ. وی را کرامات مشهور بود و آیات ازهر و براهین انور.
گروهی از این براهین درصددند وجود خدا را با مشاهدات ما از جهان ناهمخوان نشان دهند؛ برخی نیز خدا را موجودی خود-متناقض میخوانند.
یارب مده این عیب که زحمت ندهم باز در زیور این زشت، براهین و حکم را
به گفته حسین نصر، علی بن ابیطالب، اولین امام شیعیان را پایهگذار الهیات اسلامی دانسته اند و در میان مسلمانان خطبههای او حاوی نخستین براهین عقلی توحید است.
ترّهاست ست سخن، ژاژمخا، یافه مگوی حاصلی نیست ز تقریر براهین و علل
ابوبکر محمدبن محمد تبریزی فیلسوف مسلمان ایرانی، که احتمالاً در نیمهٴ دوم سدهٴ سیزدهم میلادی برآمد. او شرحی به زبان عربی بر مقدمهٴ بخش دوم دلالةالحائرین ابن میمون نوشت. ابن میمون در آن فلسفهٴ ارسطو را تحت ۲۵ گزاره خلاصه کرده، و براهین خود را در باب وجود، یگانگی، و عدم جسمانیت خداوند بر آن اساس قرار داده است. شرح تبریزی به صورت دو ترجمهٴ عبری در دست است، که یکی از این ترجمهها در حدود ۱۳۴۷ میلادی توسط اسحاقبن ناتان قرطبی (یا شاطبی) صورت گرفته، ولی دیگری بینام است. ترجمهٴ عبری مورد استفادهٴ موسیبن یوشع ناربُنی که در نیمهٴ دوم سدهٴ چهاردهم میلادی می زیست و حَسَدی قرسقاس که در نیمهٴ اول سدهٴ پانزدهم میلادی می زیست قرار گرفت.
همچنین براهین ناسازگاری صفات الهی، مجموعهای از براهین اثبات عدم وجود خدا هستند که همگی جزئی از براهین قیاسی میباشند.
بیخدایی منطقی بر این است که انواع مفاهیم خدا مثل خدای شخصوار مسیحیت دارای ویژگیهای منطقاً غیرممکن هستنند. اینگونه بیخدایان براهین قیاسی علیه وجود خدا اقامه میکنند، که مدعیاند بین برخی ویژگیهای خدا ناسازگاری وجود دارد؛ مانند کمال، مقام خالق، تغییرناپذیری، علم لایتناهی، حضور در همه جا، قادر مطلق، خیرخواهی مطلق، تعالی، شخصوارگی، غیر فیزیکی بودن، عدالت و رحمت.
اکنون من کشف حجاب ابواب معاملات و حقایق اهل تصوّف با براهین ظاهر اندر این کتاب بیان کنم تا طریق دانستن مقصود بر تو آسان گردد و از منکران آن را که بصیرتی بود با راه آید و مرا بدین دعا و ثوابی باشد، ان شاء اللّه، تعالی.
اکنون من ابتدا کنم و مقصود تو را اندر مقامات و حجب پیدا کنم و بیانی لطیف مر آنرا بگسترانم، و عبارات اهل صنایع را شرح دهم، و لختی از کلام مشایخ بدان پیوندم و از غرر حکایات مر آن را مددی دهم تا مراد تو برآید و آن کسان که در این نگرند از علمای ظاهر و غیرهم، بدانند که طریق تصوّف را اصلی قوی است و فرعی مثمر؛ و جملهٔ مشایخ که از اهل علم بودند جملهٔ مریدان را بر آموختن علم باعث بودند و بر مداومت کردن، تا ایشان حریص گردند و هرگز متابع لهو و هزل نبودهاند و طریق لغو نسپردهاند. از پس آن که بسیاری از مشایخ معرفت و علمای ایشان اندر این معانی تصانیف ساختهاند و به عبارات لطیف از خواطر ربانی براهین نموده. و باللّه العونُ و التّوفیقُ و حسبُنا اللّهُ و نعمَ الرَّفیقُ.
کلام او که بود کنزی از در حکمت برای قطع براهین موید الفضلاست
عین ممکن به براهین خرد نتواند که شود هست به خود
از نشانههای مستحکم بودن هر سخن، مستدل بودن آن است؛ یعنی دلالت دادن به دلایل و براهین روشن و قابل قبول.