برادری
معنی کلمه برادری در لغت نامه دهخدا

برادری

معنی کلمه برادری در لغت نامه دهخدا

برادری. [ ب َ دَ ] ( حامص ) برادر بودن. اخوت. اخاء. اخاوت. ( یادداشت بخط مؤلف ). مؤاخات و نسبت اخوت و خویشی. ( منتهی الارب ) :
آئین برادری وشرط یاری
آن نیست که عیب من هنر پنداری.سعدی.|| مساوات. ( فرهنگ فارسی معین ).

معنی کلمه برادری در فرهنگ عمید

برادر بودن.

معنی کلمه برادری در فرهنگ فارسی

۱- برادر بودن اخوت . ۲- مساوات .
برادر بودن اخوت اخاوت .

معنی کلمه برادری در دانشنامه عمومی

برادری (آلبوم تیری تی). برادری ( انگلیسی: Brotherhood ) اولین آلبوم استودیویی گروه آر اند بی آمریکایی تیری تی است. این آلبوم در سال ۱۹۹۵ از طریق ام جی جی میوزیک و ۵۵۰ میوزیک منتشر شد.
↑ 3T - Brotherhood Album Reviews, Songs & More | AllMusic ( به انگلیسی ) , retrieved 2023 - 02 - 15
• آلبوم های نخست ۱۹۹۵ ( میلادی )
• آلبوم های تیری تی
• آلبوم های میوزیک ۵۵۰
• آلبوم های تهیه شده توسط مایکل جکسون
• آلبوم های تهیه شده توسط مکس مارتین
• آلبوم ها
• یادکردهای دارای منبع به زبان انگلیسی
• جعبه های اطلاعات موسیقی دارای پودمان:String errors
• مقاله های دارای میکروفرمت اچ اودیو
• صفحه هایی که از جعبه اطلاعات آلبوم با پارامترهای نامعلوم استفاده می کنند
برادری (فیلم ۱۹۶۸). برادری ( انگلیسی: The Brotherhood ) یک فیلم در ژانر درام و جنایی به کارگردانی مارتین ریت است که در سال ۱۹۶۸ منتشر شد.
• کرک داگلاس
• الکس کورد
• ایرنه پاپاس
• لوتر ادلر
• سوزان استراسبرگ
• ادواردو چانلی
• وال بیسگلیو
• بری پریموس
• ماری همیلتون
• وال آوری
برادری (فیلم ۲۰۰۲). برادری ( به انگلیسی: The Fraternity ) یک فیلم سینمایی دلهره آور کانادایی محصول سال ۲۰۰۲ که در مورد یک حلقه از دوستانی در دبیرستان یک باشگاه نخبه ایجاد می کنند و در یک آزمون آن تقلبی انجام می شود.
این فیلم در کالج بیشاپ ریدلی در سنت کاتارینس، انتاریو کانادا فیلمبرداری شده است.
• تریت ویلیامز در نقش آقای اسپنسر رونی
• رابین دان در نقش الکس دسینو
• جیانپائولو ونوتا در نقش جتسون هارلو ( در نقش جیان - پائولو ونوتا )
• دانیل انریت در نقش دمیان کارتی
• دیلن تروبریج در نقش بیکر سالسبری
• جی آدام براون در نقش جان فریزیر
• جیمی رابینسون در نقش مارکوس فاکنر
• مالین اکرمان در نقش تس
• آرون پول در نقش اسمیتی جیکوبسون
• گوردون کوری در نقش تام ویلکینسون
• استوارت آرنوت در نقش آقای ترنر
• الکس کارزیس در نقش کارآگاه رازاتوس
• آنایا فارل در نقش کارآگاه سابرینا
• کن جیمز در نقش رئیس لوید هاکسلی
• دن پترونیجیویچ در نقش قلدر شماره ۱ ( در نقش دانیل پترونیژویچ )
• للاند تیلدن در نقش قلدر شماره ۲
• جک نیومن در نقش گارد امنیت
• جنیفر هیل در نقش پرستار پتی رنفیلد
• مایکل زلدین در نقش شکارچی
• هاروی سوکولوف در نقش دکتر مایرز ( در نقش هارو سولوکوف )
• جیم توربورن در نقش گارد سردخانه
• نیل فاستر در نقش پزشک قانونی
• بری فلتمن در نقش آقای هارلو
• ک. ترور در نقش کالب
• درک بویز در نقش پدر فرازی
• دیوید کالینز در نقش آقای فاکنر
• رابرت جی مالک در نقش بیو باب
• روبن روکس در نقش ادی ( بدون اعتبار )

معنی کلمه برادری در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] برادری ، از مفاهیم رایج در فرهنگ اسلامی است. این معنا نخست برای اشاره به برادران همخون به کار می رفته ، و به تدریج در فرهنگ عرب جاهلی و پس از آن در فرهنگ اسلامی ، کاربردهایی ثانوی یافته است .
اخوّت، مصدر «أخ» و به معنای برادری، دوستی و مصاحبت آمده است. معنای اصلی و حقیقی «أخ»، شریک در ولادت یا شیرخوارگی است که برادر نَسَبی و رضاعی را شامل می شود و در دیگر مفاهیم مانند هم قبیلگی، مشارکت در کار و صنعت، دین و دوستی، به صورت استعاره و مجاز به کار رفته است.
تاریخچه کاربرد واژه اخوت
طرح برادری و استفاده از این واژه، از ابتکارات اسلام است. در صدر اسلام پیامبر (صلی الله علیه و آله) به همراه هفتصد و چهل نفر در منطقه «نخیله» حضور داشتند که جبرئیل نازل شد و فرمود: «خداوند میان فرشتگان عقد برادری بسته است. حضرت نیز میان اصحابش عقد اخوّت بست و هر کس با دیگری که همفکرش بود برادر می شد. مثلاً: ابوبکر با عمر، عثمان با عبدالرحمن، سلمان با ابوذر، طلحه با زبیر، مصعب با ابو ایوب انصاری، حمزه با زید بن حارثه، ابودرداء با بلال، جعفر طیار با معاذ بن جبل، مقداد با عمار، عایشه با حفصه، ام سلمه با صفیه و شخص پیامبر (صلی الله علیه و آله) با حضرت علی (علیه السلام) برادر شدند.» در جنگ احد، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) دستور داد دو نفر از شهدا (عبداللّه بن عمر و عمر بن جموح) را که میانشان برادری برقرار شده بود در یک قبر، دفن کنند.
برادری نسبی
از اشتراک بی واسطه در پدر و مادر یا یکی از آن دو پدید می آید و آثار و احکام ویژه حقوقی، فقهی و اخلاقی دارد. برادری علاوه بر نسب، از راه رضاع نیز حاصل می شود. اهمّ مواردی که «برادری» «خواهری» از نظر فقهی دارای حکم است، عبارت است از: میراث که بنا به اجماع همه مذاهب، در صورت فقدان افراد طبقه اول یعنی پدر، مادر و فرزندان، نوبت به افراد طبقه دوم یعنی برادر و خواهر خواهد رسید. در جزئیات این حکم، آرای متفاوت وجود دارد. حِضانت برادر یا خواهر خردسال که برخی از فقها به وجود چنین حقی فتوا داده اند. وجوب یا استحباب پرداخت هزینه زندگی برادر یا خواهر تهیدست. پذیرفتن گواهی یک نفر به سود برادر یا خواهر که برخی از فقهای مذاهب عامّه نسبت به آن تردید کرده اند.
برادری دینی و عاطفی
...
[ویکی اهل البیت] واژه «اخ» و مشتقّات آن به صورت های مفرد، تثنیه و جمع 96 بار در قرآن آمده است. واژه شناسان، اخوّت مصدر «اخ» را به معنای برادری نسبی یا دینی و دوستی و مصاحبت دانسته اند. معنای اصلی و حقیقی «اخ» شریک در ولادت یا شیرخوارگی است که برادر نَسَبی و رضاعی را شامل می شود و در دیگر مفاهیم (مانند مشارکت در قبیله، کار و صنعت، دین و دوستی) به صورت استعاره و مجاز به کار رفته است. برخی معتقدند:معنای اصلی این واژه قوّت و نیرو است که در آن مفهوم الفت، عطوفت و دوستی اشراب شده و در همه واژه های قرآنی «اخ» و مشتقّات آن، این معنا لحاظ شده است. واژه اخ و مشتقّات آن در قرآن به معنای برادری نَسَبی و رضاعی میان دو تن، عاطفی، قبیله ای، هم راهی و هم گرایی و برادری دینی آمده است.
در برخی از آیات، «اخ» به معنای برادر نسبی یا رضاعی به کار رفته، مانند مواردی که داستان برخی برادران آمده است؛ هم چون داستان هابیل و قابیل (مائده/5، 27 31)، داستان موسی و هارون (اعراف/7، 42)، داستان یوسف و برادرانش (سوره یوسف/12)، و آیاتی که از احکام برادری چون ارث (نساء/4، 12)، و رابطه محارم نسبی (نور/31، 24)، سخن به میان آورده ( => برادر) و آیاتی که مرز دین داری را از مرز روابط نسبی و برادری جدا ساخته، و از مؤمنان خواسته در صورت گمراهی، از آنان فاصله بگیرند:
«... لاتَتَّخِذُوا ءاباءَکُم و اِخونَکُم اَولِیاءَ اِنِ استَحَبُّوا الکُفرَ عَلَی الاِیمنِ» (توبه/9، 23)، و نیز آیاتی از گریز برادران از یک دیگر در روز قیامت خبر داده است:«یَومَ یَفِرُّ المَرءُ مِن اَخیه» (عبس/80 ، 34) و هدایت یابی و برگزیدگی شماری از برادران پیامبران (انعام/6 ، 87)، گزارش شده است. در پاره ای از آیات که از پیامبران به صورت برادران امّت خود یاد شده، هم چون «و اِلی عاد اَخاهُم هودًا» (اعراف/7، 65)، «اِذ قالَ لَهُم اَخوهُم نوحٌ ...» (شعراء/26، 106) و ... ، اخوّت به مفهوم برادری عاطفی به کار رفته است؛ چه، پیامبران به سبب دل سوزی و مصلحت جویی درباره امّت خود و کوشش برای سعادت آنان به مثابه برادر به آنان سود رسانده اند.برخی از مفسّران بر این باورند که در همه این موارد یا دست کم درباره هود، «اخ» به معنای حقیقی خود به کار رفته؛ زیرا آنان جزو امّتی بودند که با چند واسطه، به یک پدر منتهی می شدند.
در بخشی دیگر از آیات، اخوّت به معنای هم راهی و هم گرایی آمده است؛ نظیر آیاتی که از برادری منافقان و کافران با یک دیگر سخن گفته است:«... لاتَکونوا کَالَّذینَ کَفَروا و قالوا لاِِخونِهِم» (آل عمران/3، 156)، «اَلَم تَرَ اِلَی الَّذینَ نافَقوا یَقولونَ لاِِخونِهِمُ الَّذینَ کَفَروا» (حشر/59، 11)؛ زیرا آنان در مبارزه با اسلام و مسلمانان و عدم پذیرش آیین الهی با یک دیگر هم راه و هم گرا بوده اند چنان که تبذیرکنندگان به سبب هم گرایی با شیطان، برادران او معرّفی شده اند:«اِنَّ المُبَذِّرینَ کانوا اِخونَ الشَّیطینِ» (اسراء/17، 27) نیز آیه 202 اعراف/7 «و اِخونُهُم یَمُدّونَهُم فِی الغَیِّ...= یارانشان آنان را به گم راهی می کشانند» به معنای هم گرایی شیطانی و آیه 18 احزاب/33 «والقائِلینَ لاِِخونِهِم هَلُمَّ اِلَینا= کارشکنان در جنگ به برادرانشان می گفتند:نزد ما بیایید ...» نیز در معنای برادری و هم گرایی در کفر و نفاق به کار رفته است. در برخی دیگر از آیات، اخوت به معنای برادری دینی و اسلامی آمده است. چنان که مؤمنان را برادران یک دیگر:«اِنَّمَا المُؤمِنونَ اِخوَةٌ» (حجرات/49، 10) یا مشرکان پیمان شکن را که توبه کرده، به انجام نماز و پرداخت زکات روی آورند، برادران مؤمنان:«فَاِن تَابوا و اَقاموا الصَّلوةَ و ءاتَوُا الزَّکوةَ فَاِخونُکُم فِی الدِّینِ» (توبه/9، 11) دانسته و از مؤمنان خواسته شده است تا برای برادران دینیِ پیش از خود بخشش و صفای دل بخواهند:«رَبَّنَا اغفِر لَنا و لاِِخونِنَا الَّذینَ سَبَقونا بِالایمنِ و لاتَجعَل فی قُلوبِنا غِلاًّ لِلَّذینَ ءامَنوا ...» (حشر/59، 10) چنان که از پسرخوانده هایی که پدرانشان مشخّص نیست، با عنوان برادران دینی یاد کرده است:«فَاِن لَم تَعلَمُوا ءاباءَهُم فَاِخونُکُم فِی الدّینِ». (احزاب/33، 5)
برادری دینی، یکی از کارآمدترین راه ها برای گریز از زیان های تفرقه و حفظ کیان جامعه دینی از سوی قرآن معرّفی شده است؛ زیرا در سایه برادری دینی اتّحاد و محبّت و هم کاری در کارهای نیک پدید می آید و جامعه از بسیاری از انحرافات روحی، اجتماعی و دینی مصون می ماند و توازن اجتماعی بین افراد جامعه بهوجود می آید؛ چنان که روایت شده:مسلمانان در برابر هم دیگر مانند ساختمانی هستند که تمام اجزای آن هم دیگر را نگه می دارند. و از پیامبر نقل شده است:مؤمنان برادرند و خون (بهای) آنان یک سان و برابر و دستی واحد، در برابر دشمن هستند؛ به طوری که محور اصلی ارتباط با افراد را هم گرایی ایمانی قرار داده و از ارتباط با افراد بی ایمان، حتّی پدر و برادر نسبی جلوگیری کرده است (توبه/9،24).
هم چنین اگر مسلمانی، مسلمان دیگریََ را به قتل برساند، قرآن ضمن حفظ حقّ قصاص برای اولیای دم، به آنان سفارش کرده که به سبب اخوّت ایمانی، قاتل را عفو کنند؛ حتّی با قتل عمد، اخوّت ایمانی بین قاتل و ولیّ دم از بین نمی رود:«فَمَن عُفِیَ لَهُ مِن اَخیهِ شَیءٌ ...». (بقره/2، 178) قرآن بر نقش ایمان در نابود کردن کینه ها و منازعات و ایجاد روح دوستی و هم دلی تأکید (آل عمران/3، 103) و مؤمنان را برادر یک دیگر معرّفی کرده:«اِنَّمَا المُؤمِنونَ اِخوَةٌ» (حجرات/49، 10)، و پیوند میانشان را نه پیوند نسبی یا اعتباری، بلکه پیوندی قلبی خوانده است:«و اَلَّفَ بَینَ قُلوبِهِم» (انفال/8 ، 63) که با صرف تمام سرمایه های زمین، دست یافتنی نیست:«لَو اَنفَقتَ ما فِی الاَرضِ جَمیعًا ما اَلَّفتَ بَینَ قُلوبِهِم» (انفال/8 ، 63) و ضمن یادکرد اختلاف دیرینه میان اوس و خزرج در یک آیه، دوبار از برادری ایجاد شده میانشان به صورت نعمت الهی یاد کرده است:«واذکُروا نِعمَتَ اللّهِ عَلَیکُم اِذ کُنتُم اَعداءً فَاَلَّفَ بَینَ قُلوبِکُم فَاَصبَحتُم بِنِعمَتِهِ اِخونًا» (آل عمران/3، 103) ( => اتحاد)؛ چنان که یوسف، ستم برادرانش به خود را ناشی از کوشش شیطان برای ایجاد شکاف میانشان دانسته است:«مِن بَعدِ اَن نَزَغَ الشَّیطنُ بَینی و بَینَ اِخوَتی ...» (یوسف/12، 100)
به سبب اهمّیّت و نقش برادری دینی در استحکام جامعه دینی، پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) پس از هجرت به مدینه در آغازین گام های خود میان مسلمانان عقد اخوّت برقرار ساخت و علی(علیه السلام)را برادر خود خواند و فرمود:تو در دنیا و آخرت برادر منی. برخی معتقدند:عقد اخوّت دو بار انجام شد:یک بار پیش از هجرت و در میان مسلمانان مکّه و یک بار هم در مدینه میان مهاجر و انصار. این برادری چنان مستحکم بود که تا پیش از نزول آیه «و اولُوا الاَرحامِ بَعضُهُم اَولی بِبَعض فی کِتبِ اللّهِ» (انفال/8 ، 75) که ارث را بر اساس خویشاوندی قرار داد، آنان از یک دیگر ارث می بردند. واقعیت آن است که حقیقی ترین مراتب برادری و از راه های تقرّب به خداوند، برادری دینی است. و حتّی برادری دینی استوارتر از برادری نسبی است؛ زیرا در قیامت برادری نسبی از بین می رود «فَلا اَنسَابَ بَینَهُم یَومَئِذ» (مؤمنون/23، 101) و حتّی برادران نسبی از یک دیگر گریزانند «یَومَ یَفِرُّ المَرءُ مِن اَخیه» (عبس/80، 34)؛ امّا برادری ایمانی است که در آخرت نیز تداوم دارد:«اِخونًا عَلی سُرُر مُتَقبِلین». (حجر/15، 47) این اخوّت برپایه ایمان به خدا بنا شده است (حجرات/49، 10) چنان که در معنای اخوّت، عطوفت و مهربانی هم هست. این ارتباط عاطفی سبب می شود به یک دیگر نه تنها ستم نکرده؛ بلکه به یک دیگر یاری رسانند؛ عیب پوش یک دیگر باشند؛ از خطاهای هم درگذرند، و برای یک دیگر آمرزش طلبند.

جملاتی از کاربرد کلمه برادری

نه شروط برادری چنین نه خود آیین پدری چنین
حوزه اسقفی خلیفه‌گری ارامنه آذربایجان، خلیفه‌گری ارامنه تهران، خلیفه‌گری ارامنه اصفهان. کلیساهای ارمنی کاتولیک، پروتستان، جمعیت برادری، ادونتیست و کلیسای جماعت ربانی که پس از انقلاب فعال شد در ایران وجود دارند و کار می‌کنند.
پشت بر هر برادری که کند بخورد گوشتش، روا باشد؟
داستان افسانه سه برادر در سال‌های پایانی سلسله هان اتفاق می‌افتد که دولت مرکزی دچار فساد بسیار شده و شورش‌های بسیاری همچون قیام دستار زردها، امپراتوری را به سوی نابودی پیش می‌برد. در این میان سه دلاور به نام‌های لیو بِی، گوان یو و شانگ فِی با یکدیگر پیمان برادری بسته تا آرامش و عدالت را برقرار سازند. اما در مقابل آنها نخست وزیر سائو سائوی حیله‌گر قرار دارد که به مقابله با آنها پرداخته و جنگ‌های بسیاری همچون نبرد صخره سرخ میان آنها درمی‌گیرد.
ابراهیم فرزند مالک اشتر بود. مالک یکی از فرماندهان نظامی در خلافت راشدین و از جنگجویان وفادار به علی محسوب می‌گردید. پیشینه خانواده او به قبیله بنی نخع بازمی‌گردد که به سبب همین ریشه، لقب نخعی، در کنار نام او و پدرش است. بنی نخع جزو قبیلهٔ بزرگتری به نام مذحج بود. او برادری داشت که از مادر با او یکی بود به نام عبدالرحمن بن عبدالله نخعی که او نیز به عنوان یک جنگجو شناخته‌شده‌است. گفته‌شده ابراهیم نیز همراه با پدرش در سپاه علی و در نبرد صفین دربرابر سپاه بنی امیه در سال ۶۵۷م شرکت کرده‌است.
مصطفی (ص) میان مهاجر و انصار برادری داد، و یکدیگر را میگفتند: دمی دمک و مالی مالک، و ذمّتی، ذمّتک، تنصرنی و انصرک، ترثنی و ارثک. این عقد میان ایشان برفتی، و از یکدیگر باین عقد میراث بردندی. پس این حکم منسوخ گشت بهجرت، و ناسخ این بود: ما لَکُمْ مِنْ وَلایَتِهِمْ مِنْ شَیْ‌ءٍ حَتَّی یُهاجِرُوا. پس هر که مهاجر بودی میراث بردی، و اگر چه خویشاوند نبودی، و هر که مهاجر نبود او را میراث نبود اگر چه خویشاوند نزدیک بود. پس این حکم نیز منسوخ گشت باین آیت که: وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلی‌ بِبَعْضٍ فِی کِتابِ اللَّهِ. پس بیان و شرح این آیت را رب العالمین یُوصِیکُمُ اللَّهُ فرو فرستاد.
دانشمند بوبکر شوکانی گفت که پدرم دانشمند محمد گفت در آن وقت که من به طالب علمی به نشابور بودم شیخ قدس اللّه روحه العزیز به نشابور بود و من هر روز کی از درس فارغ شدمی، تا نماز دیگر به خدمت شیخ بودمی، چون نماز دیگر بگزاردمی به مدرسه آمدمی. تا یک روز پیش شیخ آمدم، شیخ گوشۀ سجاده برداشت و مشتی مویز طایفی از زیر سجاده بیرون آورد و گفت صوفیان را فتوحی رسیده است، طرسوس کرده‌اند، ما حصۀ شما بنهاده‌ایم، هر یکی را هفت هفت هفت. و مادر مدرسه دو شریک بودیم و شیخ سه هفت گفت، من خدمت کردم و بیرون آمدم و در راه مویز بشمردم سه هفت بود. چون به مدرسه رفتم شریکم را برادری از جانب عراق رسیده بود و در خانۀ من نشسته، در رفتم و بپرسیدم و مویز حصه کردم چنانک شیخ فرموده بود هر یکی را هفت رسید.
آنتیپاتر (به یونانی: Ἀντίπατρος) سردار مقدونی و از حامیان فیلیپ دوم مقدونیه و اسکندر کبیر بود. در سال ۳۲۰ پیش از میلاد، او نایب‌السلطنهٔ سرتاسر امپراتوری اسکندر شد. آنتیپاتر پسر یکی از نجیب‌زادگان مقدونی به نام یولاس بود و خانواده‌اش از خویشاوندان دور دودمان آرگید به‌شمار می‌آمدند. آنتیپاتر اصالتاً اهل شهر مقدونی پالیورا بود و برادری به کاساندر داشت. آنتیپاتر ده فرزند از زنانی نامعلوم داشت: فیلا، ائورودیکه، و نیکایا دخترانش بودند و یولاس، کاساندر، پلئیستارخوس، فیلیپ، نیکانور، الکسارخوس، و تریپارادئیسوس پسرانش بودند.
یکی فرا حکیمی گفت که فلان کس تو را چنین گفته است. گفت به زیارت آمدی و سه خیانت کردی. برادری را اندر دل من ناخوش کردی و دل فارغ من مشغول کردی و خود را به نزدیک من فاسق و متهم کردی. سلیمان بن عبدالملک یکی را گفت، «تو مرا چیزی گفته ای؟» گفت، «نی». گفت، «عدل معتمدی حکایت کرد». زهری نشسته بود گفت، «یا امیر المومنین. نمام عدل نباشد. هرکه سخن کسی به تو آورد سخن تو نیز به دیگران برد. از وی حذر باید کرد و به حقیقت وی را دشمن باید داشت که فعل وی هم غیبت است و هم عذر و خیانت است و هم غل و حسد است و هم نفاقو تخلیط است و فریفتن و این همه از خیانت است».
بوحفص گفت: مگر یکی از اصحاب ما چنانکه می‌بایست زندگانی نمی‌توانست کرد؟ اینم فتوح بود که گفتم اگر از برادری ترک ادبی بینید آن را عذری از خود برانگیزید و بی او آن عذر را از خود بخواهید. اگر بدان عذر غبار برنخیزد و حق به دست تو بود عذر بهتر برانگیزد و بی او عذری دیگر از خود بخواه. اگر بدین همه غبار برنخیزد عذری دیگر انگیز تا چهل بار. اگر بعد از آن غبار برنخیزد و حق به جانب تو باشد و آن چهل عذر در مقابله آن جرم نیفتد بنشین و با خود بگوی که زهی گاو نفس! زهی گران و تاریک! زهی خودرای بی ادب! زهی ناجوانمرد جافی که تویی!برادری برای جرمی چهل عذر از تو خواست و تو یکی نپذیرفتی و همچنان بر سر کار خودی. من دستم از تو شستم. تو دانی. چنانکه خواهی می‌کن.
محمدحسن پسر چهارم حاجی علی‌خان اعتمادالسلطنه، حاجب‌الدولهٔ دربار ناصری و قاتل امیرکبیر بود و مادرش خورشیدخانم دختر آقاخان سردار و نوه مصطفی‌قلی‌خان، نابرادری آقامحمدخان قاجار بود. سایر اجداد او نیز عمدتاً خدمتگزار دودمان قاجار بوده‌اند. او در ۲۱ شعبان ۱۲۵۶ قمری به دنیا آمد. در ۱۲۶۷ ق. از دارالفنون فارغ‌التحصیل شد و یک سال بعد وکیل نظام گردید. او به تدریج مناصب نظامی را طی کرد تا اینکه در ۱۲۷۵ به درجهٔ سرهنگی دست یافت.
سپس قرآن به نعمت بزرگ اتحاد و برادری اشاره کرده و مسلمانان را به تفکر در وضع اندوهبار گذشته، و مقایسه آن «پراکندگی و تفرقه» با این «وحدت» دعوت می‌کند.[نیازمند منبع]
بدان که عقد برادری و صحبت چون بسته شد، همچون عقد نکاح است که وی را حقوق است. رسول (ص) می گوید، « مثل دو برادر چون مثل دو دوست است که یکدیگر را می شویند ». و این حقوق از ده جنس است.
همان طور که گفته شد پدر آقا نجفی سیدمحمد نجفی حسینی بود که در خسرویه به کشاورزی اشتغال داشت. آقا نجفی از مادرش دارای برادری به نام سید حسین جوادی مقدم بوده که مقیم روستای خروه بوده و شغل کشاورزی داشته‌است و چهار خواهر به نام‌های نسا بیگم، صغری بیگم، راضیه بیگم و مریم بیگم که همه مرده‌اند و از آن‌ها فرزندان و فرزندزادگان زیادی به جا مانده‌ است. او از نامادری خود نیز چهار برادر به نام‌های غلامرضا جوادی مقدم، سید هادی جوادی، سید اسماعیل جوادی مقدم و سید ابراهیم جوادی داشته که سید غلامرضا در سال ۱۳۵۶ شمسی و سید ابراهیم در جوانی فوت کرده‌اند. حاج سید اسماعیل در سال ۱۳۷۳ شمسی در مشهد مرحوم شد و سید هادی، در تاریخ ۲۴ شهریور ۱۳۸۸ در مشهد چشم از جهان فروبست.
این صحابی در جنگ‌های «بدر»، «احد»، «خندق»، و دیگر غزوات، در رکاب پیامبر اسلام بود و رسول خدا، میان او و «عثمان بن مظعون» عقد برادری بست.
در سال ۶۲۲ میلادی، ابوعبیده از حبشه به مدینه هجرت کرد. محمّد بین ابوعبیده و معاذ پسر جبل پیوند برادری بست.
کَهْمَس گوید گناهی کرده ام چهل سالست تا بدان میگریم، برادری بزیارت من آمد او را ماهی خریدم پارۀ گل از دیوار همسایه باز کردم تا دست بشوید و ازو حلالی نخواستم.
و گفت: هر که دست دراز کند تا برادری مسلمان را بزند از من نیست.
مشک تتار را به حقیقت برادری عودقمار را به درستی پسرعمی
بر اساس نقلی، او هفتمین مسلمان بوده است. پیامبر اسلام پس از هجرت، بین او و زید بن سهل پیمان برادری بست. وی در غزوه بدر، احد و دیگر غزوات شرکت داشت و از راویان حدیث پیامبر اسلام بود.