[ویکی الکتاب] معنی أُفٍّ: متنفرم - بدم می آید ریشه کلمه: ب (۲۶۴۹ بار)دمم (۱۰ بار)دمو (۱۰ بار)دمی (۱۰ بار)
جملاتی از کاربرد کلمه بدم
اوانز که هرگز از اندازهٔ سینههای خود رضایت نداشتهاست، همیشه در خصوص بهبود اندازهٔ آنها با جراحی یا حفظ تصویر عمومی خود بهعنوان ستارهای با بدن طبیعی مردد بودهاست. او در مصاحبهای گفتهبود که «آنها را واقعی نگه خواهم داشت… نمیخواهم در بدم پلاستیک داشتهباشم.»
بدم گفتی و خرسندم عفاک الله نکو گفتی
پدرش حرب بن امیه بن عبدشمس بن عبدمناف بن قُصَی بن کِلاب بن مُرَّة بن کعب بن لُؤَی بن غالب بن فَهر بن مالک بن نَضر بن کِنانة بن خُزَیمَة بن مُدرِکَة بن إلیاس بن مُضَر بن نزار بن مُعِدّ بن عدنان بود.
۳. حداقل ارتفاع سالنهای چند منظوره برابر با ارتفاع زمین بدمینتون در نظر گرفته میشود. بدین منظور ارتفاع سالن در سطح ملی۹/۱ متر میباشد.
شادم ز تو ای ساقی بدمست که هرگز جز کاسه عیش من و مجنون نشکستی
بَشِع: به معنی بدمزهاست. هر چه را طعم مرکب از تلخی و گسی باشد، به این اسم خوانند.
تو خفته و همراه تو بس دور برفته است تو غافلی و صبح قیامت بدمیده است
در عیش و شادی دمبدم، از ناله های زیر و بم رامشگران پر نغم، گردیده رامشگر همه
(یاد کن) هنگامی که خدایت به فرشتگان گفت که من بشری از گل خواهم آفرید. پس آن گاه که او را به خلقت کامل بیاراستم و از روح خود در او بدمیدم بر او به سجده درافتید. (ص، ۷۱ و ۷۲، الهی قمشهای)
حبشی نیز روی او می دید دمبدم چشم خود همی مالید
از دیده ی من چو دمبدم خون آید مانند تو در دیده ی من چون آید
نظریهٔ دیگری نیز وجود دارد که ریشهٔ جنبشهای ضد اموی در این دوره را به کیسانیه نسبت داده و نام هاشمیه را برگرفته از نام ابوهاشم عبدالله بن محمد بن علی میداند به نظر روحالله بهرامی، گزارشهای تاریخی به نقش تبار هاشم بن عبدمناف به عنوان اصل مشروعیت بخش به خلافت عباسیان اشاره دارند.
آنچه در عشق توأم دمبدم است رنج بر رنج و الم بر الم است
در واقعهٔ حرّه، لشکرِ شام به فرماندهیِ مُسلم بن عُقبَة، شورشیانِ مدینه را سرکوب کردند و دست به غارت و چپاولِ شهر زدند؛ امّا علی بن حسین در امان مانْد. افزون بر این، وقتی همهٔ اهلِ مدینه مجبور به بیعت با یزید شدند، علی بن حسین از این امر مستثنیٰ شد. چون اوّلاً از همراهی با شورشیان مدینه خودداری کرده بود و ثانیاً، در التهابِ مدینه به خانوادهٔ مروان بن حکم در ینبع پناه داد. همچنین تا حضور لشکریانِ مسلم بن عقبه در مدینه، زین العابدین کفالتِ چهارصد خانوار از عبدمناف را برعهده داشت.
این طرفه که لب نبندم از خنده چو گل با آنکه چو غنچه، مرده خون در بدم
زاهد کشوری بدم صاحب منبری بدم کرد قضا دل مرا عاشق و کف زنان تو
مطرب غزلی تر زد، درد کهنم نو شد معذور بدم، جانا، گر جامه قبا کردم
النا نوذدران (اوکراینی: Олена Іванівна Ноздрань؛ زادهٔ ۲۰ ژوئیهٔ ۱۹۷۵) بدمینتونباز اهل اوکراین است.
او احساس میکرد که صنعت موسیقی به او اهمیت نمیدهد. در سال ۱۹۸۰ زمانی که جکسون به روزنامهنگار مجلهٔ رولینگ استون گفت که اگر مایل هستند، تصویرش را بر روی مجلهشان چاپ کنند؛ با جواب منفی آن شخص مواجه شد و روزنامهنگار به او گفت: «من بارها و بارها گفتم، اگر عکس سیاهپوستان روی مجلهها چاپ بشه، فروش نمیره». جکسون هم در جواب گفت: «صبر کن. روزی میرسه که همین روزنامهها مییان و از من درخواست مصاحبه میکنن. شاید اون روز این کار رو انجام بدم. شایدم نه». به همین دلیل او مصمم شد که با انتشار آلبوم بعدیاش، به نقطهای فراتر از انتظارات دیگران دست یابد.
کاسه پرزهر بودم سوی تریاق آمدم ساغری دردی بدم در آب حیوان ریختم