بالشت

معنی کلمه بالشت در لغت نامه دهخدا

بالشت. [ ل ِ ] ( اِ ) بالش. بالشی را گویند که در زیر سر نهند. ( برهان قاطع ) ( هفت قلزم ). تکیه که پرها در آن آکنده باشد. ( آنندراج ). آنچه به وقت خواب زیر سر نهند. ( غیاث اللغات ). بالش یا چیزی که از پر و یا پشم یا پنبه آکنده کرده زیر سر نهند. ( ناظم الاطباء ). وساده. متکا. بالین :
با سر بیدولتان دولت نگردد جفت اگر
از پرو بال هما سازم پر بالشت را.سنائی.در چشم محققان چه زیبا و چه زشت
سر منزل عاشقان چه دوزخ چه بهشت
پوشیدن بیدلان چه اطلس چه پلاس
زیر سر عاشقان چه بالشت و چه خشت.شیخ عمادالدین ( از شعوری ).صد مرغ دل به منقار از بال خود کشد پر
جایی که آن پریرو بالشت پر بدارد.ملاطغرا ( از آنندراج ).و رجوع به بالش شود. || تکیه. پشتی. مسند. بالش : تختی هم از زر سرخ بود... مصلی و بالشت پس پشت. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 550 ).
- بالشت پیل ؛ آنچه در اوائل حال برای آموختن پیل نوگرفتار از پنبه به مقدار تکیه کلان راست کنند و پیل نوگرفتار را به آن باولی دهند. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ).
بالشت. [ ل ِ ] ( اِ ) نوعی پول در تداول مردم چین. اسکناس. پول چاو. ابن بطوطه گوید: خرید و فروش مردم چین نه بدینار و نه درهم است بلکه آنان بقطعاتی از کاغذ خرید و فروش می کنند که هر قطعه آن به اندازه کف دست چاپ شده است وهر بیست و پنج قطعه از آن بلِت نامند و در حکم دینار نزد ماست ، چون یکی از این کاغذها پاره شود، آنرا به دارالسکه می برند و در آنجا عوض میکنند و از این بابت اجرتی هم نمی طلبند، و چون کسی ببازار رود نمیتواند با درهم یا دینار نقره و طلا خرید و فروش کند بل باید آن را تبدیل به بالشت نماید و سپس با آن آنچه میخواهد خریداری کند. ( از سفرنامه ابن بطوطه ). || نام وزنی است مقدار هشت مثقال و دو دانگ طلا. ( هفت قلزم ). || شبر. وجب. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه بالشت در فرهنگ عمید

= بالِش۱
= بالَش

معنی کلمه بالشت در فرهنگ فارسی

( اسم ) واحد مقیاس برای زر و سیم . یا بالش زر ( طلا ) . معادل ۸ مثقال و دو دانگ طلا یا معادل ۲٠٠٠ دینار . یا بالش سیم ( نقره ) . معادل ۸ درم و دو دانگ نقره یا ۲٠٠ دینار.
نوعی از پول در تداول مردم

جملاتی از کاربرد کلمه بالشت

یک نسخه ادعا می کند که او وظیفه کشتن پسرش را به یکی از صیغه های برده‌ پسرش داده است تا او را با وسیله سم در هنگام خواب بکشد. ادعا شد که کنیز اول هادی را مسموم کرد، اما چون زهر قوی نبود با ضعیف شدنش با بالشت کار را تمام کرده و او را خفه کرد. هادی در سن ۲۲ سالگی و بعد از ۱۴ ماه سلطنت بر اثر مسمومیت و خفگی درگذشت.
بالشت ز سنبل و سمن ساز وز برگ بنفشه سایبان کن
در این عملیات تکاوران نیروی دریای حضور فعال داشتند و ناخدا حسینی علی‌رغم مخالفت اولیه با حضور یگان هاورکرافت به دلیل وجود نیزار سرانجام با حضور این هواناوها موافقت کرد. این حضور هاورکرافت‌ها در هور در نهایت امر به دلیل پاره شدن بالشتک‌های لاستیکی آن‌ها در نیزارها باعث بروز مشکلاتی در تدارکات لجستیکی شد.
نگه کرد خربوزه‌ای دید تر خوش‌اندام و زرّین چو بالشت زر
عن المعاصی. و قال الزجّاج: کلّ باطل و لهو و ما لا یحمل من القول و الفعل، و قیل یعنی عن معارضة الکفّار بالشتم و السّب معرضون. قال اللَّه تعالی: «وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراماً» ای اذا سمعوا الکلام القبیح اکرموا انفسهم عن الدخول فیه، و قیل هو مجالس المبتدعین.
بالشت از برز نی به بالش اورنگ نازشت ازگرز نی به مسند و گرزن
پدر هنوز علی‌رغم دشمنان می‌خواست که بسترت ‌کند از سیم و بالشت از زر
آمونیوم نیترات یکی از قوی‌ترین مواد منفجره است. در مورد خواص این ماده می‌توان گفت که از نظر امنیت نگهداری، ایمن‌ترین ماده منفجره شناخته شده‌است. نکتهٔ جالب و قابل توجه این است که حتی اگر آمونیوم نیترات در زیر بالشتان هنگام خواب وجود داشته احتمال انفجار آن بسیار کم است. مواد اولیه برای ساخت آن آمونیاک و اسید نیتریک غلیظ است که به راحتی قابل دسترسی است. مواد منفجره به دو دسته کم‌انفجار و پرانفجار تقسیم می‌شوند. حساسیت مواد منفجره و قدرت انفجار رابطه عکس دارند. ازین رو پایه‌های اصلی یک ماده منفجره را یک ماده کم انفجار با قدرت زیاد و یک پرانفجار با قدرت کم تشکیل می‌دهند. پرانفجارها همان چاشنی‌ها هستند. نیترات آمونیوم نیز که یک‌کم‌انفجار با قدرت بالاست فقط در کنار یک چاشنی قوی منفجر خواهد شد.
و در عقد بیع پنج شرط نگاه دارد: یکی آنک مبیع پاک بود، بیع سگ و خوک و سرگین و استخوان پیل و خمر و گوشت مردار و روغن مردار باطل بود، که این همه نجس است، اما روغن پاک که نجاست در آن افتد بیع آن حرام نباشد، و جامه که بنجاست پلید شود همچنین. نافه مشک و تخم کرم قز خرید و فروخت این هر دو رواست، که درست آنست که این هر دو پاک است. شرط دیگر آنست که در مبیع منفعتی باشد که آن مقصود بود، بیع مار و کژدم و موش و حشرات زمین باطل است، که در آن هیچ منفعت نیست که مقصود بود، اما بیع گربه و زنبور انگبین و یوز و شیر و هر چه در وی یا در پوست وی منفعتی بود رواست، همچنین بیع طاوس و مرغهای نیکو که در دیدار ایشان منفعت بود رواست، اما بیع بربط و چنگ و رباب و مانند آن باطل است که منفعت آن حرام است. همچنین صورتها که از گل کرده باشند تا کودکان بدان بازی کنند، هر چه صورت جانوران دارد بیع آن باطل است و بهای آن حرام و شکستن آن واجب، و هر چه صورت درخت و نبات دارد رواست، و طبق و جامه که بر آن صورتها باشد خرید و فروخت آن درست بود، و از آن جامه فرش و بالشت کردن رواست و پوشیدن آن حرام. شرط سوم آنست که مبیع مال و ملک فروشنده بود هر آن کس که مال دیگری بفروشد آن بیع باطل است الا اگر بولایت بفروشد یا به وکالت، و اگر پس از آن دستوری دهد بیع درست نشود که دستوری پیش از بیع باید. شرط چهارم آنک فروشنده قادر بود بر تسلیم مبیع، بیع بنده گریخته و ماهی در آب و مرغ در هوا و وحش در صحرا و بچه در شکم باطل است که فروشنده در حال بر تسلیم آن قادر نیست، همچنین بیع مرهون بی دستوری مرتهن و بیع مستولده که مادر فرزند است باطل بود که تسلیم وی روانیست، و بیع کنیزک که فرزند خرد دارد مادر بی فرزند یا فرزند بی مادر درست نبود، که جدایی افکندن میان ایشان حرام است‌
خواب چون نیست، ایا تخت کجا تکیه کنم سر به بالشت کجا می رسدم بی رخ یار
زرین همای چتر سپهر است بالشت بی‌بال چون حواصل آگین چه مانده‌ای
در واپیچش بالشتکی، بزرگنمایی تصویر با فاصله‌گرفتن از محور نوری افزایش می‌یابد. نتیجه قابل مشاهده این است که خطوطی که از مرکز تصویر عبور نمی‌کنند، به سمت داخل، یعنی مرکز تصویر، مانند یک بالشتک، خم می‌شوند.
چه نهی تن به بستر و بالشت سر برآور که زشت باشد زشت
در ۱ ژانویه ۲۰۱۹ حدود ۳۴۵ کانتینر از عرشه کشتی به دریای شمال ریخته شد. ۲۰۰ کانتینر در ترسخلینگ و باقی در برکوم گم شد. ۱۹ کانتینر و محتوای آن‌ها مانند پراکسید آلی، اسباب‌بازی کودکان، کفش، کیسه، بالشتک، صندلی، تلویزیون، و بسته بندی پلاستیکی در مناطقی همچون فلیلاند، امیلند، اسخیرمونیکوخ و جزایر آلمانی در لوور زاکسون وادن زا ناتسیونال پارک پاکسازی شدند.
گفت بالشت که من نیز ازین می نالم چند شینی تو دل غمزده رو بر دیوار