برانگیزنده

معنی کلمه برانگیزنده در لغت نامه دهخدا

برانگیزنده. [ ب َ اَ زَ دَ / دِ ] ( نف مرکب ) باعث. ( مهذب الاسماء ). بپا دارنده. تحریک کننده. وادار کننده. رجوع به برانگیختن شود.

معنی کلمه برانگیزنده در فرهنگ فارسی

باعث تحریک کننده .

معنی کلمه برانگیزنده در فرهنگستان زبان و ادب

{exciting} [شیمی] ویژگی موج الکترومغناطیسی ای که موجب افزایش انرژی ذره شود

جملاتی از کاربرد کلمه برانگیزنده

به وسیلهٔ کرنش پلاستیکی برانگیزنده جوانه زنی ناشی از کرنش، محل‌های جوانه زنی قوی جدید را در سطح تنشی که به وسیلهٔ منحنی جامد مربوطه نشان داده شد، معرفی می‌کند؛ بنابراین دمای