برادرزاده

معنی کلمه برادرزاده در فرهنگ عمید

فرزند برادر.

معنی کلمه برادرزاده در فرهنگ فارسی

( اسم ) پسر یا دختر مرد یا زنی که فرزند برادر شخص باشد فرزند برادر.

معنی کلمه برادرزاده در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] برادرزاده به فرزند برادر، گفته می شود. از این عنوان، در باب نکاح و ارث سخن رفته است.
برادرزاده و فرزندان وی- اعمّ از نسبی ورضاعی، محرم انسان هستند و ازدواج با آنان حرام است.
ازدواج مرد با عمّه زن
aازدواج با عمّه ی زوجه، مشروط به اذن برادرزاده ی وی (زوجه) نیست.
ازدواج مرد با برادرزاده زن
ازدواج با برادرزاده ی زوجه، بدون اجازه ی وی حرام است و در صورت اجازه نگرفتن در اینکه؛الف) عقد، باطل است.ب) یا عقد، صحیح است، لیکن زوجه بین امضای عقد و فسخ آن و یا فسخ عقد خود بدون طلاق، مخیّر می باشد.ج) و یا عقد، صحیح است ولی زوجه تنها بین امضای عقد جدید و فسخ آن مخیّر است، اختلاف می باشد.
شیردادن به برادر زاده زن
...

معنی کلمه برادرزاده در ویکی واژه

nipote

جملاتی از کاربرد کلمه برادرزاده

کند عون برادرزادهٔ خویش شود آزرده از فرزند دل ریش
وَ لا تَطْرُدِ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ سبب نزول این آیت آن بود که بو جهل و اصحاب وی و جمعی از اشراف بنی عبد مناف بر بو طالب شدند و گفتند: می‌بینی این رذّال و اوباش و سفله که بر پی برادرزاده تو ایستاده‌اند! هر جای که بی‌نامی است بی‌خان و مانی، رانده هر قبیله، ناچیز هر عشیره، او را پس رواست، و وی خریدار ایشان. ای ابا طالب او را گوی: اگر این غربا و سفله از بر خویش برانی ما که سادات عربیم و اشراف قریش ترا پس روی کنیم و بپذیریم، اما با این قوم که مولایان و آزاد کردگان مااند، و چاکران و رهیگان‌اند، نتوانیم که با تو نشینیم، که آن ما را عاری و شناری بود. بو طالب رفت و پیغام ایشان بگزارد و گفت: لو طردت هؤلاء عنک، لعل سراة قومک یتبعونک. اگر اینان را یک چند برانی مگر که صواب باشد، تا اشراف قریش و سادات عرب ترا پس روی کنند. رب العالمین بجواب ایشان آیت فرستاد: وَ لا تَطْرُدِ مران یا محمد! الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِیِّ ای یعبدون ربهم.
در سال ۲۰۱۰ یکی از نوادگان نوادگان برادرزاده آنا باخ و دکتر ترز توما وب سایت
رضاخان خواری ] پسر عم رشیدالسلطان که سال‌ها بین او و رشیدالسلطان در باب ریاست ایل گفتگو [اختلاف] بود و در دوره مشروطیت ریاست ایل را به رضاخان داده بودند. در این زمان در خوار (گرمسار امروزی) ولیخان برادرزاده رشیدالسلطان، در ایل همیشه بر ضد رضاخان اقدام می‌نمود[].
شهرزاد صدر، دختر احمد صدر، و علیرضا، پسر او از اعضای سازمان مجاهدین خلق هستند. شهرزاد پیشتر مسئول اول سازمان مجاهدین خلق بوده است. شهرزاد همسر محمود عضدانلو، برادر بزرگ مریم رجوی است. نیلوفر دیگر دختر احمد صدر حاج سید جوادی در سانحه سرنگونی هواپیمای هواپیمایی بین المللی اوکراین از تهران به کیف در دی ۱۳۹۸ کشته شد. او زن سابق رضا بنی صدر، برادرزاده ابوالحسن بنی صدر، بود.
همره قائم مقام آمد سوی ری با شتاب کشت تسلیم برادرزاده‌، شاه نیم‌خواب
در ۲۰ اکتبر ۲۰۱۰، برخی از بستگان او در مکزیکو سیتی به اتهام قاچاق مواد مخدر دستگیر شدند: برادر اسماعیل، عیسی «شاه» زامبادا، همراه با پسر و برادرزاده اسماعیل. پسر او، اسماعیل «مائیتو» زامبادا جونیور به دلیل توطئه برای توزیع یک ماده کنترل شده در ایالات متحده تحت تعقیب قرار گرفته است. پسر دیگر او، ویسنته زامبادا نیبلا، توسط ارتش مکزیک در ۱۸ مارس ۲۰۰۹ دستگیر شد.
فزون دادش سپاهی از عدد بیش شه خرس و برادرزاده خویش
بحیرای راهب، ابوطالب را گفت: برادرزاده ات را پاس بدار چرا که صاحب شأنی شود. پاسخ داد، در این صورت در پناه خداوند است.
پس گور خان بخارا را به اتمتکین داد پسر امیر بیابانی برادرزادهٔ خوارزمشاه اتسز.
در سال ۳۳۹ پیش از میلاد، برادرزادهٔ آتالوس که کلئوپاترا ائورودیکه نام داشت به ازدواج شاه فیلیپ درآمد. در بهار سال ۳۳۶ پیش از میلاد به فرمان شاه فیلیپ، آتالوس و پارمنیون فرماندهی نیروهای پیشتاز را در جریان تاخت و تاز به شاهنشاهی ایران در آسیای صغیر بر عهده گرفتند. پس از آنکه فیلیپ به قتل رسید و پسرش، اسکندر کبیر، بر تخت سلطنت نشست، کلئوپاترا ائورودیکه، دو فرزندش، و آتالوس همگی به قتل رسیدند (ممکن است کلئوپاترا ائورودیکه پس از آنکه دو فرزندش را کشتند، دست به خودکشی زده باشد).
پس از قتل نادرشاه افشار در سال ۱۷۴۷ میلادی برابر به ۱۱۵۹ هجری قمری برابر به ۱۱۲۶ خورشیدی، دولتی در افغانستان پدیدآورد. هدف وی از اعلان پادشاهی همانند دیگر مدعیان نظیر علیقلی‌خان برادرزادهٔ نادر پادشاهی بر همهٔ ایران بود.
سلطان محمود دوم، جانشین و برادرزاده سلیم سوم، که یک مصلح بزرگ بود، در سال ۱۸۲۶ با اصطلاح حادثه فرخنده ینی‌چری را منحل کرد.
تو ما را بسکه صاف و ساده دانی فلان کون را برادرزاده خوانی
قدرت شیخ عبدالرحمن وقتی به اوج رسید که در حوالی سال ۱۸۵۰م. رقیب دیرینه او شیخ سیف ابن نبهان معاولی حاکم کل مسقط در بندر عباس توسط ثوینی به عمان فراخوانده و به روایتی با معجون سمی هلاک شد. بعد از این برادرزاده سیف که با شیخ روابطی حسنه داشت حاکم مناطق اجاره‌ای شده و عبدالرحمن معاون او شد.
بگذر از قتل برادرزاده‌ام من به جای وی به قتل آماده‌ام
که منظور از دجال تیمور بوده که ظاهراً دین دار بوده و مهدی دین پناه همان منصور شاه برادرزاده ی شاه شجاع است.
آلبرشت به دست برادرزاده‌اش یوهان کشته‌شد.
و عبدالله بن رباح و ابوقَتاده رضی اللّه عنهما روایت آرند که روز حرب الدار ما به نزدیک عثمان بودیم، رضی اللّه عنه. چون غوغا بر درگاه وی جمع شدند غلامان وی سلاح برداشتند. عثمان گفت: «هرکه سلاح برنگیرد از مال من آزاد است.» و ما از ترس خود بیرون آمدیم. حسن بن علی ما را در راه پیش آمد. با وی بازگشتیم و به نزدیک عثمان اندر آمدیم که تا حسن رضی اللّه عنه به چه کار آمده است و چون حسن اندر آمد سلام گفت، و وی را بر آن بلیت تعزیت کرد و گفت: «یا امیرالمؤمنین، من بی فرمان تو با مسلمانان شمشیر نتوانم کشید و تو خلیفت حقی. مرا فرمان ده تا بلای این قوم از تو دفع کنم.» عثمان گفت وی را: «یا ابنَ اخی، إرْجِعْ وَأجْلِسْ فی بَیْتِکَ حتّی یأتِیَ اللّهُ بأمْرهِ، فَلا حاجَةَ لَنا فی إهْراقِ الدِّماءِ. ای برادرزاده، بازگرد و اندر خانهٔ خود بنشین تا فرمان خداوند و تقدیر وی چه باشد؛ که ما را به خون ریختن مسلمانان حاجت نیست.»
چو دو نهال بروئیده از یکی بستان چو دو برادرزاده ز یک پدر و مادر