بتدریج
معنی کلمه بتدریج در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه بتدریج
اروانلو یکی از طوایف ترک میباشد که در اوایل قرن دهم ه ق از ترکیه امروزی به ایران مهاجرت کردهاند. از حامیان سلسله صفوی بودند. و در آذربایجان ایران و بخشی نیز در خراسان ساکن میباشند. مذهب اولیه آنها در ابتدا شیعه علوی بود ولی بتدریج به شیعه جعفری تغییر مذهب دادند.
پس باشد که مرید اندر ابتدای کار بر اخلاص تمام قادر نبود. وی را رخصت دهند که مجاهدت همی کند بر شره. آن که مردمان وی را به چشم نیکو نگرند تا آرزوی ریا و شره مال اندر وی بشکند چون فارغ شود. رعونتی اندر وی پدیدار آید، آنگاه شره رعونت اندر وی بشکند، بدان که فرماید که گدایی کند. و چون وی اندر آن قبولی پدیدار آید، از آن منع کند وبه خدمتهای خسیس مشغول گرداند، چون خدمت طهارت جای و غیر آن. و همچنین هر صفتی که اندر وی پدید آید، علاج اندک همی فرماید بتدریج، بیکبار همه نفرماید، که طاقت آن ندارد. و بر آرزوی ریا و نام نیکو همه رنجها بتواند کشیدن که مثال آن همه چون مار و کژدم است، و مثال ریا چون اژدهاست، که همه را فرو برد و بازپسین صفتی که از صدیقان بشود این است.
به عقیدهٔ کنفوسیوس دولت نهادی اخلاقی است که به عنوان محصول غایی تکامل اجتماعی از زمانهای فراموش شده، بتدریج هستی و رشدیافته است. کنفوسیوس به این طریق رژیم اربابرعیتی (فئودالی) چین را از لحاظ اخلاقی توجیه نمود.
در زنجان به تدریس قوانین و رسائل و مکاسب آغاز کرد. از ماه رمضان ۱۲۶۷ به امامت جماعت و وعظ در مسجد مدرسه نصرالله خان پرداخت و سخنوریاش او را طرف توجه مردم زنجان کرد. سپس حاج میر بهاءالدین از مالکان زنجان مسجدی برای او ساخت. شیخ ابراهیم بتدریج از علمای مهم زنجان شد.
چشم دارم که بکام تو شود هر دوری که بتدریج زمان گنبد دوران دارد
و باید که در عموم اوقات از ملابست رذایل و مساعدت اصحاب آن احتیاط نماید و صغایر سیئات را حقیر نشمرد، و در ارتکاب آن طالب رخصت نشود، چه این معنی بتدریج بر ارتکاب کبائر باعث گردد.
با اینحال طالبان از زمان به قدرت رسیدن مجدد شان شمار بسیاری از شیعیان را در پنج ولایت وادار کرده تا خانه و کاشانه و مزارع خود را ترک کنند. این دستور، معمولاً با یک ضربالاجل چند روزه همراه است و قربانیان، هیچ راهی برای شکایت از این تصمیم و دفاع از حق مالکیت خود ندارند. این کار با هدف اهدای زمین به هواداران طالبان صورت میگیرد تا ساکنان شیعه مذهب این ولایتها به کشورهای همسایه از جمله ایران فراری و مهاجر شده و توازن جمعیت قومی و مذهبی بتدریج بنفع طالبان و طرفداران اش تغییر کند
دهقنت بر صفت اهل صفا پیشه کنید تا بتدریج بر کشته خود بر گیرید
در این دوره، سبدبافان خانههاشان را روی زمین احداث میکردند. خانههای زیر زمینی قدیمی بتدریج به صورت کیوا (اتاق زیرزمینی مخصوص نیایش و گرد همایی) مورد استفاده قرار گرفتند.
و باید که ازین تعبدات بصورت بیمعنی قانع نشود و پیوسته نفس را از نوعی مجاهده فارغ نگذارد و دل خویش را باز طلبد. و از آنچ در فصول باب معاش از تزکیه نفس وتصفیه دل و تحلیه روح شرح دادهایم بقدر وسع حاصل میکند تا بتدریج بعضی حقایق او را روی مینماید و اسرار کشف میشود.
اصلیت الانها از سکاها بود. سکاها مجموعهای از قبایل ایرانی و کوچندهای بودند که از قرن هفتم پیش از میلاد بتدریج بر منطقهای گسترده در دو سوی دریای خزر، از شمال دریای سیاه تا مغولستان امروز، مسلط شدند. تیره ای از آنها نیز به نام سرمتها (سکاهای غربی) از سده دوم پیش از میلاد بر منطقه شمال دریای سیاه شمال دریای و قفقاز شمالی تا رود دانوب تسلط یافتند که از قرون پس از میلاد به نام «آلان» ها از آنها یاد شدهاست.
در دوره حکومت نادرشاه تا سلطنت ناصرالدین شاه قاجار از حوادث روزگار در امان نبودهاست بر اثر ویران شدن شهر و بخصوص کور شدن قنوات متعددی که شهر قدیمی اسفراین را مشروب میساخته، مردم بتدریج کوچ کرده و درمکان فعلی شهر اسفراین به ساختن قلعه کوچکی پرداختهاند.
سخن من به ازین گردد در مدحت تو غوره گویند بتدریج که دوشاب شود
پدرش محمدحسینخان منظمالسلطنه از مالکان عمدهٔ لاهیجان بود که موقعیت و املاکش به او به ارث رسید. رضاخان از زمان حضور در قزاقخانه و درجات پایین با سالار موید دوست شد و به خانه او رفت و آمد داشت. پس از به پادشاهی رسیدن رضاخان، در سال ۱۳۰۹ او به دستور رضا شاه به نمایندگی لاهیجان و لنگرود به مجلس شورای ملی رفت (دوره هشتم) و تا پایان سلطنت رضاشاه کرسی خود را در مجلس حفظ کرد (دوره سیزدهم). صفاری بتدریج املاک خود را در لاهیجان فروخت و به در تهران خرج کرد. مشتری اول املاک او احمد قوام بود که قسمت اعظم املاک او را خرید. نزدیکی صفاری به رضا خان منجر شد برادر جوانش محمدعلی صفاری هم به مدارج مهم برسد.
بدانک چون آینه دل بتدریج از تصرف مصقل «لا اله الاالله» صقالت یابد و زنگار طبیعت و ظلمت صفات بشریت ازو محو شود که «ان لکل شیء صقاله و صقاله القلوب ذکرالله» پذیرای انوار غیبی گردد و سالک بحسب صقالت دل و ظهور انوار مشاهد آن انوار شود و در بدایت حال انوار بیشتر بر مثال بروق و لوامع و لوایح پدید آید.
ما بتدریج در مقام سلوک خیمه در پهلوی ملک زده ایم
پس از آن، مفاهیمِ وابسته به آن نیز بتدریج از سویِ کاربرانِ ناشناسِ دیگر، خلق گردید.
دلم را غمش کرد سوراخ سوراخ بتدریج بی منت و بی گمانه
شیخ عبدالنبی بحرانی دشتی فرزند شیخ محمد کردوانی (آل علامه شیث) از علمای سرشناس منطقه دشتی که در بردخون مدرسه علمیه تأسیس کرده و حدود دویست طلبه در آن به تحصیل اشتغال داشتهاند و علاوه بر آن در دیگر نواحی دشتی نیز مدارسی را ایجاد کردهاست. خاندان وی از علمای شیعه در چهار سده قبل از بحرین به بندر کنگان مهاجرت کرده و بتدریج جهت ترویج دین در نواحی مختلف جنوب حضور یافتند. پسران وی همه اهل علم بودهاند و بعضی از آنها مانند: شیخ عبدالله، شیخ علی و شیخ یوسف اجتهاد داشتهاند و از مروجان علم بودهاند. وی در سال ۱۳۳۵ قمری در نود سالگی در بردخون درگذشت. اخیراً (۱۳۹۰) بر مزار وی در بردخون بنای یادبود ایجاد شدهاست.
و فرماید تا دائم بر طهارت باشد و نخسبد مگر از غلبۀ خواب و از طعام بتدریج کم میکند اندک اندک، تا بر آن قوی گردد و نگذارد که عادت خویش بیکبار دست بدارد که در خبر آمده است که شتاب زده نه راه برود و نه ستورش برجای بماند.