باشیر

معنی کلمه باشیر در لغت نامه دهخدا

باشیر. ( اِخ ) نام دهی نزدیک آمل ، بمازندران. ( مازندران و استرآباد رابینو متن انگلیسی ص 130 بنقل از ابن اسفندیار ). در ترجمه وحید مازندرانی ( ص 173 ) این نام بصورت بشیر نقل شده است و ظاهراً مبنی بر اشتباه باشد.

معنی کلمه باشیر در فرهنگ فارسی

دهی از آمل

جملاتی از کاربرد کلمه باشیر

الکساندر باشیروف (روسی: Александр Николаевич Баширов؛ زادهٔ ۲۴ سپتامبر ۱۹۵۵) بازیگر، کارگردان فیلم و نقاش اهل اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی است.
بیضه کافور او به طبله زنگار قرص تباشیر او به نافه ازفر
چند چون طفل ز انگشت کسی شیر کشد؟ ز استخوان چند کسی ناز طباشیر کشد؟
آباشیری در استان هوکایدو در کشور ژاپن واقع شده است که دارای جمعیت ۴۰٬۳۴۱ نفر و مساحت ۴۷۱٫۰۰ کیلومتر مربع با تراکم جمعیت ۸۵٫۶ نفر در کیلومترمربع است و در تاریخ ۰۱۹۴۷−۰۲−۱۱ ۱۱ فوریه ۱۹۴۷ به عنوان شهر شناخته شد.
بزرگ‌ترین شهر هوکایدو، مرکز این منطقه یعنی ساپورو است. در کنار ساپورو، این جزیره دو شهر اصلی دارد: هاکوداته در جنوب و آساهیکاوا در منطقه مرکزی. از دیگر مراکز مهم جمعیتی می‌توان به روموی، ایوامیزاوا، کوشیرو، اوبیهیرو، کیتامی، آباشیری، واکانای و نمورو اشاره کرد.
از استخوان سوخته بسیار صادقان از راه صدق فیض طباشیر برده‌اند
پیاله نوش و میندیش از حرارت می که در شراب، طباشیر می کند مهتاب
گاه تقریر و وقت تدبیرش صبح خوش خندد از تباشیرش
ز صبح صادق بشناس صبح کاذب را مخور به جای طباشیر استخوان زنهار
در مذاق من سودازده، از سوختگی سخن سرد کند کار طباشیر در آب
کرده شب موی تو تصویر صبح روز اجل راست تباشیر صبح
به جوی شیر تسلی نمی شود عاشق به من به جای طباشیر استخوان چه دهی؟
خسته را در جگر گرم اگر صدقی هست استخوان سوخته هم کار طباشیر کند