بج

بج

معنی کلمه بج در لغت نامه دهخدا

بج. [ ب ُ / ب َ ] ( اِ ) اندرون دهان. ( اوبهی ) ( برهان قاطع ). اندرون دهن. ( شرفنامه منیری ). درون دهان. لنبوس. آکپ. ( فرهنگ رشیدی ) ( آنندراج ) ( انجمن آرای ناصری ) :
بی مدحت تو هر که دهان را بگشاید
دندانش کند چرخ برون یک به یک از بج.شمس فخری.|| گوشت روی نزدیک به کنار لب. ( برهان قاطع ).
بج. [ ب َ ] ( اِ ) پالایش شراب و مانند آن. ( فرهنگ رشیدی ). پالایش آب و شراب و امثال آن باشد. ( برهان قاطع ) ( از فرهنگ رشیدی ) ( انجمن آرای ناصری ) ( آنندراج ). || زهاب. ( برهان قاطع ).
بج. [ ب ِ ] ( اِ ) شلتوک. ( یادداشت مؤلف ). ارز. برنج. ( برهان قاطع ). بِنج. ( آنندراج ).
بج. [ ب ُ ] ( اِ ) بز. ( برهان ) ( رشیدی ) ( جهانگیری ) ( آنندراج ).
بج. [ ب ِ ] ( فرانسوی ، ص ، اِ ) رنگی از رنگهاست.( یادداشت مؤلف ). رنگ فرنگی. بژ. رجوع به بژ شود.
بج. [ ب َج ج ] ( ع مص ) به نیزه زدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( از اقرب الموارد ). دوختن به نیزه کسی را. ( آنندراج ). طعن. || شکافتن قرحه. ( از اقرب الموارد ). شکافتن ریش. ( آنندراج ). شکافتن. ( المصادر زوزنی ). || چاق کردن علف چارپایان را خصوصاً از ران و سه بند. ( ازاقرب الموارد ). فربه گردانیدن گیاه ستور را تا فراخ گردد تهی گاه آن. || غالب آمدن کسی را در جنگ. || ( اِخ ) نام مردی است. ( آنندراج ).
بج. [ ب ُج ج ] ( ع اِ ) چوزه مرغ. ( آنندراج ). جوجه مرغ. فرخ. فروخ. || ( اِخ ) نام شمشیر زهیربن خباب. ( آنندراج ).
بج. [ ب ُج ج ] ( اِ ) جناالاحمر. مطرونیه. قطلف ( قطلب ) . به لغت اندلس نام قطلب است. درختی که میوه آن سرخ رنگ است.
بج. [ ] ( اِ ) نوعی پرنده دریائی است. ( از دزی ج 1 ص 51 ).

معنی کلمه بج در فرهنگ معین

(بَ ) ( اِ. ) ۱ - درون دهان . ۲ - لُپ .

معنی کلمه بج در فرهنگ عمید

۱. زهاب، زه آب.
۲. زراعت دیم.
۱. درون دهان.
۲. لپ.
= بُز

معنی کلمه بج در فرهنگ فارسی

درون دهان، توی دهان، لب، بچ هم گفته شده
( اسم ) گیاهی از تیر. گندمیان جزو دست. غلات که در زمینهای باتلاقی کشت میشود و غذای اصلی نیمی از مردم را تشکیل میدهد . اصل این گیاه از چین و ژاپون و هندوستان است و در اغلب نقاط ایران ( مازندران گرگان گیلان خوزستان فارس خراسان کرمانشاهان آذربایجان اصفهان کرمان قزوین لرستان کردستان ) نیز کاشته میشود . گلهایش دارای ۶ پرچم و دانه های سفید رنگش را زبانچه های گل کاملا فرا گرفته اند که شلتوک نامیده میشود . ساقه های این گیاه مانند ساقه های گندم بند بند است و ارتفاع آنها تا ۱/۵ مترهم میرسد . این نوع ساقه ها را اصطلاحا ماشوره گویند و بمصرف تغذی. دامها میرسد. برنج اقسام متعدد دارد که باسامی مختلف نامیده میشوند ارز گرنج بج .
بجر بمعنی عیبها .

معنی کلمه بج در دانشنامه عمومی

بج ( نام علمی: Arbutus ) ( در طب سنتی برگک شیرازی، قاتل ابیه ) نام یک سرده از تیره خلنگیان است. میوه درخت قطاب یا مادرونیو یا آربوس جزء این سرده محسوب می شود

معنی کلمه بج در ویکی واژه

درون دهان.
لُپ.

جملاتی از کاربرد کلمه بج

ارک (بجنورد)، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان بجنورد در استان خراسان شمالی ایران است.
عشق گوید من بجمله انبیا گفته‌ام راز نهانی بر ملا
فرودگاه اصلی این شهر فرودگاه بین‌المللی هارتسفیلد-جکسون آتلانتا از بزرگ‌ترین فرودگاه‌های جهان است. سازمان قطار سریع شهری آتلانتا و حومه نیز روزانه ۴۸۳۰۰۰ نفر جابجا می‌کند.
در سال بعد شرکت سونی سی ال ای دی را در ۲۰۱۳ نمایش نداد و بجای آن او ال ای دی تولید کرد.
گر زخم دلگشای تو باشد بجای دل گو دل مباش این گره غم چه وا کنم
ابوحفص یکی از فرماندهان داعش در حلب در این مورد می‌گوید: «ما حکومت سوریه را نادیده نگرفته‌ایم اما تمرکز ما بر مناطق تحت کنترل شورشیان است. شما نمی‌توانید ابتدا قدم دوم را بردارید. ما باید اول قدم نخست را برداریم تا با موفقیت با حکومت بشار اسد بجنگیم ما ابتدا باید مناطق شورشی را فتح کنیم».
در سال ۲۰۰۶، ۲٬۶۶۸٬۱۶۴ نفر توسط این خطوط جابجا شدند.
پمپ‌دار تحت فشار: در این سیستم مدار بسته می‌باشد و برای جابجایی سیال از پمپ استفاده می‌کنند. برای جلوگیری از یخ زدگی از ضدیخ استفاده می‌شود. این سیستم در مناطقی که اختلاف دمای زیادی را تجربه می‌کند، کارایی کمتری دارد.
همه را از همه بجوی ای دوست هر که بینی خوشی بگو ای دوست
مادرش: صفیة بنت حُزن بن بجیر بن الهزم
آبجهان، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان داراب در استان فارس ایران است.
در بیان صفات خویش ای عشق هم تو برگو که تو بجای منی
برق جمالی بجست خرمن خلقی بسوخت زان همه آتش نگفت دود دلی برشود
البجه (به عربی: البجة) یک روستا در سوریه است که در ناحیه حربنفسه واقع شده‌است. البجه ۵۳۱ نفر جمعیت دارد.
چو دید آتبین آن ستوهی، بجَست به شمشیر زد دست پس بر نشست
دل بدست آر ز صاحبدل و جان از جانبخش گل و تن را نتوان فیض بجانان بردن
ندیدم اندر این بستان ثمر از تو بجز حرمان بود یا رب که ای نخل محبت بی ثمر گردی
مویش گرفت و برد که تو بنده منی یکره بجای حق خداوندیم بیار
بقعه نبی غلامان مربوط به دوره پهلوی اول است و در شهرستان بجنورد، بخش رازوجرگلان، دهستان غلامان، روستای غلامان واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۸۷ با شمارهٔ ثبت ۲۴۲۳۳ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
بجز کردار ناخوبت چه دیدم نگر تا چند ناخوبی شنیدم