بایس
معنی کلمه بایس در لغت نامه دهخدا

بایس

معنی کلمه بایس در لغت نامه دهخدا

بایس. [ ی ِ ] ( ع ص ) بائس. مردی که به وی سختی یا بلیتی یا درویشی رسیده باشد. ( آنندراج ). سختی رسیده. ( مهذب الاسماء ).

معنی کلمه بایس در فرهنگ معین

(یِ ) [ ع . ] (ص . ) بی نوا، ناتوان .

معنی کلمه بایس در فرهنگ فارسی

بینوا، نیازمند، فقیر، مردی که دچار، سختی و تنگدستی شده باشد
( صفت ) بی نوا سختی رسیده ناتوان .

معنی کلمه بایس در دانشنامه عمومی

بایس ( به اسپانیایی: Valls ) یک شهرستان و شهر در اسپانیا است که در استان تاراگونا واقع شده است.
بایس ۵۵٫۲۸ کیلومترمربع مساحت و ۲۵٬۱۵۸ نفر جمعیت دارد و ۲۱۵ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
معنی کلمه بایس در فرهنگ معین

معنی کلمه بایس در ویکی واژه

بی نوا، ناتوان.

جملاتی از کاربرد کلمه بایس

اس‌تی‌اس-۴۱-بی دهمین مامورت شاتل فضایی ناسا بود، که در تاریخ ۳ فوریه ۱۹۸۴ پرواز و در ۱۱ فوریه به زمین نشست. این چهارمین پرواز شاتل چلنجر بود. این مأموریت پس از اس‌تی‌اس-۹ انجام شد اما به دلیل تغییر سامانه شماره‌گذاری به ۴۱-بی تغییر کرد؛ بنابراین روش شماره‌گذاری سابق، مأموریت پروازی فعلی می‌بایست به‌جای اس‌تی‌اس-۱۱ به اس‌تی‌اس-۴۱-بی تغییر نام یابد. مأموریت اصلی اس‌تی‌اس-۱۰ بود که به دلیل تاخیرات در بارِ شاتل، لغو شد.
دربارهٔ تاریخ ولادت او در منابع گزارشی دیده نمی‌شود، اما از آنجا که قدیم‌ترین استاد شناخته شده او «حمید بن زیاد» در سال ۳۱۰ وفات یافته، وی می‌بایست مدتی پیش از سال ۳۰۰ (حدود سال ۲۹۰) متولد شده باشد.
بایسنقر چند ماه بعد از شیروان خارج شد، ولی به دست علی پرناک گرفتار و به تبریز آورده شد. او در نهایت در سال ۸۹۷ در کوه سهند به قتل رسید.
کتاب چرا مسیحی نیستم نوشته برتراند راسل که بر اساس سخنرانی سال ۱۹۲۷ وی نوشته شده‌است، به عنوان بیانیهٔ کلاسیک ندانم‌گرایی محسوب می‌شود. در این مقاله قبل از بحث در مورد نظراتش دربارهٔ آموزه‌های مسیحی، به‌طور خلاصه در مورد برهان‌های وجود خدا بحث می‌کند. سپس از خواننده‌هایش می‌خواهد که «بر روی دو پای خود بایستند و منصفانه و با دقت به جهان بنگرند» بدون «ترس و با تفکری آزاد».
خواهی که در مزار تو سروی بایستد شمعی شو و ملازم اهل قبور باش
بصد حسرت هلالی مرد و یار از درد او فارغ طبیب دردمندان را غم بیمار بایستی
در قرن بیست و یکم بایستی تفکر آینده‌نگرانه رواج یافته و مورد پذیرش همگانی قرار گیرد؛ درست همان‌طور که تفکر دربارهٔ گذشته و حال چنین شده‌است. در غیر این‌صورت مطمئناً راه دشواری را در پیش رو خواهیم داشت.
«قطعاتی که در این کتاب جمع شده‌اند، نوشته‌هایی است که در حقیقت می‌بایستی سوزانده شده باشد. آهنگ‌هایی‌ست که خیلی زود از یاد می‌رود… این قدم‌های اولینِ کودکی است که می‌خواسته راه بیفتد. ناچار دستش را به دیوار می‌گیرد، دستش می‌لرزد. سست و مردد است و ناموزون راه می‌رود.»
آنکه بهرد گران عاقبت از ما بگذشت هم از اول بمراد دگران بایستی
زمهرش پدر گشت با درد جفت زشاه این نبایست پذرفت گفت
در حال کوچ به ییلاق (احتمالاً ییلاق تیرنکلا. ییلاق مردم اغوزبن آمل) هستیم و تو سر راه در دره زنگره فلد(دره‌ای در روستا انبارده شهرستان نور. سر راه ییلاق) بایست و من جلوتر از خانواده به راه می‌افتم وآنجا همدیگر را خواهیم دید.
در آن دم کز هوای او گرفتم شاخ گل دربر دلم چون غنچه گر بشکفت باری چاک بایستی
خدایت همه هر چه بایست داد جوانمردی و دانش و دین و داد
میکشتی و از غصه نمی بایستم هر شب گفتن: شبا چنان باش که دوش!
مانند درمان فاز حاد و مزمن سایر نقائص چرخه اوره است. در فاز حاد، مقدار نگهدارنده تجویز آرژنین داخل وریدی بایستی ۷۰۰ میلی گرم به ازای هر کیلو گرم وزن بیمار باشد. چون آرژنین به صورت هیدروکلراید مصرف می‌شود، لازم است غلظت کلراید و بیکربنات خون بررسی شود و اگر اسیدوز هیپرکلرمیک وجود داشت،
گلستان حیات سخت خوش است خار در گلستان نبایستی
صد هزاران سخن نهان دارم گوش را گوشوار بایستی
افزون بر این‌ها، در «پیشگفتار بایسُنقُری» داستانی از سفرنامهٔ ناصرخسرو آمده‌است که ناصرخسرو در سال ۴۳۷ ه‍.ق در راه سرخس به توس کاروانسرای بزرگی در روستای چاهه می‌بیند که می‌گویند از پاداشی که محمود برای فردوسی فرستاده بوده‌است، ساخته شده و چون فردوسی در آن هنگام درگذشته بوده، وارثش آن پاداش را نپذیرفته‌است. این داستان در دست‌نویس‌های سفرنامه نیست، اما تقی‌زاده گمان بر درستی آن دارد. نُلدِکه هم در آغاز آن را برساخته می‌دانست ولی سپس‌تر از رأی خویش برگشت.
زور بازو می‌نماید چرخ چون پشتم شکست بیش از ین بایست با من کردش این زور آوری
از سوی دیگر روس‌ها برای رسیدن به دریای خزر می‌بایست از مسیر ولگا به سمت جنوب می‌آمدند و از تپه‌های والدای و پیچ و تاپ‌های رودخانهٔ ولگا می‌گذشتند. آن‌ها برای رسیدن به دریا مجبور بودند از شاخه‌های یک رودخانه کشتی را به خشکی برده و حمل کنند تا به شاخهٔ دیگری از رود برسند. بلغارهای ولگا و خزرها در این مسیر حضور داشتند.